بر اساس تعريف پلیس بینالملل در سال 2007 بیوتروريسم عبارت است از منتشر کردن عوامل بیولوژيکي يا سمي با هدف کشتن يا آسیب رساندن به انسانها، حیوانات و گیاهان با قصد و نیت قبلي و بهمنظور وحشتآفريني، تهديد و وادار ساختن يک دولت يا گروهي از مردم به انجام عملي يا برآورده کردن خواستهاي سیاسی یا اجتماعی.
به گزارش پایداری ملی، بر اساس تعريف پلیس بینالملل در سال 2007 بیوتروريسم عبارت است از منتشر کردن عوامل بیولوژيکي يا سمي با هدف کشتن يا آسیب رساندن به انسانها، حیوانات و گیاهان با قصد و نیت قبلي و بهمنظور وحشتآفريني، تهديد و وادار ساختن يک دولت يا گروهي از مردم به انجام عملي يا برآورده کردن خواستهاي سیاسی یا اجتماعی.
بشر همواره در طول تاریخ از تکنولوژی دستیافته خویش در جهت کشتار و نابودی انسانهای بیگناه استفاده نموده است. در مورد بیوتروریسم نیز قضیه روشن است و استفاده از این عوامل دارای سابقه طولانی میباشد. در جنگهای بیولوژیکی از عوامل بیولوژیک یعنی باکتریها، میکروبها، قارچها، انگلها، سموم گیاهی و حیوانی و سموم موجود در میکروبها مانند بوتولیسم استفاده میشود. در میان چهار روش کشتار جمعی شیمیایی، رادیولوژیک، هستهای و بیولوژیک تنها عوامل بیولوژیک زنده و قابل تکثیر هستند. عوامل بیولوژیک به دلیل مزیتهای موجود در استفاده از آن برای مقابله با دشمنان چه در حد یک شخص و چه در حد واحدهای نظامی از گذشته مورد استفاده گروهها و جنبشهای سیاسی و فرقهها بوده است.
استفاده ایتالیا از عامل شيوع تب زرد در كشورهاي آفريقايي مانند اتیوپی و بروز اپیدمی در آن کشور در سال 1960، استفاده اتحاد جماهير شوروی سابق از باران زرد (مایکوتوکسین) علیه شورشیان محلی در سال 1976، انفجار مرکز تحقیقاتی سوردلاسک روسیه و شیوع عامل سیاه زخم در سال 1979، استفاده رژیم اشغالگر صهیونیستی از عوامل تبزا علیه فلسطینیان در سال 1982، اسپری کردن گاز سارین در مترو ژاپن در سال 1995، و ... نمونه ای دیگری از این موارد است که با نگاهی به آنها متوجه خواهیم شد که مبنای تعریف بیوتروریسم همین استفاده از عوامل بیولوژیک و توکسینهای آنها برای از بین بردن دشمن و ایجاد جو روانی بوده است.
امروزه پیشرفتهای حوزه زیستشناسی و بیولوژی منجر به آن گردیده است که عوامل میکروبی و توکسینهای بیولوژیکی به سمی مهلک تبدیل شده و حیات و سلامتی بشر را تهدید نماید. ویلیام فریست رئیس مجلس سنای آمریکا در سخنرانی در مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوییس در سال 2005 عنوان کرد که بزرگترین تهدید موجود در جهان امروز بیولوژیکی است. وی پیشبینی کرد که تا ده سال آینده حملات مرگبار بیولوژیکی از راه خواهند رسید. در طول قرن بیستم حدود 23 میلیون نفر از مردم جهان در اثر جنگ و نزاع جان خود را از دست دادهاند. اما نمی توان پیشبینی کرد که در قرن بیست و یکم اوضاع بهتر خواهد بود.
در قرن بیست و یکم علیرغم پیشرفتهای پزشکی، شیوع طبیعی بیمارهای میکروبی و ویروسی همچنان بسیار هولناک است. تنها سه بیماری مالاریا، سل و نقص سیستم ایمنی بدن سالانه نزدیک به 4 میلیون نفر قربانی میگیرند و در طول یک دهه 50 میلیون نفر را به کام مرگ میفرستند. حدود یک میلیارد نفر از مردم جهان در معرض سل هستند که تا سال 2020 حدود 35 میلیون نفر آنها خواهند مرد. علاوه بر این شیوع طبیعی باید بیوتروریسم را نیز به ماجرا اضافه کرد. میتوان گفت با ورود به قرن 21 و پخش پاکتهای سیاه زخم در آمریکا در روز 18 سپتامبر 2001، بیوتروریسم ابعاد وسیع و نوینی یافته است، از محدوده عملیاتهای تروریستی- نظامی خارج و شامل تهدیدات امنیت جسمی، زیست محیطی و غذایی به اشکال گوناگون شده و مورد استفاده گروهکهای تروریستی، دولتهای متخاصم، سازمانهای اطلاعاتی-امنیتی قرار گرفته است. با ظهور فرآیند گسترش ارتباطات میان جوامع و جهانی شدن، بیوتروریسم دیگر یک مشکل صرفاً ملی نیست و تهدیدی جدی علیه جوامع بشری محسوب میشود. ارزیابی تهدیدات احتمالی استفاده از عوامل بیولوژیکی توسط گروههای تروریستی بسیار متفاوت از پیشبینیها و ارزیابیهای معمول در یک حمله نظامی توسط تانک یا موشک و هواپیما است و به سختی بتوان ارزیابی دقیقی از آن داشت. روز اول یک حمله بیوتروریستی شبیه یک روز عادی است حتی روزهای دوم سوم و چهارم نیز عادی است و توجهی را بر نمی انگیزد.
بیوتروریسم پدیدهای آرام است و در طول زمان اتفاق میافتد. تنها زمانی میتوان متوجه این حمله شد که تعداد کثیری از مردم به بیمارستانها و مراکز درمانی مراجعه کنند. علت رجوع تروریستها به سلاحهای زیستی ساده است. تولید و به کارگیری سلاحهای بیولوژیک داشتن علم و مهارت نسبی در حوزه میکروبشناسی کافی است و نیاز به علوم پیشرفته ندارد.
دسترسی به این عوامل هم تقریبا سخت نیست و بطور مثال با استفاده از علم ژنتیک و دستکاریهای ژنتیکی به عوامل بیماریزا دسترسی پیدا کرد. عامل مهم دیگر تولید نسبتا ارزان تولید، تکثیر و پخش این عوامل است. بسیاری از دستگاههای پخشکننده را میتوان به راحتی برای پخش عوامل بیولوژیک تغییر کاربری داد. بهعلاوه بیوتروریستها نیازی به دانستن مختصات دقیق محل یا نقطه هدف ندارند.
افزون بر همه اینها برتری سلاحهای بیولوژیک نسبت به دیگر سلاحها این است که برای ساخت تولید انبار و ذخیرهسازی سلاحهای اتمی و حتی شیمیایی نیاز به وجود تاسیسات بزرگ میباشد و عملا ساخت و آزمایش اینگونه سلاحها در خفا و پنهانی ممکن نیست اما سلاحهای بیولوژیک در خفا و تحت پوشش تحقیقات آزمایشگاهی، بیولوژیکی، میکروبشناسی و ... انجام میشود. امروزه بیوتکنولوژی یک رشته درسی است و روز به روز بر دامنه آن گسترده میشود. این گسترش باعث شده است که سیاستگذاران نتوانند حد نهایی توسعه این حوزه را پیشبینی کنند. این امر خود باعث افزایش تهدیدات شده است.
در ماه می 2018 مرکز ایمنی سلامت جان هاپکینز یک سناریو را طراحی و شبیهسازی کرد. آنها تلاش کردند تبعات انتشار یک ویروس آنفلوآنزای انسانی توسط یک گروه تروریستی تخیلی را برآورد کنند. آنها نشان دادهاند که چگونه تضعیف سیستم دفاعی بدن توسط یک ویروس حتی معمولی میتواند به یک فاجعه انسانی و کشتار جمعیتی منجر شود. آنها در نهایت به این نتیجه میرسند که نظارت دقیق بر زیستشناسی مدرن و دیگر فناوریهای بیولوژیک که ممکن است مرزهای سلامت بشر را درنوردند بایستی اجرا شود.
یکی از مسائل و چالشهای مهم در این زمینه این است که برخلاف سلاحهای شیمیایی و هستهای پروتکلهای منظم بینالمللی که بازدیدهای برنامهریزی نشده و سرزده انجام میدهند در زمینه سلاحهای بیولوژیک وجود ندارد و اتفاقا یکی از کشورهایی که همیشه با وضع مقررات و ایجاد پروتکل در این زمینه مخالف میکند ایالات متحده آمریکاست.
به هر تقدیر شواهد بسیاری نشان میدهد که بیوتروریسم تهدید هزاره جدید است که طیف وسیعی از یک حمله فاجعه بار کشتار جمعی تا یک واقعه کوچک میکروبی و با تکنولوژی سطح پایین را شامل میشود.
کشورها هماینک بارها انگشت اتهام حملات بیوتروریستی را به سوی یکدیگر نشانه میروند. اروپا شیوع جنون گاوری را متوجه سازمانهای جاسوسی آمریکا و استرالیا میداند. چین در شیوع سارس آمریکا را مقصر میداند و هدف آن را ضربه اقتصادی به این کشور در آستانه شکوفایی اقتصادی میداند.
از طرفی دیگر آمریکا نیز خود را نگرانتر از همه در بابت تهدیدات زیستی نشان میدهد.
به هر حال بیوتروریسم یک واقعیت است بنابراین مقابله با آن نیازمند شناخت تاکتیکها و تکنیکهای این جنگ نوین است. میتوان گفت آموزش و تربیت ارائه دهندگان خدمات بهداشتی، پزشکان اورژانسی، پرستاران و... پایه و اساس مبارزه با بیوتروریسم است. فعالسازی برنامههای مقابله، فعالکردن تیمهای درگیر در جستجو و امداد، فراهم کردن تمهیدات پزشکی و مراقبتها، ایجاد مراکز بهداشتی قرنطینه، واکسیناسیون دستهجمعی، استقرار نظم در جامعه و اطلاعرسانی از موارد حین بحران بیولوژیک برای کاهش تلفات و خسارت است.
آگاهی و آمادگی برای مقابله با جنگ بیولوژیکی باید به عنوان بخشی از سیاستهای کلان ملی و زیستمحیطی پذیرفته شود و اجرای برنامههای استراتژیک مبارزه با بیوتروریسم حتی نباید اندک زمانی به تاخیر انداخته شود.