مهار و سقوط ایران هدف مشخص آمریکا

عرصه سیاسی میدان نبرد سیاستمدارانی است که با توجه به سیاست های برنامه ریزی شده اقداماتی را انجام می دهند که تاثیرات بزرگی را بر روی سرنوشت هر کشوری می گذارند.این گذاره در خصوص کشور آمریکا صدق می کند. کشوری که بخشی از راهبردهای آن در اندیشکده ها و موسساتی شکل می گیرد که دارای نخبگان زیادی در عرصه هایی چون سیاست، اقتصاد و ... هستند. اما این اندیشکده ها در قبال ایران بی‌کار نمانده اند.

موسسه کارنگی :

بارزترین برنامه هایی که چنین مراکزی در قبال ایران طرح ریزی کرده اند مربوط به توقف روند پیشرفت ایران در حوزه های بین الملل و منطقه خاورمیانه می شود. در کنار این موارد از بین بردن برنامه هسته ای ایران هم دنبال می شود. البته ناگفته نماند تمامی ایرن برنامه ها در پایان ختم به براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران می شود. مطلبی که به وضح می توان در یادداشت ها و مقالاتی که بهترین نخبگان و اندیشمندان آمریکایی نوشته اند، دید.

در این میان یکی از مراکزی که برنامه های جدی برای آمریکا در تقابل با جمهوری اسلامی ایران دارد موسسه کارنگی است. کارنگی یک موسسه غیرانتفاعی خصوصی آمریکایی است که اندرو کارنگی میلیونر آمریکایی در سال ۱۹۱۰ برای «گسترش همکاری بین‌المللی و درگیری فعال آمریکا در امور بین‌المللی» تأسیس کرد.

مهار ایران :

اما از کارهای اصلی که این اندیشکده در دستور کار دارد دادن برنامه به سیاستمدارن آمریکایی برای مقابله با ایران در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی است. این مهم از جایی مشخص می شود که گزارش های اندیشکده کارنگی در قبال ایران رنگ و بویی از براندازی پیدا می کند و وقتی ریز تر به آن توجه می شود متوجه می شویم که اقدامات حساسی از سوی مقامات آمریکایی با توجه به گزارش های این مرکز مهم، انجام شده است.

یکی از گزارش‌های مهمی که اخیراً در همین‌باره منتشر شده است، گزارش مشترک دو اندیشکده آمریکایی «موقوفه کارنگی برای صلح بین‌الملل» و «مرکز امنیت آمریکای جدید» است. این گزارش مهم و مفصل که تحت عنوان «مهار، اِعمال و تعامل: یک استراتژی یکپارچه آمریکایی برای حل چالش‌های هسته‌ای و منطقه‌ای ایران» توسط جمعی از کارشناسان امور ایران و غرب آسیا (خاورمیانه) نوشته شده، تأکید زیادی بر برجام به عنوان یک «نقطه آغاز راه» دارد که سیاست‌های دیگر آمریکا مقابل ایران باید بر پایه آن تدوین شوند.

در پیش گفتار این گزارش آمده است: «توافق هسته‌ای صرفاً آغاز این راه است: سنگ بنای یک استراتژی گسترده‌تر و بلندمدت‌تر است برای جلوگیری از دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای و تضعیف و مقابله با رفتارهای تهدیدآمیز ایران، از زرادخانه روبه‌گسترش موشک‌های بالستیک این کشور گرفته تا استفاده خطرناک آن از نیروهای نیابتی منطقه‌ای و تا نقض حقوق بشر در داخل این کشور.»

از چنین متنی برمی آید که در نهایت آمریکا می خواهد جمهوری اسلامی ایران را دست بسته به زانو دربیاورد که با توجه به اتفاقات اخیر عرصه بین الملل به نظر نمی رسد چنین خیال خامی به حقیقت بپیوندد.

اندیشکده آمریکایی بنیاد کارنگی در گزارش خود با عنوان (مهار، اجرا و تعامل: راهبردی یکپارچه برای پاسخ به چالش‌های هسته‌ای و منطقه‌ای ایران)، پیشنهاداتی را برای مقابله با اهداف هسته‌ای ایران پس از به پایان رسیدن مدت زمان برجام، توان موشکی ایران و آنچه واشنگتن فعالیت‌های بی ثبات کننده و نفوذ مخرب ایران در منطقه می‌خواند، ارائه داده است.

راهبرد غیر عقلانی ترامپ :

در بخشی دیگر از این گزارش درباره فشار بر جمهوری اسلامی ایران آمده است: «فشار آوردن متمرکز و هوشمند از طریق عملیات نظامی، فعالیت‌های اطلاعاتی و تحریم‌های هدفمند می‌تواند ایران را از اقدامات ثبات‌زدا بازدارد، تبعات هزینه باری برای تحریکات ایران ایجاد کند، دستیابی تهران به ثبات‌زداترین سامانه‌های تسلیحاتی را پیچیده و سخت کند و به طور مستقیم با فعالیت‌های ایران در منطقه مقابله کند.»

اما این اندیشکده نظرات دیگری هم درباره ایران و رفتارش در عرصه سیاسی دارد. به طور مثال 'کریم سجادپور'، کارشناس و نظریه پرداز اندیشکده کارنگی در یادداشتی نوشت: «هرچند گذار مطلوب سیاسی ایران، هدفی ارزشمند است اما، اجرای غیرعقلانی راهبرد ترامپ می تواند نتیجه ای معکوس به دنبال داشته باشد.» چنین مطلبی نشان می دهد که راهبرهای ترامپ می تواند نتیجه عکس برای براندازی ایران داشته باشد. یعنی ممکن است آنچیزی که آمریکایی ها به دنبال آن هستند اتفاق نیافتد و برای جمهوری اسلامی یاران شرایط بهتری را به وجود بیاورد.

اندیشکده کارنگی در گزارشی دیگر به افول قدرت آمریکا اشاره می کند و می نویسد: «آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در حال افول، در وضعیت فقدان بازنگری در راهبرد خویش، در محدود کردن نفوذ منطقه‌ای ایران ناتوان خواهد بود. در اینجا با یک پارادوکس روبرو هستیم چراکه ایالات متحده و سیاست‌های منطقه‌ای آن، بارها راه گسترش و تعمیق نفوذ ایران در منطقه را هموار کرده است. در نبود یک بازنگری در راهبرد آمریکا – ایران، نفوذ منطقه‌ای خود را گسترش خواهد داد.»

این گزاره ها نشان می دهد که هرچند امریکا اقداماتی را در خصوص سیاست های ایران و مقابله با این کشور در پی گرفته ولی آنچه تا به حال اتفاق افتاده شکست این برنامه ها بوده است. شکست هایی که باعث شده تا ایران امروز به قدرتی منطقه ای و تاثیرگزار در عرصه بین الملل تبدیل شود. اما نباید فراموش کرد که دشمنان کشورمان از پا نمی نشینند وپیوسته در پی برنامه ای برای به بن بست کشاندن ملت هستند. گوشه ای از این برنامه ها از نظر گذرانده شد. دیدیم که آمریکا حتی وقتی با ایران مذاکره می کند مقاصد دیگری را در نظر دارد که در گزارش های اندیشکده هایش آمده است و توسط سیاستمدارانش واو به واو اجرایی می شود. برای مواجه با چنین برنامه های خصمانه ای که نگاه به سقوط کشورمان دارد باید مسئولان ما هم سیاست های کلان انقلاب را به خوبی اجرایی کنند و از اصولی که به طور واضح و روشن در بیانات امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب آمده است خارج نشوند. در غیر این صورت خسرانی نصیب ملت ایران خواهد شد که نتایج فاجعه آمیزی خواهد داشت.