۱ـ پهپادها
چشمهای مکانیزهای که بالای سر شهروندان آمریکایی پرواز می کنند هیچ چیز شکبرانگیز یا نگرانکنندهای برای افشای ماهیت و هدفشان که کسب اطلاعات از شهروندان است، ندارند. این پهپادها، البته، اگر موجب نگرانی شهروندان عادی هم نشوند، همین چند وقت پیش هیاهوی زیادی در میان فعالان آزادیهای شهروندی و برخی از قانونگذاران آمریکایی به راه انداختند.
آنها میگویند هواپیماهای بدون سرنشینی که به دوربینهای کیفیت تصویربرداری بالا، شناساگرهای مادون قرمز و نرمافزارهای شناسایی چهره مجهزند میتوانند به حیطههایی از زندگی شهروندان سرک بکشند که از دیرباز قلمرو شخصی افراد قلمداد میشدهاند.
طبق گزارش روزنامه انگلیسی دیلیمیل در آمریکا در حال حاضر دستکم ۱۸ ایالت لایحههایی برای قانونی کردن استفاده از هواپیماهای جاسوسی تصویب کردهاند.
«تریور تریم»، از جمله فعالان حفظ حقوق دیجیتال افراد در آمریکا میگوید: «ممکن است تا سال ۲۰۲۰ حدود ۳۰ هزار پهپاد در آمریکا به پرواز درآیند که رقم بزرگی است و معادل با یک پهپاد برای هر شهر آمریکاست.»
علاوه بر این، نوع پهپادهای مورد استفاده هم مورد بحث و جدل بوده است. به عکس زیر نگاه کنید؛ اگر فکر میکنید که این عکس از یک حشره گرفته شده است، اشتباه میکنید.
سال گذشته گزارشهای مختلفی نشان دادند گروهی از محققان دانشگاه جان هاپکینز با همکاری اداره پژوهش های علمی نیروی هوایی آمریکا در حال طراحی هواپیماهایی موسوم به «پهپادهای حشرهای» هستند که مجهز به دوربینهای مخفی و سامانههای ضبط صدا هستند. این حشرههای جاسوس میتوانند کیلومترها پرواز کنند و با نشستن روی بدن افراد، با دردی به اندازه گزش نیش پشه، از آنها نمونه خون گرفته و «دیانای» آنها را آنالیز کند.
پشههای جاسوس در مرحله بعد، اطلاعات به دست آمده را با بانک اطلاعاتی خود تطبیق و در پایان گزارش شناسایی فرد را به مرکز ارسال میکنند.
۲- شنودهای تلفنی و اینترنتی
نام جاسوسی از طریق شنود تلفنی و اینترنتی این روزها با «ادوارد اسنودن» ۲۹ ساله پیوند خورده است که یکی از بزرگترین افشاگران سیاسی تاریخ آمریکا لقب گرفته است.
اسنودن» معاون فنی سازمان سیا و یکی از کارمندان یک شرکت دفاعی پیمانکار آژانس امنیت ملی آمریکا بود. نام وی هنگامی بر سر زبانها افتاد که اسناد فوقالعاده محرمانهای را درباره شنود تلفنی و اینترنتی دولت آمریکا از میلیونها شهروند آمریکایی منتشر کرد. آقای اسنودن، در اولین مجموعه از اسنادی که منتشر کرد یادداشتی منتشر کرد که بارها در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
وی نوشت: «می دانم که برای اعمالم رنج خواهم کشید، اما خشنود خواهم شد اگر بدانم اتحادیههای قوانین مخفیانه، بخششهای نابرابر و قدرتهای اجرایی مقامتناپذیر حاکم بر جهانی که دوستش دارم، حتی برای لحظهای افشا شوند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «من نیازمند توجه مردم نیستم، چون نمیخواهم آنچه گفته میشود درباره من باشد؛ میخواهم توجهها به سمت کاری باشد که دولت آمریکا انجام میدهد.»اسنادی که این کارمند دستگاههای اطلاعاتی آمریکا منتشر کرده جنبههای زیادی از برنامهای از آژانس امنیت ملی آمریکا موسوم به «پریزم» را افشا کرده است.
«پریزم» نام یک برنامه جاسوسی مخفی و گسترده است که بر اساس آن یک دادگاه فوق سری در آمریکا به یک شرکت مخابراتی به نام «وایزن» دستور داده است کلیه اطلاعات و سوابق مشترکانش، اعم از میلیونها تماس شهروندان با جزئیات دقیق را به آژانس امنیت ملی آمریکا تحویل دهد. طبق این اطلاعات، همچنین مشخص شد که آژانس امنیت ملی آمریکا مستقیماً و بدون واسطه به اطلاعات ۹ سرور اینترنتی از جمله فیسبوک، گوگل، مایکروسافت و یاهو دسترسی داشته است و می توانسته مکاتبات و مکالمات آنلاین کاربران این شرکتها را شنود کند.
دولت آقای اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، البته میگوید با استفاده از این برنامه هزاران حمله علیه این کشور را خنثی کرده است. فعالان آزادیهای شهروندی و قانونگذاران آمریکایی این ادعاها را نمیپذیرند.
۳ـ مراکز یکپارچهسازی اطلاعات: جمعآوری اطلاعات با دکمههای جاسوس
این مراکز را وزارت امنیت داخلی و یکی از ادارههای داخلی وزارت دادگستری آمریکا بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ ایجاد کردهاند تا بتوانند جریان اطلاعات بین سازمان سیا، افبیآی، وزارت دادگستری، ارتش آمریکا و دولتهای ایالتی و محلی را ارتقا دهند.
طبق برآوردها وزارت امنیت داخلی آمریکا دستکم ۷۲ مرکز یکپارچهسازی اطلاعات دارد که یکی از کارکردهای آنها هم انجام عملیات در شرایط وقوع بحرانها و بلایای طبیعی است.
چند سالی که از تأسیس این مراکز گذشت، مجلس سنا تحقیقی دوساله از عملکرد این مراکز را آغاز کرد. در سال ۲۰۱۲ این مجلس گزارش داد این مراکز حدود ۱٫۴ میلیارد دلار سرمایه صرف کردهاند اما امنیت کشور را بهبود نبخشیدهاند.
همزمان با این انتقادات، مستنداتی به دست آمدند که نشان میدادند این مراکز اهداف نامربوطی غیر از تأمین امنیت کشور آمریکا در برابر تروریسم ایفا کرده و در مواردی آزادیهای شهروندی مردم آمریکا را هدف گرفته بودند.
به عنوان مثال، طبق گزارش مجلس سنا در تاریخ ۳ اکتبر ۲۰۱۲ این مراکز هزینههای زیادی صرف خرید تجهیزاتی کردهاند که ارتباطی با اشتراکگذاری اطلاعات در بین سازمانهای امنیتی آمریکا نداشتهاند: مثلا دوربینهایی به اندازه دگمههای لباس که گفته میشد از آنها برای جاسوسی از افرادی مظنون به تروریسم استفاده شده که در اغلب موارد تنها شهروندان عادی بودهاند.
گمانهزنی ها درباره فعالیتهای جاسوسی مراکز یکپارچهسازی اطلاعات زمانی شدت گرفت که ریچارد دیویس، مدیر مرکز یکپارچهسازی اطلاعات ایالت آرکانزاس به فعالیتهای جاسوسی این مراکز اعتراف کرد و گفت این مرکز از آمریکاییها جاسوسی میکند، اما این کار را تنها برای کسانی که مظنون به انجام اقدامات ضد دولتی هستند انجام میدهد.
درباره مراکز یکپارچهسازی اطلاعات یک نگرانی دیگر هم هست و آن اینکه پلیس افبیآی پروژهای برای شناسایی چهره دارد که میتواند اطلاعات شخصی عده زیادی از شهروندان آمریکایی را در اختیار این مراکز قرار دهد.
۴ـ فناوریهای تشخیص چهره
عوامل مجری قانون میتوانند می توانند ظرف تنها یک ثانیه چهره یک فرد مظنون را با میلیونها پروفایل دیگری در پایگاه دادههای پلیس انباشته شده مطابقت دهند. این کار از طریق فناوری تشخیص چهره امکانپذیر است.
یکی از این فناوریها که از سال گذشته استفاده از آن آغاز شده یک فناوری موسوم به FaceFirst است که میتواند هر فردی که اطلاعات مربوط به ویژگیهای چهرهایش در جایی ذخیره شده باشد که امکان دسترسی پلیس به آن وجود داشته باشد را شناسایی کند. البته در مراحل اولیه مجموعهای از میلیونها موارد منطبق با یک چهره شناسایی میشوند اما با به کارگیری مجموعهای از بهترین الگوریتمهای شناسایی چهره پایگاه دادهها ظرف بخشی از ثانیه جستجو میشوند تا تمامی اطلاعات مرتبط با فردی که در میدان دیداری یک دوربین قرار گرفته است برای مقامات پلیس ارسال شود.
در تاریخ ۸ سپتامبر سال ۲۰۱۲ گزارش شد افبی آی مراحل نصب سامانه تشخیص چهره را در سراسر آمریکا آغاز کرده است.
سامانهای که افبیآی قبل از فناوری تشخیص چهره از آن استفاده میکرد، «سامانه خودکار شناسایی اثر انگشت» بود که سوابق شهروندان دارای سوابق جنایی در سرتاسر آمریکا را نگه میداشت. فعالان و طرفداران آزادیهای مدنی میگویند سامانههای تشخیص چهره مشکلی دارند که سامانههای اثر انگشت ندارند: وقتی اثر چهرهای شما در اختیار کسی قرار میگیرد او میتواند نام شما و حساب کاربری شما در شبکههای اجتماعی را داشته باشد و میتواند به راحتی به اطلاعات حساسی از شما دست پیدا کند.
در واقع آنها میگویند ظهور همزمان فناوری تشخیص چهره و شبکههای اجتماعی اینترنتی باعث شده بتوان از اطلاعاتی که در دسترس همگان هستند و فناوریهای ارزانقیمت، به اطلاعات حساسی تنها بر اساس چهره فرد دست یافت.
فارس