انقلاب اسلامی در گذر زمان و بر بلندای تاریخ، چون اختر تابناکی میدرخشد و چراغ هدایتی برای نسل حاضر و نور امیدی برای آیندگان است. با وقوع انقلاب اسلامی تغییرات و تحولاتی شگرف در اندیشه ها،اعتقادات، گرایش ها، مفاهیم، واژه ها، روابط انسان ها و حتی ارتباط بین دولت ها پدید آمد و طبق فرمایش امام(ره) و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران،«انقلاب ما انفجار نور بود»که پایه های کاخ استعمارگران را به لزره درآورد و منافع خفاشان شب پرست را در معرض خطر قرار داد و بیم و هراس را در کالبدشان افکند، از این رو بر آن شدند تا نور انقلاب اسلامی را با نفس های آلوده خویش خاموش کنند، لذا با محاصره اقتصادی و سیاسی و برپا کردن اغتشاشات داخلی این هدف را دنبال کردند. ولی در عمل راه به جایی نبردند، پس دامن خدعه برگرفتند و اندیشه پلید خویش را در رژیم بعثی عراق و شخص صدام مجسم دیدند و با تطمیع رژیم بعثی عراق، شعله جنگی نابرابر را در منطقه بر افروختند تا این نور الهی را در جمهوری اسلامی خاموش کنند. اما این بار هم به هدف شوم خویش دست نیافتند و اکنون با ایجاد ناامنی در منطقه و ایجاد و حمایت از تروریستهای داعش و نفوذ و تهاجم فرهنگی هنوز به دنبال اهداف شوم خود هستند که با وجود ملت نجیب، فهیم، بصیر و موقعیتشناس در هیچ زمانی راه به جایی نخواهند برد.
در حالی که بسیاری از یکان های ارتش جمهوری اسلامی ایران مشغول آرامسازی و برقراری امنیت در کردستان و سایر نقاط کشور بودند رژیم بعثی عراق با ۱۲ لشکر تا دندان مسلح تجاوز و هجوم سریع و گسترده خود را در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ علیه اراضی جمهوری اسلامی ایران آغاز و مناطقی در مرزهای غربی، جنوب غربی، و شمال غربی ایران را در منطقهای به طول بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر اشغال کرد و با تسخیر بخش هایی از اراضی پنج استان خوزستان، ایلام، کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و همچنین بمباران هوایی مناطق مسکونی و فرودگاه های مهم کشور آغازگر جنگ تحمیلی هشت ساله علیه جمهوری اسلامی ایران بود.
این جنگ که هشت سال به طول انجامید، مانند سایر جنگها از اجزای متعددی تشکیل شده که اسارت یکی از اصلیترین آنها محسوب می شود و جزو اجتنابناپذیری از جنگ بین دو کشور تلقی می شود. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یکی از ابعاد مهم و انسانی آن، اسیران جنگی بودند که در مناطق درگیری و عملیات پدافندی و آفندی به اسارت درمی آمدند.
دشمن در یورش نظامی خود و به رغم اصول پذیرفته شده کنوانسیون های ژنو به اذیت و آزار اهالی غیر نظامی ایران پرداخت و سربازان رژیم بعثی عراق بر خلاف مقررات قراردادهای بین المللی هزاران نفر از اهالی این مناطق از جمله مردان، زنان و کودکان را با زور به داخل خاک عراق بردند.
مطالعه و بررسی خاطرات و سرگذشت به جا مانده از اسرای عراقی که حضرت امام(ره) آنان را «مهمان» قلمداد می کردند و اسیران ایرانی در بند رژیم عراق که رهبر معظم انقلاب(مد ظله العالی) آنان را «آزادگان سرافراز» نامگذاری کردند، تفاوتها و واقعیتهای مطرح در دو حوزه فکری مسئولان جمهوری اسلامی و سردمداران رژیم بعث عراق را به وضوح نشان میدهد.
با مطالعه و بررسی برخوردها و رفتار نیروهای رژیم بعثی صدام با اسرای ایرانی، اسنادی غیرقابل انکار در ارتباط با عدم پایبندی رژیم بعثی عراق به رعایت قوانین و مقررات مدنی و همچنین، قوانین و مقررات بینالمللی که ملزم به اجرای آن بودهاند، حاصل می شود.
این مهم، یکی از نقاط قوت دولت جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس است که تاکنون اندیشمندان، پژوهشگران و صاحبنظران، کمتر ابعاد تأثیرگذار آن را مورد مطالعه و بهرهبرداری قرار دادهاند.
نخستین سازمانی که در جمهوری اسلامی ایران امور مربوط به اسرا و مفقودان را برعهده داشت، جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی بود که تا پایان جنگ حدود ۳۲ هزار پرونده مفقودان تشکیل داد. نهادهای دیگری همچون وزارت امور خارجه، بنیاد شهید و ارتش جمهوری اسلامی هم در رابطه با اسرا و مفقودان ایرانی اقدام میکردند.
هلال احمر برای جمع آوری و دریافت اطلاعات مفقودان ایران از روش های مختلفی استفاده می کرد.رصد کردن رادیو و تلویزیون عراق و ضبط برنامههایی مربوط به اسیران، اگر در یک فیلم ۱۰۰ اسیر ایرانی دیده میشده، ۱۰۰ حلقه از آن فیلم تکثیر و برای هر کدام یک پرونده تشکیل میشد و از آن تاریخ این سابقه، مدرکی بوده دال بر اینکه آن فرد در عراق اسیر است.
همچنین، مصاحبههایی که عراقیها با اسیران ایرانی انجام میدادهاند.کسب اخبار از اسیران آزاد شده ایرانی که اطلاعاتی در مورد سایر اسرا در عراق داشتند.
این اطلاعات ثبت میشد که چه افرادی در اردوگاهها اسیر هستند؛ این مدارک به عنوان «مدارک گرامی آزاده» لقب گرفته بود و در مذاکرات سالهای تبادل اسرا و آزادگان، خیلی مفید و مؤثر واقع شده است. از دیگر فعالیتهای هلال احمر مبادله پیامهای اسرا با خانوادة آنان بود که از این طریق هم اطلاعاتی راجع به شماری از آزادگان کسب میشده است.
بروز این شرایط موجب شد تا امام(ره) نظر به تشکیل کمیسیون اداره اسرای جنگی بدهند. این موضوع در شورای عالی دفاع طرح و تصویب شد و از ۱۳ فروردین ۱۳۶۱ این کمیسیون به طور رسمی تشکیل میشد. در ادامه، هم به دلایل متعددی همچون داشتن پیشینه سازمانی برای انجام امور اسیرداری، مراقبت از اسرای عراقی به ارتش جمهوری اسلامی ایران واگذار شد.
با افزایش تعداد مفقودان، شورای عالی دفاع به پیشنهاد هلال احمر ایران جلسهای تشکیل داد و در ۱۸ مهرماه۶۲ به منظور ایجاد هماهنگی لازم بین ارگانها برای رسیدگی به امور اسرا و مفقودان و شهدای ایرانی و خانوادههای آنان، کمیته اجرایی مفقودان و اسرا تشکیل شد. مسئولیت این کمیته با هلال احمر بود و مدیرکل امور بینالمللی هلال احمر، مسئولیت این کمیته را برعهده گرفت و نمایندگان شش ارگان نخست وزیری، ارتش، سپاه، هلال احمر، ستاد تبلیغات جنگ و بنیاد شهید در این کمیته عضویت داشتند. ریاست کمیته مفقودان و اسرا با شهید محمد علی نظران بود.
شهید محمدعلی نظران، در سال ۱۳۱۱ در رشت به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات وارد دانشگاه افسری شد. او که دارای روحیه مذهبی و انقلابی بود به همین دلیل هم تحت مراقبت شدید ضداطلاعات و ساواک قرار داشت، در سال۱۳۵۴ به علت تنگ شدن عرصه، تقاضای بازنشستگی زود هنگام کرد. این شهید بزرگوار ارتش، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیتهای مهمی را برعهده داشت و سرانجام درآبان ماه سال ۱۳۷۳ هنگام بازگشت از مأموریت مشهد تصادف کرد و به شهادت رسید.
در سال ۱۳۷۳ و بعد از شهادت نظران مسئولیت کمیته به امیر سرتیپ عبدالله نجفی واگذار شد که تا پایان مبادله کامل اسرا اواخر سال ۱۳۸۲ ، این مسئولیت را برعهده داشت.
نخستین گروه اسرای عراقی به تعداد ۹۱ نفر در ۸ مهرماه ۱۳۵۹ برای نگهداری به ارتش جمهوری اسلامی تحویل شد. با افزایش شمار اسرا، ارتش مبادرت به سازماندهی و تشکیل اردوگاه ها در نقاط مختلف کشور کرد که اکثر اردوگاه ها در مناطق خوش آب و هوا و مراکز استان ها قرار داشتند. اسرای عراقی در وهله اول در همان یکانهای خط مقدم که اسیر شده بودند، بازجویی میشدند. در آنجا، اخبار و اطلاعاتی که دارای قابلیت استفاده فوری برای یکانهای درگیر بود، از آنها اخذ شد و سپس، به واحدهای بعدی که لشکر یا قرارگاههای ارتش جمهوری اسلامی ایران بود، منتقل میشدند تا در آنجا هم مورد بازجویی مجدد و تکمیلی قرار گیرند.
زمانی که اطمینان حاصل میشد که دیگر اطلاعات جدید و قابل بهرهبرداری ندارند، به شهرها و استانهای مرکزی اعزام می شدند تا از آنان نگهداری شود. مسئولیت نگهداری و اداره این اسیران به یکان دژبان ارتش واگذار شد و در وهله اول دو اردوگاه حشمتیه و پرندک صرفاً برای نگهداری اسیران درنظر گرفته شد. اما، به تدریج و به دلیل افزایش شمار اسیران عراقی، مکانهای دیگری هم برای نگهداری آنها درنظر گرفته شد.
اسرای عراقی را در ۲۳ پادگان ارتش مستقر در شهرهای استان های تهران، خراسان رضوی و شمالی، گیلان، مازندران، گلستان، سمنان، مرکزی، اهواز نگهداری می شدند که وظیفه مراقبت و نگهداری از تمامی آنها را در تمامی مدت ۲۴ سال بر عهده دژبان ارتش جمهوری اسلامی ایران گذاشته شده بود.
از ابتدای جنگ تحمیلی تا زمانی که آتش بس رسمی بین خطوط درگیری ایران و عراق در ۲۹مردادماه سال ۱۳۶۷ حاکم شد، رزمندگان اسلام توانسته بودند بیش از ۷۲ هزار نفر از نیروهای مسلح ارتش رژیم بعث عراق، اعم از زمینی، هوائی، دریایی و جیش الشعبی را به همراه تعداد ۲۴۷ مزدور(غیر عراقی) را به اسارت درآورند. در میان اسرا، از سرباز تا سرتیپ و حتی چند سرلشکر که در مسندهائی همچون فرماندهی قرارگاه، فرماندهی و جانشین لشکر و فرماندهی تیپ قرار داشتندهم دیده میشد.
ارتش جمهوری اسلامی ایران همزمان با حضور مقتدرانه در تمامی عملیاتهای آفندی و پدافندی دوران هشت سال دفاع مقدس، با به کارگیری همه امکانات آمادی و پرسنلی خود، کار بزرگ و خطیر نگهداری از اسراء با دقت و حساسیت ویژه را انجام داد و اسیران جنگی را به نحو مطلوبی مراقبت، نگهداری، حفاظت و تدارک کرد و برگ زرینی را از مهربانی دین مبین اسلام و جمهوری اسلامی ایران با اسرای جنگی را در برابر دیدگان جهانیان به نمایش گذاشت.
برخی اقداماتی که طی ۲۴ سال اسیرداری توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت شامل:
- تأمین افراد نگهدارنده اسراء از بهترین کارکنان ارتش.
- پیشبینی و تأمین وسایل مورد نیاز اردوگاهها و اسرای جنگی.
- دریافت و تحویل همه وسائل استحقاقی از قبیل خوار و بار یا پوشاک و سایر وسایل مورد نیاز٫
- دریافت و پرداخت حقوق ماهیانه به اسراء به طور مرتب و به موقع٫
آماده سازی و اعزام اسرای داوطلب به نماز جمعه و زیارت شهرهای مقدس قم، مشهد، جمکران و مرقد امام(ره). همچنین، اعزام اسرا به محل برگزاری همایش و مراسم مختلف جهت اجرای سرود و نمایش.
- عزیمت اسراء در قالب ۷۲ کاروان به مشهد مقدس و صرف غذا در مهمانخانه آستان قدس رضوی.
- انجام مستمر برنامههای فرهنگی در جهت تقویت و گسترش امور فرهنگی و توزیع بیش از ۱۳۴ هزار جلد کتاب.
تربیت۹۶۰ نفر حافظ کل قرآن، ۱۵۰۰ حافظ یک دوم قرآن و ۴۵۰۰ نفر حافظ یک سوم قرآن.
- باسواد شدن۲۰ هزار نفر اسیر عراقی بیسواد در اردوگاههای ایران.
- پذیرش و پذیرایی نمایندگان صلیب سرخ و سازمان ملل در اردوگاهها به منظور بازدید و
ثبت نام اسراء.
- برقراری تسهیلات و امکانات لازم به منظور انجام مراسم، اعیاد و سوگواریها در اردوگاهها.
- عیادت از اسرای بیمار و مجروح که در بیمارستانها بستری و اقدام به ترخیص و اعزام به اردوگاههای مربوطه.
- جداسازی و نگهداری اسرای نوجوان و همکاری در جهت تربیت و ارشاد آنان.
- انجام ملاقاتهای انفرادی و دسته جمعی بین اسرا و خانوادههای آنان طبق برنامه تنظیمی از سوی کمیسیون اداره اسرای جنگی.
- جمعآوری بیش از ۱۰هزار نسخه خاطرات، سرودها و دیگر مکتوبات برجا مانده از اسراء.
بسیاری از اسراء برای مهارت آموزی درکارگاههای(نجاری، خیاطی، مکانیکی، آهنگری، نقاشی، کشاورزی و…) اردوگاهها مشغول به کار شدند که آثار زیادی از جمله لباس برای خود اسراء، لباس سربازی، مبل و صندلی توسط اسراء تولید شد که دستمزد هم در مقابل کار به آنان پرداخت شد.
در مقاطع مختلفی که اقدام به تبادل اسرا
می شد، تعدادی از آنها به جمهوری اسلامی ایران پناهنده میشده اند که آمار دقیق آنان در طول این مدت، برابر ۱۰هزار و ۶۳۴ نفر است که از این تعداد، ۷۶۳۴ نفر از آنها، با درنظر داشتن و آگاهی کامل از مخاطراتی که انجام مصاحبه با صلیب سرخ جهانی در باره ابراز تمایل شخصی برای ماندن در ایران، میتوانست برای آنان داشته باشد، عملاً اینگونه اقدام کرد و مراتب نارضایتی خود را برای بازگشت به عراق به طور رسمی اعلام داشتند و البته، تعداد ۳۰۰۰ نفر هم از انجام مصاحبه خودداری کردند لیکن، به عراق هم بازنگشتند. به عبارتی روشن، حدود ۱۴ درصد از کل اسیران عراقی، تحت تأثیر شرایطی که برای آنان در اردوگاههای ایران فراهم شده بود، از بازگشت به کشور خویش منصرف شدند.
سرانجام دفاع مقدس هشت ساله، در ۲۹ مرداد سال ۱۳۶۷ با برقراری آتش بس رسمی میان دو کشور پایان یافت و نیروهای ناظر سازمان ملل برای نظارت بر حسن اجرای آتش بس در طول مرزها مستقر شدند. در ۲۶ مرداد سال ۱۳۶۹ و حدود دو سال پس از برقراری آتش بس، مردم ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بودند که پس از تحمل سالها اسارت در اردوگاههای رژیم بعث عراق پا به میهن اسلامی گذاشتند و به آغوش خانوادههای خود باز گشتند. این رویداد بزرگ دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و دو روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامهای به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری وقت ایران بار دیگر عهدنامه ۱۹۷۵ الجزیره را پذیرفت و تسلیم شرایط ایران برای پایان جنگ شد،او در این مکاتبه متعهد به انجام چندین کار شد و از جمله قول عقبنشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی راداد.
تحت این شرایط، اولین گروه از رزمندگان ایرانی در۲۶ مردادماه ۱۳۶۹،که در عراق اسیر بودند مشتمل بر ۱۰۰۰ نفر با تشریفات، از طریق مرز خسروی وارد خاک ایران شدند. نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک پاک ایران و ریختن اشک شوق بود. تمامی ملت ایران در اقصی نقاط میهن از آزادگان، سرافرازان و دلاوران دفاع از اسلام، انقلاب و تمامیت ارضی میهن خود با شور و شعف استقبال کرد.
اولین اسیر و آخرین آزاده جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی، شهید سرلشکر خلبان آزاده، جانباز حسین لشکری معروف به سیدالاسراء بودکه به مدت ۱۸ سال(۶۴۱۰روز) در اسارت نگه داشته شدو بیشتر این ایام را در حبس انفرادی نیز به سر برد و در ۱۷ فروردین ماه سال ۱۳۷۷به میهن ایران اسلامی بازگشت. این خلبان سرافرازسرانجام در روز ۱۹ مرداد سال ۱۳۸۸ براثرعارضههای ناشی از دوران اسارت درسالهای جنگ تحمیلی به شهادت رسید.
آزادگان این زاهدان شب و شیران روز، در طول سال های دفاع مقدس صحنه های بی بدیلی را برصفحات تاریخ ترسیم کردند که موجب شگفتی است. اسارت آزادگان وفادار و مقاوم میهنمان بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است که بی تردید نسل های آینده کشورمان به یادآوری آن همه ایثارگری و حماسه آفرینی و مطالعه آن نیاز خواهند داشت. بررسی مساله اسیر و اسیرداری در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بیانگر این واقعیت است که نگهداری از اسراء در این ابعاد چهرهای نو و ناشناخته برای ملل جهان و حتی برای ملت شریف ایران دارد و بر همه محققان و پژوهشگران متعهد دفاع مقدس است که به بررسی و تحقیق همه جانبه در اطراف آن بپردازند.
سازمان حفظ آثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس