آمريکا براي آنکه بتواند از بحران عميق اقتصادي خارج شود و در موقعيت ابر قدرتي خود باقی بماند به دنبال يافتن راهي براي تصاحب تمامي منابع نفتي خاوميانه است، که این امر تنها به ايران محدود نميشود......
"محمد حسن قديري ابيانه"
سفیر سابق ایران در مکزیک و کارشناس عالی علوم دفاعی استراتژیک طي يادداشتي
به بررسي رابطه ايران با آمريکا پرداخته است.
متن اين يادداشت به شرح ذيل است:
مسئله
ايران و آمريکا مسئله تضاد منافع مشروع ايران با منافع نامشروع غرب است که
با تغییر چهرهها در دولتها اين مسئله تغييري نميکند.
اصولا
مسئله مورد بحث جمهوري اسلامي ايران با غرب بر سر مسئله هستهاي نبوده و
اين موضوع تنها بهانهاي از سوي آمریکا براي تشدید فشار عليه کشورمان است.
غرب
به خوبي ميداند که ايران به دنبال ساخت سلاح هستهاي نيست و تنها با مطرح
کردن اين مسئله در تلاش براي جلوگيري از پيشرفت کشورمان است. همانگونه که
در زمان تجاوز ديکتاتور سابق عراق به کشورمان هيچگاه مسئله هستهاي مطرح
نبود اما آمريکا همواره با حمايتهاي همهجانبهاش از رئيسجمهور مخلوع
عراق به دنبال تهديد عليه تماميت ارضي کشورمان بود.
مسئله
اصلي در حال حاضر اين است که آمريکاييها در حال افول هستند و جهان رو به
چند قطبي شدن پيش ميرود. قطب بزرگ اسلام به رهبريت جمهوري اسلامي ايران در
حال پيشرفت است و آمريکا حاضر نيست موقعيت ابرقدرتي خود را در منطقه از
دست دهد.
آمريکا براي آنکه بتواند
از بحران عميق اقتصادي خارج شود و در موقعيت ابر قدرتي خود باقی بماند به
دنبال يافتن راهي براي تصاحب تمامي منابع نفتي خاوميانه است، که این امر
تنها به ايران محدود نميشود.
در
اینجا این سوال مطرح میشود که با حضور چهرههای جدید در دولتها آیا
آمريکا به سقوط ابر قدرتی خود و پذیرفتن جهان چند قطبي اقدام خواهد کرد؟
آمريکا قطعا حاضر نخواهد بود تنها به دلیل مذاکره و رابطه با ايران سقوط
خود را بپذيرد.
آمریکا براي تسلط
بر خاورميانه با مهمترين مانع خود يعني جمهوري اسلامي ايران روبهرو است؛
يعني چنانچه این کشور بتواند بر ايران تسلط یابد و آن را اشغال کند(!) آن
زمان دستیابی بر نفت عربستان و کويت برای آن بسیار آسان خواهد بود.
آمريکا
براي آنکه بتواند بر نفت ما مسلط شود بايد با ایران وارد جنگ شود. چراکه
هیچ گروه و جناحي در ايران حاضر نيست نفت کشورمان را به آمريکا ببخشد،
بنابراین تنها راه سلطه بر منابع نفتی کشورمان را جنگ میداند اما این راه
تنها به اینجا ختم نمیشود بلکه آمریکا برای اشغال کامل منابع نفتی کشورمان
باید به سمت تجزيه ایران پيش رود(!).
تا آنجا که حتی "واین برگر"
(پانزدهمین وزير دفاع آمریکا) بر این باور است که عمق استراتژي
آمريکا خشکاندن ريشه ايران به عنوان يک ملت بوده و این مهم به معنای تجزیه
آن است.
اما آمریکا هیچگاه نمیتواند از لحاظ نظامي با ايران
برخورد کند چراکه بيش از اين جنگ با عراق و افغانستان را تجربه کرده و طعم
شکست را چشيده است. اما غرب نباید این نکته را فراموش کند که ایران،
افغانستان و عراق نیست.
آمریکا با به کارگیری حربههایی همچون
تروریسم، تحریم، اختلاف افکني و تضعیف موضوع ولايت در تلاش برای تضعیف هرچه
بیشتر نظام جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند از این طریق بر منابع نفتی
کشورمان چیره شود.
بررسیهای تحلیلگران غربی بیانگر آن است که
آمريکا طي 10 سال و انگلیس طی 4 سال آينده با کمبود منابع نفتی روبهرو
خواهند بود، بنابراین آمريکا برای جبران این کمبود به دنبال تصاحب منابع
نفتی ایران بوده و در این راه از دشمني با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
دست برنخواهد داشت.