همان طور که
سید حسن نصر ا...، دبیر کل حزب ا... لبنان اشاره کرد، تل آویو بر خلاف
ادعای رسانه ای در قبال پایان دادن به عملیات سپر شمال بیان کرده، هنوز دست
به اقداماتی می زند که به تعبیر دبیر کل حزب ا...، فاقد اثر بخشی امنیتی
برای اشغالگران است.
اگر به محیط پیرامونی رژیم صهیونیستی نگاهی داشته باشیم
خواهیم فهمید از شمال، صهیونیست ها با نیرویی مواجه هستند که به تعبیر
دبیر کل آن، دارای موشک های نقطه زن، دقیق و با برد بلند است که می تواند
تمام دستاوردهای رژیم صهیونیستی را در منطقه هدف قرار دهد.در جنوب وضع برای
صهیونیست ها بدتر از آن چیزی است که نخست وزیر و وزیر دفاع آن پیش بینی می
کردند، جنوب آبستن اتفاقات جدید است و گروه های مقاومت در نوار غزه نشان
دادند بدون توجه به محاصره کامل قادرند ظرف دو روز 500 راکت، موشک و خمپاره
را به سمت سرزمین های اشغالی شلیک کنند.
در شرق هم مقاومت اسلامی به
القنیطره رسید و در یک عملیات تاکتیکی نشان داد می تواند دست روی اهداف
ویژه و مهمی در سرزمین های اشغالی بگذارد. در واقع رژیم صهیونیستی از هر سه
طرف تحت فشار است و نمی داند باید چه تدبیری بیندیشد که از این فشار خارج
شود.در تحلیل های راهبردی سیاستی وجود دارد که تل آویو بر پایه آن تا به
امروز عمل کرده است.
«مقابله با تهدید»، سیاست رسمی رژیم صهیونیستی است و
تل آویو بر پایه این راهبرد امنیتی – نظامی، هر جا که احساس کند نیاز به
عملیات نظامی است، دست به اقدام نظامی می زند. اکنون صهیونیست ها همچون
بادکنکی هستند که ظرفیت بیش از حدی را در خود نگه داشته اند و هر لحظه
امکان انفجار وجود دارد. محاصره رژیم صهیونیستی در منطقه توسط مقاومت، به
انباشت این نیرو کمک کرده و امکان عمل و طرح ریزی را از صهیونیست ها گرفته
است. به عملیات های محدود در سوریه اگر توجه کنیم، درخواهیم یافت که تل
آویو بدون سناریوی مشخص و صرفا بر پایه تحلیل واکنش احتمالی، عملیات نظامی
محدود هوایی دارد. پیش از این صهیونیست ها در چند مرحله پایگاه های نظامی
مقاومت از جمله حزب ا...، مستشاران نظامی ایران و نیروهای مقاومت حاضر در
سوریه را زدند که با واکنش مواجه شد. اکنون عملیات های میدانی رژیم
صهیونیستی صرفا کسب برآورد از میدان سوریه برای اقدام بزرگ تر است.
تل آویو
ترس آن دارد که در صورت حمله به سوریه یا تهاجم محدود به منطقه ای در نوار
مرزی شرق سوریه و غرب عراق، رسما وارد جنگ فراگیر و از سه محور درگیر یک
جنگ ناخواسته شود، بر همین اساس طرح عملیات شناسایی برای واکنش احتمالی را
در دستور کار قرار داده است. اما سوال این جاست که هدف رژیم صهیونیستی از
این عملیات چیست؟ الف) هدف اول رژیم صهیونیستی در سوریه، باز کردن یک جبهه
از سه جبهه محدود ساز و عقب راندن نیروهای مقاومت از نوار مرزی خود است.
گزارش های میدانی نشان می دهد صهیونیست ها از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
خواسته اند به القنیطره و جولان برگردند و در این منطقه برای جلوگیری از
افزایش تنش، حفاظت کنند. پیش از این تل آویو در تصمیمی یک طرفه تمام
نیروهای صلح بان را تخلیه و ارتش خود را در جولان مستقر کرد. در شمال سیم
کشی را تقویت کردند و روی دیوارهای بتنی، فنس های بزرگ گذاشتند. ب) دور
ساختن تهدید از تل آویو، هدف دیگر رژیم صهیونیستی در مواجهه با محور مقاومت
است.
صهیونیست ها برای دفع تهدید در سرزمین های اشغالی همیشه پیشگام بودند
و سیاست دفاع فرامرزی یا دفاع پیش دستانه را به عنوان دکترین، در دستور
کار خود قرار می دادند. استقرار سامانه گنبد آهنین در تل آویو و طراحی
سیستم جدید پدافندی گواه این مدعاست که صهیونیست ها از تهدید تل آویو
نگرانند و بیش از همه تمایل دارند این تهدید رفع شود. تل آویو قلب رژیم
صهیونیستی و مرکز تصمیم گیری های این رژیم در موضوعات سیاسی، امنیتی و
اقتصادی است و هدف قرار دادن این قلب، برای اشغالگران گران تمام خواهد شد.
ج) مسئله حشدالشعبی برای رژیم صهیونیستی بسیار نگران کننده است؛ گروهی که
آموزش دیده، ایدئولوژیک و معتقد به آرمان های محور مقاومت از جمله جنگ با
صهیونیست ها هستند.
پیش از این در زمان صدام، رژیم صهیونیستی در چند حمله
به عراق، برآن شد تا صدام را در مواجهه با تل آویو مهار کند و تا حدودی نیز
موفق بود. اما با فروپاشی دولت صدام و تشکیل دولت همسو با محور مقاومت،
این خطر به یک بحران برای سیاست های منطقه ای رژیم صهیونیستی تبدیل شده
است. صهیونیست ها با نیرویی مواجه هستند که در صورت تهدید بخشی از محور
مقاومت، قادر خواهند بود در سریع ترین زمان از زمین به ویژه نوار مرزی
سوریه با عراق، به مرزهای جولان برسند و در جنگ احتمالی آینده شرکت کنند.
نیروهایی که از منظر ایدئولوژیک و حمایت، محور مقاومت را پشت سر خود دارند.
در کنار آن نوار مرزی عراق و سوریه، تنها نوار سرزمینی محور مقاومت از
مسیر زمینی برای حمایت از عقبه حزب ا... لبنان و نوار غزه است. قطع این
نوار مرزی و راهگذر حمل و نقلی برای صهیونیست ها اولویت دارد. کما این که
برای آمریکایی ها نیز اولویت داشت اما طراحی عملیات آزاد سازی البوکمال، آن
را ناکام گذاشت و ارتش دو کشور عراق و سوریه را بعد از چند دهه به هم ملحق
کرد. صهیونیست ها تمایل جدی دارند تا با اعلام خط قرمز بودن تردد عراقی ها
در نوار سوریه، همانند بخش هایی از القنیطره برای نیروهای محور مقاومت،
این منطقه را به طور آزمایشی زیر حملات هوایی خود قرار دهند تا بازخوردهای
لازم برای یک جنگ احتمالی در خاک عراق را به دست آورند.
در واقع صهیونیست
ها خیال نبرد مستقیم با محور مقاومت را دارند. از یک سو انرژی متراکم درونی
را نمی توانند کنترل کنند، از سوی دیگر هر چقدر هم تلاش می کنند ،نتیجه به
دست آمده حاکی از حصر صهیونیست ها در سرزمین های اشغالی است و تل آویو
مجبور است برای جنگ احتمالی که آن را جدی می داند، پیش دستانه به کشورهای
عضو محور مقاومت حمله کند تا به زعم خود، از قدرت یابی بیشتر آن ها جلوگیری
کند. اما یک مشکل در این سیاست وجود دارد که صهیونیست ها را در آغاز جنگ،
مردد کرده است. نتیجه جنگ و واکنش محور مقاومت چقدر گسترده خواهد بود؟∎