خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین گفت: یکی از جداشدگان گروهک تروریستی منافقین میگفت؛ در گروهک افرادي با عنوان صياد وجود داشته که وظيفه آنها اين بود که از کشورهاي همسايه مانند ترکيه، امارات و يا در اروپا و حتي در خود ايران افراد را شناسايي کرده و با فريب آنها را شکار کرده و به این تشکیلات تروریستی آورده و هيچکدام از آنها از ورود خود به پادگان اشرف اطلاع نداشتند.
ماهمنیر ايرانپور " در گفتگو با در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه چگونه برادران وی اسير گروهک منافقین
شدند، گفت: دوتن از برادرانم در پادگان اشرف بودند که اسم برادر بزرگم
محمدرضا ايرانپور متولد 59 و برادر کوچکترم احمدرضا ايرانپور متولد 64 است.
وی
ادامه داد: هردوي آنها هيچگونه سابقه سياسي و آشنايي با اين گروهک
تروریستی را نداشته و هردوي آنها داراي روحيه بسيار حساس، نوازنده و هنرمند
بودند.
ایرانپور تصریح کرد: برادر کوچکترم در جشنواره موسيقي استان
فارس مقام سوم را کسب کرد، وي نوازنده تنبور و سهتار بود، وضعيت اقتصادي
خانواده ما مطلوب نبوده و برادرهاي من مانند خيلي از جوانها که فکر کردند
اگر به جوامع غربي سفر کنند به بسياري از آرزوهاي خود خواهند رسید.
خواهر
اسیران گروهک تروریستی منافقین اظهار داشت: تا اينکه در سال 81 که هنوز
آمريکا به عراق حمله نکرده بود، برادرانم بدون اطلاع خانواده به ترکيه سفر
کردند و از آنجا با ما تماس گرفته و از اين رو ما متوجه خروج آنها از ايران
شديم و بعد از آن، تماس آنها با ما قطع شده و حدود يکسال از سرنوشت آنها
مطلع نبوديم و نميدانستيم که چه بلايي بر سر آنها آمده، تا اينکه مدتی بعد
از اداره اطلاعات کشورمان با من تماس گرفتند.
ایرانپور ادامه داد:
از من پرسيدند که از برادرانتان اطلاعي داريد؟ من در جواب گفتم که برادرهاي
من براي سفر به کانادا، ايران را ترک کردهاند و ما تا ترکيه از آنها خبر
داشتيم، ولي در حال حاضر حدود يکسال است که از آنها بيخبريم.
وی
افزود: آنها در جواب به ما گفتند که برادرهاي شما در پادگان اشرف به سر
برده و من با تعجب پرسيدم: اشرف کجاست؟ آنها در جواب پاسخ دادند؛ اشرف
عراق.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین تصریح کرد: در اين لحظه
من حالم به شدت بد شد و شوهرم که در کنارم بود، گفت: مگر اين گروهک وجود
دارد؟ مگر اين گروهک تروریستی نابود نشده است؟
ایرانپور افزود:
اوايل پائيز سال 82 از طرف انجمن نجات شيراز با ما تماس گرفتند و به ما اين
پيغام را دادند که ميتوانيد اعضای خانواده دربند خود را ببينيد اما ما
در مورد اين موضوع با هيچکس صحبت نکرديم و بارها درخواست آنها را مبني بر
ملاقات با بچهها رد کرده، تا اينکه همسرم با دوستان خود در اين زمينه صحبت
کرده و آنها به ما گفتند که بچههايي که اخيرا از پادگان اشرف بازگشتهاند
تاکيد کردهاند که بچههاي شما را در آن پادگان دیدهایم.
وی بیان کرد: همسرم ما را متقاعد کرد و من به همراه مادرم در قالب يک کاروان زیارتی در پائيز سال 82 به سمت پادگان اشرف حرکت کرديم.
خواهر
اسیران گروهک تروریستی منافقین اظهارداشت: يک اتوبوس از استان فارس راهي
اين سفر شد که ما در آنجا با خانوادههاي ديگري که بچههاي آنها هم فريب
اين گروهک تروريستي را خورده بودند، آشنا شديم که يکسري از آنها را در
دوبي، ترکيه، فرانسه و آلمان ربوده و به پادگان اشرف انتقال داده شده
بودند.
ایرانپور افزود: ما را از مهران به عراق رفتیم و سپس راهي
بغداد شديم، در آنجا در يک هتل مستقر شده و به ما اعلام کردند که سرکردگان
گروهک تروریستی پيغام دادهاند اگر همه خانوادهها به پادگان اشرف بروند،
بچهها را نشان نخواهند داد و بايد هر خانواده به طور جداگانه با ماشين
شخصي به اين پادگان مخوف برود.
وی تصریح کرد: من و مادرم چون دو زن
تنها بودیم و به علت ترسي که از اين فضا داشتيم، همراه يک خانواده ديگر يک
ماشين شخصي کرايه کرده و به سمت پادگان اشرف رفتيم.
ایرانپور ادامه
داد: در آنجا خانوادههاي زيادي حضور داشتند، ما براي تفتيشهاي بدني و
سوال و جوابهاي فراوان از سوی منافقین معطل شديم و تا زماني که بچهها را
نديده بوديم، هنوز باورمان نشده بود که آنها در پادگان اشرف هستند.
خواهر
اسیران گروهک تروریستی منافقین گفت: بچهها را با يک لباس نظامي همانند
سربازها آوردند و حدود 10_15 نفر همراه آنها بوده و يک ثانيه هم اجازه صحبت
خصوصي با فرزندانمان را به ما ندادند و به خاطر شوک عظيمي که اين جريان به
خانواده وارد کرده بود، قبول آن و اينکه برادران چرا به پادگان اشرف
رفتند، براي ما سخت بود.
وی اظهارداشت: بعدها ما از طريق بچههايي
که از پادگان اشرف فرار کرده بودند، پيگير اين ماجرا بوديم و به طور حضوري و
يا تلفني حتي در مسيرهاي دور و شهرستانها براي خبرگرفتن از برادرانم سفر
کردیم.
ایرانپور افزود: در بين افرادي که از پادگان اشرف فرار
کردهاند، شخصي به نام محمود دشتستاني حدود 30 سال در پادگان اشرف بوده که
الان 4 سال است که از پادگان اشرف فرار کرده است.
وی ادامه داد:
دشتستاني به ما گفت؛ در گروهک تروریستی منافقین افرادي با عنوان صياد وجود
داشته که وظيفه آنها اين بوده که از کشورهاي همسايه مانند ترکيه، امارات و
يا در اروپا و حتي در خود ايران افراد را شناسايي کرده و با فريب و يا به
اصطلاح صيد آنها را به این تشکیلات تروریستی آورده و هيچکدام از آنها از
ورود خود به پادگان اشرف اطلاع نداشتند.
خواهر اسیران گروهک
تروریستی منافقین گفت: فرد ديگري به نام عليرضا قاسمي که از این گروهک
تروریستی جدا شده بود، برادرهاي من را در اين پادگان شناسايي و گفت؛ برادر
بزرگت به ما گفته که آنها در ترکيه بودند که از طرف منافقین به صورت ناشناس
به آنها اعلام شده که ما شما را به صورت رايگان به آلمان برده و در آنجا
به شما اقامت دائم ميدهيم که بتوانيد در آنجا ادامه تحصيل دهيد.
ایرانپور
اظهارداشت: منافقین به آنها گفته بودند، ميتوانيد روزي 8 ساعت کار کرده،
درس بخوانيد و استراحت کنید ولي شرط آن اين است که بين 6 تا 8 هفته در
پادگاني در عراق دورهاي به صورت کماندويي گذرانده اما مشخص شد که این
پادگان مخوف فقط ورودي داشته و فاقد هرگونه خروجي بوده است.
وی
افزود: من با خيلي از بچههاي بازگشتي از عراق به طور حضوري صحبت کردم که
آنها اظهار داشتند؛ برادرهايتان وارد شدند و به هیچعنوان از این پادگان
خارج نشدند.
ایرانپور تصریح کرد: به هرحال، برادرهاي من را به اين
شکل فريب داده و ربودند و از سال 81 آنها را به پادگان اشرف بردند، براي
اولين بار در سال 82 توانستيم دو ساعت بچهها را ملاقات کنيم و ديگر زماني
که براي ما مسجل شده که آنها کجا هستند، فعاليتهاي خود را در زمينه آزادي
آنها شروع کرديم و هرکجا همايش، سخنراني و تجمعي برگزار ميشد، ما شرکت
کرده و از طريق نامهنگاريهاي مختلف به فعاليت خود ادامه داديم.
خواهر
اسیران گروهک تروریستی منافقین اظهارداشت: در مقابل پادگان اشرف که بودیم
اعضای منافقین دائما با خانوادهها با پرخاش برخورد کرده و اظهار داشته که
چرا به اینجا آمدهاید؟