وسعت و گستردگی اینترنت، آن را به ابزاری برای انتقال، دگردیسی و تحول فرهنگ مبدل ساخته است. کاستلز (۱۹۹۶) بر آن است که شبکههای ارتباطی نوین، شامل فرهنگها، ارزشها و طرحهای متنوعی بوده که ناشی از اندیشههای گوناگون و شرکتکنندگان متفاوت است (۱۹۹۶، ص ۱۹۹). از زمان گسترش ابزارهای نوین ارتباطجمعی، مسئلهی تأثیرات فرهنگی، همواره بخشی از دغدغههای انسان به شمار میرفت و همواره این پرسش در اذهان تداعی میشد که آیا این رسانهها در فزونسازی یا پسرفتِ کیفیت زندگی، فرهنگ و هویت انسانها نقش دارد؟ اگر پاسخ این پرسش مثبت است، این تأثیرات چه میزان است؟
پیام هر رسانه یا تکنولوژی، تغییر یک مقیاس، شیوه یا یک روند است که درون امور انسانی مطرح میشود (مک لوهان، ۱۹۶۴، ص ۸). نشانههای فرهنگ عامه و تصاویر موجود در رسانههای آن، به گونهی فزایندهای بر خوانش ما از واقعیت و تعریف ما از خود و دنیای پیرامون تأثیر میگذارند (استیرانی، ۱۳۸۴، ص ۲۹۳). زمانی میتوانیم چگونگی غنا بخشیدن و دگرگونی فرآیندهای تکوین شخصیت به وسیلهی اینترنت را درک کنیم که آن را به عنوان صفت بارز دگرگونی فرهنگی به حساب آوریم. استفاده از اینترنت تنها این نیست که افراد صرفاً به مجموعهای از تکنولوژیهای ارتباطی خود، ابزار دیگری را افزودهاند؛ بلکه اینترنت در گسترهای بس فراخ، روش زندگی افراد را دگرگون میسازد (اسلوین، ۱۳۸۰، ص ۱۵۸).
موضوع مهم، کندوکاو سمتوسوی این دگرگونیهاست. در نگاهی خوشبینانه، میتوان اینترنت را حلّال و تسهیلکنندهی بسیاری از امور وقتگیر، توسعه و پیشرفت قلمداد نمود و در نگاهی بدبینانه، باید آن را به مثابهی بحران هویت، از میان رفتن بسیاری از هنجارها و ارزشهای جامعه تلقی کرد.
جامعهی اطلاعاتی سبب تحولات گسترده، از جمله تحول در مفهوم زمان و مکان، شده است. فراهم آمدن منابع و مراجع جدید، ذهنیت و هویت افراد را دچار دگرگونی کرده است و این مسئله به منطقه یا کشور خاصی محدود نمیشود؛ بلکه تمام جوامع را کموبیش در بر گرفته است. جامعهی ما نیز مانند جوامع دیگر، در معرض تغییر و دگرگونی قرار گرفته است و آثار و پیامدهای آن را نیز تجربه میکند. جوانان، مستعدترین گروهی هستند که تحت تأثیر این تحولات قرار گرفتهاند (رفعت جاه و شکوری، ۱۳۸۷، ص ۵ و ۶).
کاربران اینترنت به پیشگامان فرهنگی دسترسی دارند که خود را بخشی از اینترنت یا بخشی از سایر فرهنگها میدانند. بنابراین اینترنت به عنوان بستری برای عرضهی الگوهای گوناگون به شمار میرود.
اینترنت و تغییر عقاید و باورها
عقاید و باورها، قوانین و مقرراتی هستند که برای ادارهی امور جامعه و پرورش افراد به کار میروند. از آنجایی که در جوامع دینی، عقاید و باورها به عنوان ارزشهای جامعه محسوب میگردند، معمولاً از آن به عنوان نیروهای کنترلگر یا بازدارنده یاد میکنند. شومایکر (۱۹۹۶) عنوان میدارد: نظریهی بازدارنده میتواند بیانگر آن باشد که رفتار درست و منحرف، دو عنصر تقویتکننده دارد؛ یک نظام کنترل درونی و یک نظام کنترل بیرونی. فرضیه آن است که بازدارندهی درونی، قوی است و بازدارندهی بیرونی، عایقی را مقابل رفتار منحرفشده ایجاد میکند (ص ۱۵۷). ارزشها و باورهای درونی که انسان را از خطا مراقبت میکند همان بازدارندههای قدرتمند درونی است.
جوانی که بازدارندگی بیرونی ضعیفی دارد، فشارها و کششهای بیرونی باید توسط نظام کنترل درونیاش هدایت شود. در صورتی که سپر بیرونی جوان نسبتاً قوی و مؤثر باشد، دفاع درونیاش نباید نقشی بحرانی را بازی کند. به طور مشابه، در صورتی که کنترلهای درونی جوان با فشارهای معمول برابر نباشد، احتمال دارد یک دفاع بیرونی مؤثر وی را کمک کند تا در چارچوب رفتار قابل قبول، خود را کنترل کند. اما اگر دفاعهای درونی خوب کار کنند، نیازی به ساختار بیرونی برای نجات نیست (رکلس ، ۱۹۶۱، ص ۴۲ تا ۴۶).
اما چنانچه دفاعهای درونی، به واسطهی تغییر در باورها و عقاید یا از میان رفتن آنها، کارایی لازم را نداشته باشد، آیا قانون و ساختار بیرونی او را کفایت میکند؟ این مسئله اهمیت باورهای دینی را برجسته میسازد که فضای باز فکری و هجوم اطلاعات آمیخته به باطل و نادرست، که معمولاً در فضای مجازی از حضور انبوه انسانهای متفاوت و اطلاعات گوناگون سرشار است، میتواند آن را دچار کمرنگی، بیرنگی یا دگرگونی سازد. اینترنت هنجارهای جدیدی را وارد میسازد که آن را بر پایهی ارزشهای جدید بنا میکند. اما این ارزشها دیگر همان عقاید پیشین نیستند. اینک باورهای جدیدی جایگزین شده است که دیگر مشابهت چندانی با الگوهای گذشته ندارد. این بدان سبب است که اینترنت مختص یک عقیده یا دستهای از عقاید نیست. بر پایهی همین مسئله و به پیرفت آن، تغییر در ارزشها و هنجارها ظاهر میگردد.
یکی از راههای مؤثر ایجاد تغییرات فردی و اجتماعی، تغییر ارزشها و باورهای نادرست مردم از طریق آشنا کردن آنان با روحیه، طرز فکر و شیوهی زندگی بهتر است که شاید نزد سایر ملل تجربه شده باشد. امروزه به واسطهی اینترنت، این اتفاق سریعتر رخ میدهد. مردم سعی میکنند با استفاده از دریافتهایشان از طریق تکنولوژیهای نوین رسانهای، خود را با دنیا وفق دهند تا عقب نمانند. اما خواسته یا ناخواسته، در این مسیر دچار امواج حادثهخیز نیز میگردند و گاهی به هر گونه تغییری که نباید نیز تن میدهند.
اینترنت و تغییر ارزشها و هنجارها
یکی از راههای مؤثر ایجاد تغییرات فردی و اجتماعی، تغییر ارزشها و باورهای نادرست مردم از طریق آشنا کردن آنان با روحیه، طرز فکر و شیوهی زندگی بهتر است که شاید نزد سایر ملل تجربه شده باشد (اردبیلی، ۱۳۸۰، ص ۱۸۶). امروزه به واسطهی اینترنت، این اتفاق سریعتر رخ میدهد. مردم سعی میکنند با استفاده از دریافتهایشان از طریق تکنولوژیهای نوین رسانه ای، خود را با دنیا وفق دهند تا عقب نمانند. اما خواسته یا ناخواسته، در این مسیر دچار امواج حادثهخیز نیز میگردند و گاهی به هر گونه تغییری که نباید نیز تن میدهند.
قابلیتهایی به صورت بالقوه در اینترنت وجود دارد که سبب تسهیل ارتباطات جهانی میان انسانها، از میان برداشتن تبعیضها در دستیابی به اطلاعات و در نهایت، ایجاد جامعهی اطلاعاتی جهانی شده است. گرچه به این مهم نیز اذعان باید کرد که همهی کاربران اینترنتی به ارزشها و اصول والای انسانی پایبند نیستند؛ از جمله هکرها یا راهزنان اینترنتی که با شیوههای مختلف، در صدد نفوذ به نقاط مشخصی از اینترنت هستند. واضح است ارزشهای موجود آنهایی نیستند که افراد قلباً خواهان آن هستند.
به واسطهی حضور اینترنت، از جمله تغییرات بهوجودآمده، نه در ایران، که در دنیا، ازدواج اینترنتی است. «ازدواج اینترنتی و همسریابی آنلاین برای نخستین بار در فرانسه و در یکی از شهرهای اطراف پاریس شکل گرفت؛ آن هم در شرایطی که نزدیک به دو دهه از فعالیت مؤسسات همسریابی میگذشت و این مؤسسات به فعالیت خود شکل روشنتری داده بودند. از این رو، برخی از آنها به بنگاههای اقتصادی تبدیل شده و به این دلیل برای بازاریابی و کسب درآمد بیشتر، دامنهی فعالیت خود را به اینترنت نیز کشاندند.» (صبح ایران، ۱۳۸۸، ص ۷).
این مسئله در ایران، که برای ازدواج آداب و رسوم خاصی دارد، میتواند آن را به معضلی مبدل سازد؛ از این جهت که آیا میتوان ملاک و معیاری درست از آن دریافت کرد و باید این گونه تغییر را پذیرفت و به شیوهی آن اعتماد کرد یا خیر. گروهی از آسیبشناسان اجتماعی، این قبیل آشنایی را چندان موفق ارزیابی نمیکنند. این گونه اتفاقات ویژهی افرادی است که در جامعهی شتاب، زندگی میکنند و از آداب و رسوم اجتماعی و ازدواج سنتی فاصله گرفتهاند.
پیشبینی میشد که با ورود تکنولوژی ارتباطی جدید و شکلگیری دهکدهی جهانی، این گونه اتفاقها در محدودهی دوستی و ازدواج هم رخ دهد؛ اما با ورود اینترنت، حرکت به سمت الگوهای جدید برای آشنایی، سریعتر شد و حالا جوانان وسیلهای در اختیار دارند که میتوانند از آن برای آشنایی و همسریابی هم استفاده کنند. اگرچه در موارد بسیاری نیز از آن سوءاستفاده میشود. نبود نمادهای قراردادی و محکم در اتاق گپ، حاکی از موقعیتی منحصربهفرد است که در آن، خبری از تأکید بر هنجارها و انتظارات فرهنگی نیست. اما معمولاً به اتاق گپ، به عنوان یک صفحهی سفید و خالی کاغذ نگریسته نمیشود، بلکه در آنجا هم یک سری قواعد اجتماعی لحاظ میشود (آتشپور و کاظمی، ۱۳۸۳، ص ۱۴ و ۱۵) و این خود شاید همان تغییرات اتفاقافتاده در مورد هنجارها در این فضا باشد؛ قواعدی متفاوت از آنچه در محیط حقیقی یافت میشود.
اینترنت و تغییر نمادها
توانایی فرد در تعبیر و تفسیر اشارات سمبلیک دیگران، نظیر حرکات بدنی، لحن کلام، زبان و حالات چهره، باعث میشود تا وی بتواند با دیگران تعامل مؤثری داشته باشد که بنا به ارتباط با رایانه، ساختاری کاملاً متفاوت دارد که به شدت، الگوهای رفتاری موجود را تغییر میدهند (آتشپور و کاظمی، ۱۳۸۳، ص ۹). نمادها بخشی از فرهنگ افراد را میسازد که در تعاملات اجتماعی میتوانند به راحتی اشاعه یابند. یعنی افراد، خواسته یا ناخواسته، آن را یاد میدهند و یاد میگیرند. از برجستهترین دسته نمادها زبان است که از قسم کلامی محسوب میگردد و معمولاً بیشتر از انواع دیگر، در تیررس تغییرات قرار میگیرد. به ویژه آنجا که زبانی غالب میگردد و دیگری مغلوب.
گیدنز معتقد است که پس از انقلاب ارتباطات و اتصال تکنولوژی ماهوارهای به رایانهها، میتوان در یک چشم به هم زدن، در هر زمان، با هر کسی و هر نقطهای از جهان، ارتباط برقرار کرد. این ارتباط آنی، بسیاری از جنبههای زندگی ما را تغییر میدهد. جلوهی بارز جهانی شدن فرهنگی را میتوان در گسترش زبان انگلیسی در سرتاسر جهان و نیز در برنامههای تلویزیونی و فیلمهایی دید که گاهی صدها میلیون بیننده در کشورهای مختلف دارد (گیدنز، ۱۳۸۰، ص ۶۱ و ۶۲).
اینجاست که آهسته و حتی گاهی پُرشتاب، اصطلاحات زبان دیگری در زبان محاوره یا مجموعهی نمادهای کلامی ریشه میدواند؛ حتی تا آنجا که برای پارهای از اصطلاحات فنی موجود، معادلی یافت نمیگردد و همان کلمهی بیگانه مصطلح میگردد. بر اساس نظر گوته، ترجمه میان زبانها، امری است ضروری و مهم. اما ترجمهی فرهنگی، خود قدم دیگری است و بنا به پذیرفتهشدهترین تعریف، ترجمهی فرهنگی عبارت است از توانایی ساخت فرهنگها به منظور درک متقابل به قیمت تغییر حداقل یکی از فرهنگها (هاف، ۲۰۰۱، ص ۲۴۶). هرچند ممکن است پذیرفتن این سخن کمی سنگین به نظر آید، اما نمیتوان تأثیرپذیری فرهنگ و یا دادوستد و عاریه گرفتن کلامی در اینترنت را که به تغییرات فرهنگی میانجامد انکار کرد.
برهان