در زمینهی ظهور تئوری تعامل، این مسلم است که مفهومی گسترده است؛ اما واضح است که محدودیتهایی که به واسطهی فناوری، برنامهنویسی، تولید و مؤلف ایجاد میشد، برطرف شده و به کاربر اجازهی تغییر متن، تشکیل ساختار جدید و یا مشارکت در متن و یا روایت را میدهد.
تعامل اغلب مستلزم ساختن ظرفیتی برای تبدیل، فرمدهی یا ساختن متن بر خلاف خواستهی یک مؤلف است که مخاطب را تحریک یا تشویق میکند تا متن را به آنچه مطابق با خواستهی خودش است تبدیل کند (Cover,R، ۲۰۰۶).
ترویج محیط رسانههای دیجیتال راه مناسب و راحتی را برای تغییر متن ایجاد کرده است. این رسانهها این امکان را فراهم میسازند تا با مشارکت و متن و چینش دوباره و تغییر شکل روایت متن را اساساً تغییر دهند و ویرایش کنند (Cover,R، ۲۰۰۶).
اسپیرو کیوسس معتقد است که اصطلاح رسانههای تعاملی نشاندهندهی سطحی از بازخورد گیرنده و پذیرش رسانههای جدید در ارتباط است (Kiousis,S، ۲۰۰۲، ص ۳۵۷). گسترهی این اصطلاح یعنی بازخورد گیرنده از تغییر کانالهای تلویزیونی تا فشار دادن دکمهی دستگاه دیویدی برای انتخاب صحنهای خاص و… را شامل میشود و همه در زمرهی تعامل رسانهای قرار میگیرند.
نویسندگان دیگری نیز با دقت نظری خاص، برای واژهی تعامل، تعاریفی را ارائه دادهاند. برای مثال، Lelia Green نشان میدهد که تعامل از ظرفیت رسانههای ارتباطی برای تغییر محصولات به وسیلهی یک کاربر یا مخاطب حکایت میکند از یک تکنولوژی که نیازمند ورود کاربر به کار به طور مؤثر است (Green.L، ۲۰۰۲).
این تعریف برخی محصولات و متون، مانند بازیهای الکترونیکی را نیز پوشش میدهد؛ اما اینکه تا چه حد این نوع از تعامل به فناوری بستگی دارد، نامشخص است.
MC Millan
مجموعهای متنوعتر از تعاریف تعامل را فراهم میسازد. او مفهوم تعامل را با استفاده از یک نوعشناسی در چهار سطح متقاطع یا کاربرد ارائه میدهد:
۱٫ خطابهای:[۱] تعاملی است که میزان تعامل در آن در حداقل قرار دارد. این نوع ارتباط در چارچوب یک گویندهی مرکزی و گیرندههای متعدد در حاشیه است. معمولترین این نوع ارتباط و تعامل، رسانههای جمعی، مانند تلویزیون یا رادیو و یا زمان سخنرانی در زمان وقوع یک حادثه و یا یک گزارش ورزشی است (.S MC Millan، ۲۰۰۲، ص ۲۷۳).
۲٫ تعامل کنکاشی:[۲] این نوع از تعامل زمانی رخ میدهد که یک مخاطب با استفاده از CD rom یا شبکهی وب، شروع به جستوجوی اطلاعات مورد نیاز خود میکند. در این زمینه، بازخورد در حداقل خود قرار دارد. اگرچه ثبت برخی از الگوهای دسترسی ممکن است به تغییر فرم سایت یا مباحث بینجامد، اما ضرورتاً به تغییر متن و روایت یا تبدیل شدن به آنچه درخواست شده است نمیانجامد.
۳٫ تعامل ثبتنامی:[۳] نوعی ثبت الگوی دسترسی و حجم زیادی از فرم نظارت دیجیتالی، تجمع اطلاعات برای استفاده در مرکز ثبت.
او مثال این نوع تعامل را در اینترنت و سایتهایی که محتوای مشتریپسند دارند، مانند آشپزی یا پخش موسیقی، که محتوا را برای بازدید و مصرف مخاطب و کاربر قرار میدهند، بیان میکند.
۴٫ تعامل مکالمهای:[۴] او اعتقاد دارد این نوع از تعامل زمانی رخ میدهد که افراد در تعامل مستقیم با یکدیگر و به صورت چهرهبهچهره ارتباط برقرار میسازند. این نوع از ارتباط میتواند به واسطهی تکنولوژی مانند کامپیوتر نیز صورت گیرد (.S MC Millan، ۲۰۰۲، ص ۲۷۳).
اما باید در نظر داشت که این نوع دستهبندی بسیاری از فرمهای ارتباطی را در نظر نمیگیرد. تعاملی که به واسطهی رسانههای ارتباطی جدید شکل گرفته و میسر گشته، بسیار گسترده است؛ به طوری که کنترل مخاطب یا کاربر بر متن را بسیار افزایش داده است، تا حدی که مخاطب میتواند از متن یک نوع روایت کاملاً متفاوت با روایت مد نظر مؤلف ایجاد کند.
تعامل رسانهای
بیشترین اشکال تعامل اجتماعی، در قسمت اعظم تاریخ بشر، از آنِ تعامل رودررو بوده است. افراد، به طور عمده، از طریق گردهمایی و تبادل اشکال نمادین یا درگیر شدن در دیگر انواع عمل و در محدودهی یک مکان فیزیکی مشترک، با هم تعامل داشتهاند.
تحول رسانههای ارتباطی بر الگوهای سنتی تعامل اجتماعی تأثیرگذار بوده است. تحول رسانههای ارتباطی، اشکال جدید عمل و تعامل و نیز انواع جدید روابط اجتماعی را به وجود میآورد؛ اشکالی که کاملاً متفاوت با نوع تعامل رودررویی است که بر قسمت اعظم تاریخ بشر سایه انداخته است. تحول مذکور، همچنین تربیت مجدد و پیچیدهی الگوهای تعامل انسانی در طول زمان و مکان را میسر ساخت. با تحول رسانههای ارتباطی، تعامل اجتماعی از محل و مکان فیزیکی جدا شده است؛ آنچنان که افراد با وجود آنکه در یک محیط مشترک زمانیمکانی سهیم نیستند، میتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند.
به این ترتیب، استفاده از رسانههای ارتباطی، به اشکال جدید تعامل که در مکان (و شاید هم در زمان) گستردهاند و نشاندهندهی گسترهای از ویژگیهایی هستند که آن اشکال را از تعامل رودررو متمایز میکند، فرصت ظهور میدهد. استفاده از رسانههای ارتباطی، به اشکال جدید «کنش از دور» که افراد را قادر به عمل برای دیگرانی میکند که در زمان و مکان پراکندهاند و همچنین قادر ساختن افراد به عمل کردن در واکنش به اعمال و رویدادهایی که در محلهای دور به وقوع میپیوندد نیز فرصت ظهور میدهد.
پدیدهی عمل واکنشی همنواخت، این حقیقت را روشن میکند که رسانهها تنها در گزارش یک جهان اجتماعی که بدون رسانهها هم همچنان ادامه مییافت، دخیل نیستند؛ بلکه در ساخت و اساسبندی جهان اجتماعی نیز شرکت فعال دارند. رسانهها با سپردن تصاویر و اطلاعات به افرادی که در محلهای دور قرار دارند، به سیر رویدادها شکل میدهند و بر آنها تأثیر میگذارند و البته رویدادهایی میآفرینند که در غیاب آنها، وجود نمیداشت.
به علاوه، افراد درگیر در این رویدادها، بالطبع به نقش سازندهی رسانهها به خوبی آگاهاند. آنها میدانند آنچه را که در رادیو یا تلویزیون میگویند، هزاران یا میلیونها نفر دیگر ـکه ممکن است به شیوههای همنواخت به آنچه گفته شده، واکنش نشان دهندـ میشنوند. آنها میدانند که با تماشای تلویزیون یا گوش سپردن به رادیو، میتوانند چیزی دربارهی آنچه در فراسوی محیط اجتماعی پیرامونشان اتفاق میافتد، بفهمند و این اطلاعات را به عنوان راهنمای کنش خویش به کار گیرند. آنها میدانند که رسانهها قادرند که با کنترل جریان تصاویر اطلاعات، نقشی حساس در کنترل جریان رویدادها ایفا کنند.
تحول رسانههای ارتباطی، تعامل اجتماعی از محل و مکان فیزیکی جدا شده است؛ آنچنان که افراد با وجود آنکه در یک محیط مشترک زمانیمکانی سهیم نیستند، میتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند. به این ترتیب، استفاده از رسانههای ارتباطی، به اشکال جدید تعامل که در مکان (و شاید هم در زمان) گستردهاند و نشاندهندهی گسترهای از ویژگیهایی هستند که آن اشکال را از تعامل رودررو متمایز میکند، فرصت ظهور میدهد.
این مطالب روشنگر این حقیقت است که در حالی که هر مورد خاص شبهتعامل با واسطه معمولاً شامل جریان یکطرفهی اطلاعات یا ارتباط است، در شرایط واقعی زندگی اجتماعی، الگوهای جریان اطلاعات اغلب پیچیدهتر است؛ زیرا در شرایط واقعی، اغلب مسئلهی کثرت منابع و مجراهای ارتباطی وجود دارد؛ به طوری که ممکن است افراد خود را در هر دو موضع سازنده و گیرنده بیابند. بنابراین رسانهها به بخشی از همان میدان تعاملی شکل میدهند که در محدودهی آن، افراد و گروههای مختلف اهداف و مقاصد خویش را دنبال میکنند. این میدان تعامل رسانهساخته، مانند تعامل رودررو نیست که در آن، طرفهای گفتوشنود به طور مستقیم با یکدیگر مواجه شوند و در تعامل رسانهای و شبهتعامل رسانهای، به شیوههای پیچیده با یکدیگر تقاطع دارند. این میدانی است که در آن، شرکتکنندگان از ابزار و امکانات فنی که در اختیار دارند برای ارتباط با دیگران دور که ممکن است تصویر آنها را ببینند (یا نبینند) یا صدایشان را بشنوند (یا نشنوند) استفاده میکنند و نیز میدانی است که در آن، افراد مسیرهای کنش خود را تا حدودی بر مبنای تصاویر و اطلاعاتی که از طریق رسانهها دریافت میدارند، طرحریزی میکنند. البته در این میدان تعامل رسانهای افرادی هستند که نسبت به دیگران فرصت بیشتری برای استفاده از رسانهها به سود خود داشتهاند و نیز فرصت بیشتری برای نمایان شدن در پیش نواحی حوزههای ساخت و ارتباط با دیگران دور دارند.
رشد مجراهای متعدد ارتباط و جریان اطلاعات، سهم بارزی در پیچیدگی و غیرقابل پیشبینی بودن جهانی داشته است که خود به غایت پیچیده است. تحول رسانهها با آفرینش انواع اشکال کنش از دور، توانا ساختن افراد به کنش دیگران دور و قادر ساختن دیگران به واکنش از راههای غیرقابل کنترل در برابر کنشها و رویدادهایی که در محلهای دور رخ میدهند، به گونههای جدید همبستگی بازخوردها و عدم تعین در جهان جدید فرصت ظهور داده است و این پدیدههایی است که از درک کامل ویژگیها و پیامدهای آن بسیار فاصله داریم.
نتیجهگیری
امروزه رسانههای متنوع و با امکانات زیاد در اختیار مخاطب قرار دارند. رسانههایی که قدرت مخاطب را در مواجهه با متن بسیار گسترش میدهند. دستهای از این رسانهها، رسانههای تعاملی است که به مخاطب اجازه میدهد تا بازخوردهای خود را نسبت به متن نشان دهد. در رسانههای تعاملی، کاربر بر برونداد برنامهها تأثیرگذار است. رسانههای تعاملی کاربر را در برنامهها درگیر میسازند؛ کاری که رسانههای غیرتعاملی قادر به انجام آن نبودند. اینترنت و بازیهای ویدئویی دو نوع از معمولترین رسانههای تعاملی هستند. مخاطب با مشارکت در این نوع رسانهها، نقش پررنگ خود را نشان میدهد. او دیگر تنها، مخاطبی منفعل و مصرفکننده نیست، بلکه در شکلدهی به متن یا تغییر متن، فعالانه شرکت دارد.
این نوع از رسانهها امروزه در کشور ما نیز رو به گسترش است. حضور پُرتعداد جوانان و افراد مختلف جامعه در سایتها، شاهدی بر گسترش این نوع رسانهها در جامعه است. اما آنچه نباید از آن غافل بود داشتن برنامهریزی صحیح و آموزشهای مؤثر برای بهرهگیری بهتر از این رسانههاست و نکتهی مهمتر آنکه نداشتن آموزش در این زمینه میتواند مشکلات فراوانی را برای ما ایجاد کند.
برهان