۰۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۰
کد خبر: ۳۸۰۹۴
سرلشکر سوری :
سرلشکر «محمد عباس» به عملیات آزادسازی ادلب و چشم‌انداز حضور طرف‌های مختلف در سوریه پرداخت.

به گزارش پایداری ملی، سرلشگر «محمد عباس» کارشناس امور نظامی و استراتژیک در ارتش سوریه، به تفصیل به عملیات آزادسازی و پاکسازی شهر ادلب در شمال سوریه، پرداخت. نقاط حضور ارتش سوریه در اطراف شهر و سناریوهای پیش‌روی تروریست‌ها و همچنین هماهنگی میان تهران و دمشق و اینکه منافع ایران در امنیت سوریه است، از جمله مباحث مطرح شده در گفت‌و‌گو با این ژنرال سوری است.

او در خصوص عملیات قریب‌الوقوع ارتش سوریه و هم‌پیمانان در شهر ادلب و اینکه آیا می‌توان این عملیات را پایانی بر حضور تروریست‌ها در سوریه و پایان جنگ دانست، گفت:  نمی‌توانیم بگوییم که عملیات ادلب مرحله آخر جنگ سوریه است. بلکه می‌توان گفت که این عملیات آخرین گام در مرحله فعلی است؛ جنگ ادامه دارد و آن جنگ میان حق و باطل است.

این کارشناس نظامی در ادامه گفت که هم اکنون عملیات استراتژیک دفاعی در منطقه جنوب شرقی رو به پایان است و حجم انبوهی از نیروها به سمت منطقه شمال غربی سوریه ( ادلب) راهی شده‌اند.

محورهای استقرار ارتش سوریه در اطراف ادلب

سرلشگر «محمد عباس» در خصوص محورهای استقرار ارتش سوریه در اطراف ادلب جهت آغاز عملیات آزادسازی گفت: نیروهای سوری به همراه هم پیمانان به حالت عملیاتی در محورهای مشخصی مستقر شده‌اند. آن‌ها در طول یک خط ممتد از منطقه «کسب» در شمال شرق لاذقیه تا منطقه «مورک» در شمال استان «حماه»  و از آن‌جا به « ابوالضهور» و در نهایت تا شهرک «الزهرا» در شمال غرب حلب یعنی در خطی به امتداد 300 کیلومتر مستقر شده‌اند.
 

 

او تأکید کرد که حضور در این محور نیاز به حجم انبوهی از نیروها، سلاح‌ها و پشتیبانی لجستیکی دارد.

سرلشگر «محمد عباس» در ادامه گفت: نیروهای مسلح سوریه در طول بیش از دو ماه و از طریق جمع‌آوری اطلاعات دقیق از اهداف دشمن، می‌تواند در وقت لازم آتش‌بار مستمر علیه اهداف دشمن داشته باشد که تأثیر منفی بر روی روحیه تروریست‌ها خواهد گذاشت و آن‌ها را وارد یک درگیری فرسایشی با ارتش سوریه خواهد کرد تا از ادامه جنگ ناتوان باشند.

وی عدم استقبال و نبود پایگاه مردمی برای این تروریست‌ها در ادلب را دیگر عامل تضعیف شدید روحیه و مبتلا شدن به جنگ فرسایشی دانست و گفت: پس از آن‌که برای مردم این منطقه مشخص شد که تروریست‌ها نمی‌توانند جایگزین دولت ملی شوند و از استقرار امنیت و ثبات اجتماعی عاجز هستند، پایگاه اندک اجتماعی آن‌ها به مرور افول کرد؛ بنابراین می‌توان گفت که عملیات ادلب آغاز شده اما  نه بصورت فراگیر و در این مدت ضربات سهمگینی به اهداف به خصوصی از دشمن زده شده است تا بتوان از میزان مقاومت و قدرت تروریست‌ها در برابر ارتش سوریه کاست.

آیا پرونده ادلب با راه‌حل سیاسی بسته می‌شود؟

سرلشگر «محمد عباس» در خصوص برخی گزارش‌ها در خصوص تلاش‌های برای حل و فصل مسأله ادلب بدون نیاز به اقدام نظامی؛ به خصوص پس از نشست وزرای خارجه روسیه و ترکیه در آنکارا و توافق در جهت مبارزه با «جبهة النصره» و گروهک‌های همسو با آن، گفت: هنگامی که از استقرار انبوه نیروهای نظامی در محورهای ادلب سخن می‌گوییم، به این معناست که همان حال نیروهای سیاسی خود را نیز برای پیدا کردن راه‌حل سیاسی به کار می‌گیریم. هنگامی که به جنگ می‌روی باید برای گفت‌و‌گو در همان سطح نیز آماده باشی، اما گفت‌و‌گو با تروریست‌ها هرگز وجود نخواهد داشت. بلکه گفت‌وگو می‌تواند با ترکیه یا آمریکا به عنوان حامیان گروههای مسلح اتفاق بیفتد.

او در این خصوص افزود: بله درست است ما نیاز داریم حتی بدون شلیک یک گلوله وارد ادلب شویم، که عین عقلانیت و بهترین کار است و هر کشوری تلاش دارد بدون بهره‌گیری از قدرت نظامی، به اهداف جنگ نائل آید و دولت سوریه نیز تلاش دارد ادلب پس از خروج تروریست‌ها به آغوش کشور باز گردد. اما یک سؤال مهم وجود دارد. آیا آمریکا و ترکیه حاضر خواهند بود به وظایف خود در جهت پایان درگیری عمل کنند؟

محمد عباس تأکید کرد: می‌توانم بگویم که آمریکا دائما به دنبال افزایش تنش و درگیری‌هاست و منفعت ترکیه نیز در این است که گروههای مسلح را تحت کنترل خود در آورد و گروهک‌هایی مانند جبهة النصره، جیش التحریر و دیگر اسامی مختلف را با عناوین جدید نگه دارد اما این عناوین هر چه که باشند یک نام واحد دارند و آن هم «ارتش نیابتی ترکیه» یا «ارتش نیابتی آمریکا» است.

نقش هم‌پیمانان و محور مقاومت در عملیات ادلب

این کارشناس امور نظامی و استراتژیک درباره برخی شایعات در خصوص توافق روسیه و آمریکا برای اخراج ایران از سوریه گفت: این شایعه مانند همان شایعه توافق «روسی، آمریکایی و اسرائیلی» در خصوص خروج ایران از جنوب سوریه و ایجاد خط قرمز برای ایران است.

وی افزود: معقتدم که سوریه و هم‌پیمانانش هیچ خط قرمزی را بر روی زمین نمی‌بینند و به هیچ کدام از تلاش‌های جهانی یا منطقه‌ای برای ممانعت از اخراج تروریست‌ها از سوریه توجهی نخواهند کرد و تنها شرط خروج دوستان و هم‌پیمانان از سوریه، بازگشت امنیت و ثبات به سوریه است.

«محمد عباس» در خصوص  هماهنگی میان سوریه و هم پیمانانش در خصوص عملیات ادلب گفت: هماهنگی استراتژیک سطح بالایی با دوستان و برادران ایرانی وجود دارد و منافع عالی ایران در حال حاضر این است که سوریه به ثبات برسد و تروریسم از منطقه خارج شود. چرا که ایران نیز در معرض تروریسم قرار دارد و آن‌چه که امروزه برای ایران تدارک دیده‌اند بیش از آن چیزی که است که برای سوریه تدارک دیده بودند.

او در این خصوص گفت: نقشه‌ای که برای ایران در سال  2009 کشیده بودند را یاد آور می‌شوم و گفته‌ی «مارتین اندیک» نویسنده و دیپلمات سابق آمریکایی را که « تمام راههای تغییر نظام و گزینه‌های اقناع، سیاست مهار، ترساندن، تشویق، تحریک مردم و تحریم اقتصادی و حمله نظامی علیه سایت‌های هسته‌ای امروزه علیه ایران مطرح است»

وی افزود: اما برنامه‌های آن‌ها به دلایل مختلفی شکست خورد. اراده ملی ایران قوی‌تر از اراده‌ی دیگران است. هنگامی که این برنامه در سال 2009 در ایران شکست خورد، آن‌ها به سمت هدف قرار دادن خط مقدم مقاومت در سوریه روی آوردند.

پنج سناریو در خصوص سرنوشت تروریست‌ها در ادلب 

سرلشگر «محمد عباس» درباره‌ی سناریوهای پیش‌روی تروریست‌ها در ادلب گفت: تروریست‌هایی که در قالب گروهک‌ها کار می‌کنند هر گونه گفت‌و‌گو با حکومت سوریه را رد می‌کنند اما در مقابل افراد مسلحی هم هستند که با حکومت در ارتباط هستند و اطلاعات می‌دهند و برائت خود را از گروههای تروریستی اعلام می‌کنند و همچنین اعلام آمادگی کرده‌اند که در کنار حکومت با تمام توان بجنگند. در کنار این‌ها ما با تروریست‌هایی مواجه هستیم که از خارج سوریه آمده‌اند. بنابراین در مقابل ما چندین گزینه و سناریو وجود دارد.

سناریوی اول: حمله شدید نظامی حکومت سوریه و تسلط بر تمامی مناطق تحت اشغال تروریست‌ها و از بین بردن قدرت جنگاوری و ناتوان‌سازی آن‌ها

سناریوی دوم: ترکیه مرزهای خود را به روی تروریست‌ها ببندد و مانع از عبور آن‌ها از مرزهای ترکیه شود. به این معنی که ترکیه به تعهدات خود به گروههای تروریستی پشت کند.

سناریوی سوم: ترکیه اقدام به انتقال گروههای مسلحی که وفاداری خود را به این کشور اعلام کرده‌اند به شمال شرق سوریه کند تا در آن‌جا در قالب نیروهای «سپر فرات» در برابر تشکل نطامی کردی-سوری قرار گیرند.

سناریوی چهارم: آمریکایی‌ها اقدام به انتقال و گردهم آوردن فرماندهان تروریست‌ها کند. همانند همان کاری که با عناصر «کلاه سفیدها» در جولان کرد و سپس آن‌ها به مناطق دیگر منتقل کرد.

سناریوی پنجم: گروههای مسلحی که حاضر به حل و فصل مسأله با دولت سوریه نشده‌اند، وارد درگیری شوند و تا آخرین نفر آن از بین رفته و جایی برای فرار پیدا نکنند.

این کارشناس امور نظامی و استراتژیک در ادامه گفت: این سناریو به نظر من بیشتر به واقعیت نزدیک باشد، سناریویی که می‌گوید اقدامات نظامی به همراه طرح‌های آشتی ملی به سرعت جواب خواهد داد. مخصوصا اینکه افراد مسلح دارای روحیه بسیار پایینی هستند و می‌دانند که مرگ در انتظارشان است و عملیات ادلب نیز طولانی نخواهد بود.

آمریکا و اسرائیل از ایران چه می‌خواهند؟

سرلشگر «محمد عباس» در بخش پایانی گفت‌و‌گوی خود به فشارهای آمریکا علیه ایران و تحریم‌های اقتصادی و علل این فشارها پرداخت و گفت: ایران به دلیل موضع سیاسی و موقعیت اقتصادی و سیاست‌های مخالف با سازش و تسلیم و همکاری با محور مقاومت و رد وجود صهیونیسم، مورد هدف قرار گرفته است.

وی افزود: آمریکا می‌خواهد کشورهای منطقه‌ای را تحریک کرده و آن‌ها را در قالب ناتوی عربی و اسلامی جهت گسترش درگیری‌های طائفی و مذهبی با هدف ضربه به ایران، دور هم جمع کند.

او تأکید کرد که اسرائیل با ایران جز به وسیله دولت‌های عربی و بنیادگراها نخواهد جنگید. آمریکا نیز هرگز وارد جنگ با ایران نخواهد شد.

وی در پایان گفت: آمریکا برای تغییر نظام با قدرت نظامی وارد نخواهد شد، بلکه تلاش می‌کند افکار ملت‌ها را تغییر دهد تا فرهنگ آمریکایی‌ را پذیرفته و از عروبیت و اسلامیت و دین و هویت خود دست بکشیم. آمریکا نمی‌خواهد جغرافیایی را اشغال کند، بلکه می‌خواهد ما را سربازان خود کند.


منبع: فارس نیوز

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر