به گزارش پایداری ملی، مصطفی اعلائی سفیر جمهوری اسلامی ایران در کاراکاس در مقالهای در روزنامه «اورینوکو» ونزوئلا نوشت:
بر اساس خبر 9 نوامبر مجله نیوزویک، آقای پامپئو در مصاحبه با بی.بی.سی گفته است «اگر ایران میخواهد مردمش غذا بخورند، باید به حرف آمریکا گوش دهد.» این جمله خام و بی مایه را از چند جهت میتوان مورد بررسی قرار داد. اول اینکه به نظر میرسد آقای پامپئو بیش از آنکه تاریخ بخواند وقت خود را صرف تهدید دیگران میکند. لذا بهتر است وی تاریخ را بیشتر مطالعه کند.
آقای پامپئو! شاید یک روایت تاریخی از حادثهای در1200 سال پیش در ایران شما را به واقعیتها بیشتر نزدیک کند. یعقوب لیث صفاری یک رویگرزاده از سرزمینهای سیستان از کشور بزرگ ایران در قرن سوم هجری و یکی از سرداران بزرگ ایرانی بود که علیه سلطه طلبان و متجاوزان خلافت عباسی میجنگید. خلیفه عباسی پس از مشاهده فتوحات این سردار دلیر ایرانی به وی پیغام داد که ای یعقوب تمام سرزمینهایی از ایران را که فتح کردی از آن تو باشد، ولی مرا به خلافت مسلمین بپذیرید (به حرف خلیفه گوش دهید). یعقوب لیث صفاری نان و پیاز و شمشیری را در یک سینی میگذارد و در پاسخ به خلیفه چنین میگوید: تو یک متجاوز هستی و در مقامی نیستی که ملک ایران را به ایرانی ببخشی و من یک رویگرزاده هستم، غذای من ساده است، نان و پیاز، ولی پاسخ من به متجاوزی مانند تو به خاک ایران هر چند خود را خلیفه بخوانی این شمشیر است...، تو خلیفهای ولی خلیفه ایران نیستی!
آقای پامپئو! این را بدانید که سرانجام بساط تجاوز علیه ایران از سوی خلیفه برچیده شد و ایرانیان به مدد اسلام و هویت و اصالت ایرانی، نه تنها خاک خود را از سلطه بیگانه نجات دادند، بلکه برخلاف تمام تصرفات خلیفه در سرزمینهای دیگر، زبان فارسی و فرهنگ ایرانی را از خطر سقوط نجات داده و بر سراسر سرزمین پاک ایران حاکم کردند. لذا این را نیز بدانید شما در قرن چهاردهم هجری هم مثل خلیفه عباسی در مقامی نیستید تا بتوانید مردم ایران را به گرسنگی و جنگ تهدید کنید.
آقای پامپئو! شما در مقالهای در نشریه فارین افرز (foreign affairs) ایران را به رفتارهای بی ثبات کننده متهم کرده و تاکید کردهاید که ایران با نادیده گرفتن هنجارهای بینالمللی و نقض حقوق بشر تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی است و علیه امنیت مردم آمریکا و متحدان این کشور اقدام کرده است. بر همین اساس در راهبرد سیاست خارجی خود فشار مستقیم و همه جانبه را به عنوان بخشی از دکترین امنیت ایالات متحده اعلام کرده و گفتهاید بر همین مبنا سه گزینه اجرایی: «تحریم اقتصادی»، «بازدارندگی و اقدام نظامی» و «بدنام سازی» را علیه ایران عملی خواهید کرد. از آنجا که ایران را در مقاله خود به نقض هنجارهای بینالمللی و نقض حقوق بشر متهم کرده و تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی فرض کردهاید مجبورم شما را یک بار دیگر به مطالعه تاریخ معاصر و اقدامات جنگ طلبانه و تجاوزات تاریخی ایالات متحده علیه حاکمیت، امنیت و حقوق بشر مردم مناطق مختلف جهان ارجاع دهم.
لطفا در هنگام مطالعه این تجاوزات، بند چهارم ماده دوم منشور ملل متحد ناظر بر ممنوعیت تهدید و یا استفاده از زور در روابط بینالملل، بند7 ماده 2 منشور ناظر بر ممنوعیت دخالت در امور داخلی کشورها، ماده 41 منشور راجع به شرایط تحریمها، حق تعیین سرنوشت ملتها موضوع ماده یک میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و ماده یک میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به عنوان اصل مسلم حقوق بینالملل و حقوق بینالملل بشر، آراء متعدد دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) در محکومیت تعرضات و تجاوزات فرا سرزمینی به ویژه رأی اخیر دیوان در تاریخ یازدهم مهر (3 اکتبر) و انبوه قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل و شورای حقوق بشر در این حوزهها را در ذهن داشته باشید.
مسلماً نمیتوانم در این مقاله کوتاه به همگی این تجاوزات و سلطه طلبیهای تاریخی آمریکا علیه ملتهای جهان بپردازم.
زیرا اشاره به تنها سرفصلهای آنها نیاز به نگارش یک کتاب دارد. زمانی که ایران را به نقض هنجارها و قوانین بینالمللی متهم میکنید. لطفاً کودتای نظامی آمریکا و انگلیس علیه دولت ملی و قانونی دکتر مصدق در ایران در سال 1953را به یاد بیاورید که چگونه از این طریق به فرآیندهای دموکراتیک و دموکراسی در ایران ضربه جبران ناپذیری زدید و شاه ایران را به عنوان عامل آمریکا و برپا کننده رژیم شکنجه برگردانده و نزدیک به سه دهه بر ملت ایران تحمیل کردید.
لطفاً در همین هنگام حمله هستهای آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی و سوزاندن 250 هزار انسان بیگناه پس از اتمام جنگ جهانی دوم، حمله نظامی به یوگسلاوی، سومالی، لیبی، افغانستان و عراق بدون مجوز شورای امنیت و کشتن دهها هزار نفر از جمله زن و کودک بیگناه، ایجاد و حمایت از گروههای تروریستی نظیر القاعده و داعش و گروههای مسلح علیه دولتهای قانونی سوریه و عراق و در نتیجه بی ثبات سازی و گسترش خشونت و ارسال پیام مرگ در منطقه و همچنین حمایت از ائتلاف سعودی در حملات مرگبار علیه مدارس، بیمارستانها و اتوبوسهای مسافربری در یمن را نیز به یاد بیاورید. این حوادث وحشتناک و مرگبار همگی جزئی از تاریخ معاصر آمریکا هستند که شما قبل از هرگونه قضاوتی راجع به ایران باید بخوانید و به یاد داشته باشید.
در مجموع این حقیقت تلخ را همیشه به یاد داشته باشید و به آقای ترامپ نیز بازگو کنید: در حالی که ایالات متحده کشوری است که 243 سال از تاریخ حیاتش میگذرد، 93 درصد از این عمر کوتاه خود یعنی 222 سال آن را در جنگ و تجاوز به مردم بومی، سیاهپوستان و مردم کشورهای مختلف در سر تا سر جهان سپری کرده است!
اما در مورد روشهای سه گانه اجرایی در اعمال راهبرد آمریکا یعنی کاربرد فشار مستقیم، حداکثری و همه جانبه برای به زانو درآوردن ایران و تحمیل سیاستهای خود از موضع قدرت در پشت میز مذاکره ادعایی، در اولین بخش آن به تحریمهای سهمگین و بیسابقه اشاره کردهاید. البته این تحریمها در هر اقتصادی تاثیرگذار است و مشکلاتی را برای شهروندان ایجاد میکند.
ولی این را به یاد داشته که جمهوری اسلامی ایران هم اکنون 40 سال است که تحت تحریمهای همه جانبه آمریکا قرار دارد. نکته همین جاست که با وجود همه مشکلات ناشی از تحریمهای 40 ساله تحمیلی، کشور ما به شهادت تاریخ و آمارها در این 40 سال نه تنها ضعیفتر نشده، بلکه با اتکا به نیروی جوان و هوشمند ایرانی و براساس اصالت و ارزشهای تمدنی و اسلامی خود دهها بار در همه حوزههای تولیدی اعم از کشاورزی و صنعتی و در تسلیحات دفاعی قویتر از همیشه در حال پیشرفت مستمر بوده است.
ایران به عنوان کشوری بزرگ در این 40 سال تحریم آمریکا نه تنها غذای مردم خود بلکه غذای دیگران را هم تأمین کرده است. البته این تواناییها و پیشرفتهای ذاتی در ایران نافی غیرقانونی و غیرمشروع بودن تحریمها نیست.
بیشک اظهارات شما در مصاحبه با بی.بی.سی در مفهوم سیاسی و حقوقی به معنای تحمیل گرسنگی به مردم ایران به عنوان ابزار فشار در سیاست خارجی «جنایت علیه بشریت» محسوب میشود. تمامی مصوبات ذیربط سازمان ملل در مجمع عمومی، شورای حقوق بشر، کمیته حقوق بشر ناظر بر اجرای میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، کمیته ناظر بر اجرای میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، گزارشهای گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر (آقای ادریس جزائری)، آراء دیوان بینالمللی دادگستری، مفاهیم تجاوزات فراسرزمینی مندرج در دیوان اروپایی حقوق بشر و کمیسیون آمریکایی حقوق بشر بر مبنای اصل «کنترل موثر» (effective control) و اصل «نفوذ» (influence) در حقوق بینالملل در فرآیند تحرکات فراسرزمینی، همه و همه به درجات مختلف مستقیم و غیرمستقیم تحریمهای یکجانبه را محکوم و یا مردود اعلام کردهاند.
پس تحریمهای یکجانبه آمریکا تخلف آشکار از موازین و هنجارهای بینالمللی است.
اگر چه به قول دکتر ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران، آقای پامپئو همانند پیشینیان خود خواهد آموخت که ایران نه تنها به حیات خود ادامه میدهد، بلکه بدون قربانی کردن حاکمیت خود کماکان در مسیر پیشرفت و توسعه کشور قرار خواهد داشت.
آقای پامپئو! در موضوع تهدیدهای نظامی علیه ایران، اولاً ایران را تهدید به جنگ و استفاده از نیروی نظامی نکنید؛ چون این کار تخلف و نقض آشکار اصل مسلم حقوق بینالملل و ماده 2 (بند4) منشور ملل متحد مبنی بر ممنوعیت تهدید و استفاده از نیروی قهری و کاربرد زور در روابط بینالملل است. ثانیاً باز هم توصیه میکنم بهتر است شما کمی تاریخ را بخوانید.
ما ابایی نداریم از اینکه سرنوشت آنهایی را که در طول تاریخ به ایران تجاوز کردهاند به شما یادآوری کنیم. از تجاوزات و سلطهطلبیهای خلفای بنی امیه و بنی عباس گرفته تا حمله مغول به ایران در قرنهای گذشته تا تجاوز تمام عیار رژیم بعث عراق و صدام حسین در دهه هشتاد قرن بیستم که با حمایت مستقیم نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی آمریکا، فرانسه و متحدان عرب آنان علیه ایران صورت گرفت، همگی نشان دهنده نگون بختی و شکست نهایی متجاوزان و سربلندی و پیروزی نهایی ایران است.
این موضوع نه یک شعار بلکه واقعیتی روشن پیش چشم جهانیان است. البته مردم ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی صدمات فراوان دیده و هزاران نفر از مردم بیگناه با سلاحها و اطلاعات آمریکایی و فرانسوی و پشتیبانی لجستیک دولتهای گذشته شما و متحدان منطقهایتان از صدام حسین به شهادت رسیدند. به شما یادآوری میکنم که در این جنگ نابرابر صدها نفر از مردم ایران و عراق با سلاحهای شیمیایی و میکروبی هدیه شده از سوی برخی کشورهای غربی و متحدان شما به صدام حسین سوزانده شدند.
به مدت چند سال شهرهای ایران در سکوت شورای امنیت سازمان ملل و رضایت شما و متحدانتان هدف انواع موشکهای مرگبار قرار گرفته و هزاران نفر از مردم بیگناه و غیرنظامی درخانههایشان دفن شدند. ولی نهایت امر چه شد؟ مردم ایران ضمن حفظ حاکمیت خود با غرور و افتخار جانیان جهانی را شکست داده و از آن تاریخ به بعد با سرعت خیره کنندهای در همه ابعاد پیشرفت و توسعه کردند.
نتیجه برای چه کسانی دردناک بود؟ اکنون ایران در سال 2018 نسبت به ایران دهه 80 بسیار پیشرفتهتر و الگوی مردمان آزادیخواه و استقلال طلب جهان است. ترس کنونی شما از ایران نیز معلول همین پدیده خارق العاده است. ایران را تهدید نکنید! ایران را نترسانید! جوانان هوشمند و بیباک ایرانی تاریخ را زیر گامهای خود میلرزانند.
اما در مورد تلاش شما برای بدنام کردن ایران به عنوان بخشی از استراتژی دکترین امنیتی ایالات متحده به شما یادآوری میکنم که کشوری که رئیس جمهور آن سیاهپوستان و مردم آفریقایی تبار را چاه توالت خطاب کرده و مهاجر را مهاجم میپندارد و بچههای کوچک مهاجرین را بیرحمانه از والدین جدا کرده و در کمپها نگه میدارد، کشوری که بیشترین فروش تسلیحاتی را به متحد خود، عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه داشته و به نیروهای نظامی و اطلاعاتی آن در انجام جنایات گسترده علیه کودکان بیگناه و بیپناه یمن و ایجاد بزرگترین فاجعه بشری و قحطی قرن در یک کشور فقیر یاری رسانده و از ائتلاف متجاوزان حمایت تمام عیار میکند، چگونه به خود جرأت میدهد که جمهوری اسلامی ایران را بدنام کند.
تاریخ دولتهای آمریکا مملو از رسوایی و بدنامی داخلی و بینالمللی است. از کشتار سرخپوستان و صاحبان اصلی آمریکا گرفته تا بردهداری و تبعیض نژادی علیه سیاهپوستان و رنگین پوستان تا بمباران هستهای ناکازاکی و هیروشیما و خاکستر کردن صدها هزار نفر انسان بیگناه و سرنگون کردن عمدی هواپیمای مسافربری ایرانی در دهه هشتاد و کشتن انسانهای بیگناه و بدتر از آن اعطای جایزه به ساقط کننده هواپیمای مسافربری، همه و همه گواه بدنامی تاریخ دولتمردان آمریکا است. ایران بدنام نمیشود چون ظلم و ستم به مردم دنیا نکرده است.
آقای پامپئو! کمی بیشتر تاریخ بخوانید.