نگاهی به محورهایی که وزیر خارجه آمریکا قرار است روز یکشنبه علیه ایران مطرح کند، نشان میدهد او ترجیح میدهد کماکان در فضای توهمآلودی که بارها به سخره گرفته شده به سر ببرد.
به گزارش پایداری ملی ، یک مقام آمریکایی بامداد روز گذشته (جمعه) محورهایی از ایدههایی که قرار است «مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی روز یکشنبه علیه ایران مطرح کند را بازگو کرده است.
نگاهی به آنچه این مقام ارشد آمریکایی، به شرط عدم افشای نام گفته مشخص میکند شاکله سخنرانی وزیر خارجه آمریکا را این بار هم تلاش برای هجمه تبلیغاتی علیه ایران برای ارضای عطش براندازی تشکیل خواهد داد؛ سیاستی که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی توسط دولتهای مختلف آمریکا به اشکال مختلف دنبال شده و هر بار ناکام مانده است.
سخنان مقام ارشد آمریکایی در بامداد جمعه نشان میدهد که پامپئو در سخنرانی روز جمعه احتمالاً چیزی جز آنچه تا کنون گفته نخواهد گفت و به دنبال هدفی جز آنچه تا کنون پیگیر آن بوده نخواهد بود.
محور سخنرانی پامپئو
این مقام ارشد آمریکایی با بیان اینکه عنوان سخنرانی پامپئو «حمایت از صدای ایرانیها» خواهد بود گفته که اعضای کنگره آمریکا، از جمله «اد رویس»، رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا و «تام کاتن»، نماینده مجلس سنا از جمله حاضران در این جلسه خواهد بود.
وی همچنین خاطرنشان کرده که این سخنرانی در ادامه سخنرانیای خواهد بود که پامپئو روز 31 اردیبهشتماه در اندیشکده «هریتیج» درباره ایران انجام داد و در آن راهبرد آتی دولت ترامپ در قبال ایران را مشخص کرد.
مقام ارشد آمریکایی گفت: «وزیر خارجه در سخنرانیاش در روز 22 ماه می (31 اردیبهشت) از راهبرد دولت در خصوص ایران رونمایی کرد و اظهاراتی را خطاب به مردم ایران مطرح کرد. او اکنون قصد دارد آن گفتوگوها را با خطاب قرار دادن جامعه تبعیدیهای ایران در ایالات متحده ادامه دهد.»
سخنرانی اردیبهشتماه پامپئو اولین سخنرانی او در زمینه سیاست خارجی بعد از عهدهدار شدن سمت وزیر خارجه آمریکا بود. او در این سخنرانی 12 شرط برای توافق جدید با ایران مطرح کرد، اما این شروط به حدی غیرواقعی و در فضای توهمآلود تنظیم شده بودند که هیچکس، غیر از رژیم صهیونیستی آن را جدی نگرفت.
مطالبات «متوهمانه، نامعقول، خیالبافانه»
توئیت «استفان والت»، نظریهپرداز روابط بینالملل و استاد مشهور دانشگاه هاروارد را میتوان نمودی از نوع واکنشها به سخنرانی پامپئو در اندیشکده هریتیج دانست. او نوشت: «هنوز اندکی در عجبم که چرا پامپئو از ایران نخواست با افتتاح یک زمین گلف به نام ترامپ در تهران و پرداخت هزینه ساخت دیوار مرزی با مکزیک موافقت کند»
در میان رسانههای آمریکا هم واکنشها بهتر از این نبود و کم نبودند تحلیلها و گزارشهایی که در آنها از عبارتهایی مانند «متوهمانه»، «نامعقول» و «خیالبافانه» برای توصیف درک پامپئو از ایران استفاده میشدند.
اگرچه مطالباتی که وزیر خارجه آمریکا در آن سخنرانی از ایران مطرح کرد با واکنشهایی از این نوع رو به رو شد، اما یک نکته را برای تحلیلگران غربی روشنتر ساخت و آن اینکه براندازی سیاست اصلی دولت ترامپ در قبال ایران به شمار میرود.
پامپئو و کارگروه مشترک براندازی
هر چند پامپئو و مقامهای وزارت خارجه آمریکا چندین بار پیگیری چنین سیاستی را رد کردهاند به تازگی رسانههای صهیونیستی اذعان کردهاند تلآویو و واشنگتن کارگروهی مشترک برای ناآرام کردن ایران و براندازی تشکیل دادهاند.
جلسه روز یکشنبه پامپئو احتمالاً در راستای برنامههای همین کارگروه برگزار میشود، زیرا گزارش رسانههای صهیونیستی حاکی است هجمههای رسانهای-تبلیغاتی یکی از اصلیترین ستونهای فعالیت این گروه کاری است.
در همین راستا، پامپئو (همانند نتانیاهو) بارها در هفتههای گذشته پیامها و ویدئوهایی در فضای مجازی منتشر کرده که ظاهراً هدف آن ایجاد نارضایتی عمومی در جامعه ایران بوده، هر چند شتابزدگی او باعث شده در نهایت، بیش از محتوای پیامهایش، انگیزههایش برای انتشار آنها مورد توجه قرار بگیرد.
آمارهای بدون منبع
یک نمونه، توئیت ناشیانهای از یک نمودار بود که پامپئو اوایل تیرماه سال جاری برای نشان دادن اعتراضات ادعایی در ایران منتشر کرد، اما خبرنگاران آمریکایی به شدت آن را زیر سوال بردند و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از توضیح درباره آن ناتوان ماند.
پامپئو در آن توئیت تصویری از یک نمودار مبهم منتشر کرد و مدعی شد که در نتیجه سیاستهای دولت ترامپ اعتراضات در ایران گسترش پیدا کردهاند.
نکته جالب درباره این نمودار آن بود که نه مشخص بود آمارهای آن از کجا اقتباس شدهاند و نه میشد فهمید محور عمودی نمودار چه شاخصی را نشان میدهد
محور افقی نموداری که پامپئو منتشر کرده بود مشخصاً بازه زمانی ژانویه 2017 تا ژانویه 2018 را نشان میداد، اما مشخص نبود در این بازه زمانی، چه متغیری با دامنه تغییرات 0 تا 600 روندی صعودی را تجربه کرده بود.
این توئیت روز بعد توجه «متلی»، خبرنگار آسوشیتدپرس را جلب کرد و او «هیثر ناوئرت»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا را برای توضیح درباره آن تحت فشار قرار داد، اما «ناوئرت» نتوانست درباره آن توضیحی ارائه کند. (جزئیات بیشتر)
تلاش برای ترویج یأس
از اظهارات مقام ارشد آمریکایی در بامداد جمعه اینطور برمیآید که پامپئو در سخنرانی روز یکشنبه باز هم با استفاده از آمارهایی از این دست برای ترسیم فضای یأس و ناکارآمدی حکومت ایران تلاش خواهد کرد.
مقام آمریکایی گفت: «پامپئو، در بیاناتش به این نکته اشاره خواهد کرد که داریم به چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی نزدیک میشویم. حکومت ایران، آخرین رژیم انقلابی زمین است و انقلابش را در سراسر خاورمیانه (غرب آسیا) صادر میکند.»
وی در ادامه این ادعاها اضافه کرد: «او برخی از فسادهای حکومت را افشا خواهد کرد و روی آزارهای مذهبی [در ایران] تأکید خواهد کرد.»
مقام ارشد آمریکایی در ادامه همچنین خاطرنشان کرد پامپئو در سخنرانی روز یکشنبه اطلاعات بهروزی درباره «کارزار فشار حداکثری علیه ایران» فراهم خواهد کرد.
متهم کردن ایران برای تطهیر عربستان
پامپئو قبل از عهدهدار شدن سمت وزیر خارجه آمریکا و زمانی که رئیس سیا بود هم تلاشهایی مشابه برای اختصاص دادن جلساتی به طرح مباحث ضدایرانی انجام داده بود.
یک مورد آن آبانماه سال 1396 بود که او با انتشار دوباره اسناد ادعایی کشفشده از پناهگاه بنلادن، موسوم به «آبوتآباد» تلاش کرد دامن عربستان را از ارتباط با القاعده پاک کرده و ایران را به این متهم کند.
انتشار این اسناد در حالی صورت میگرفت که مدیر اطلاعات ملی آمریکا ژانویه 2017 در اطلاعیهای با عنوان «پایان پرونده بن لادن»، اطلاعاتی را منتشر کرد که قرار بود آخرین بخش از مجموعه اسنادی باشد که واشنگتن مدعی است در جریان حمله سال 2011 به پناهگاه «اسامه بن لادن» رهبر القاعده در «ابوت آباد» پاکستان به دست آمده است.
آبانماه اما پامپئو مستقیماً و با نقض بیانیه چند ماه قبل سازمان بالادستی خود، با انتشار اطلاعیهای، اعلام کرد 470000 سند مربوط به ابوتآباد را از طبقهبندی خارج میکند.
دقایقی از این اطلاعیه نگذشته بود که موسسه «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) گزارشی طولانی در مورد محتوای این صدها هزار سند منتشر کرد. گزارشی که محوری روشن داشت: ارتباط ایران و القاعده.
اسناد تازهمنتشر شده ابوتآباد در عمل چیزی نداشت جز ادعاهایی که پیش از این هم طرح شده بود، اما بازنشر آنها این بار با محوریت ایران صورت میگرفت تا هدفی را که ذیل پروژهای علیه تهران تعریف شده بود پیش ببرد.
برای کسانی که در ماههای قبلتر مواضع پامپئو، بنیاد دفاع از دموکراسیها و عربستان را دنبال میکردند، نه انتشار دوباره اسناد ابوتآباد و نه گزارش FDD غافلگیرکننده نبود.
از ماهها قبل مشخص بود که پروژهای با مشارکت سیا، FDD و ریاض شکل گرفته که هدف از آن القا ارتباط ایران با القاعده و پاک کردن لکه القاعده از دامان عربستان سعودی است.
یادآوری یک تحقیق آمریکایی به پامپئو
در پایان شاید یادآوری نتایج یک نظرسنجی که اخیراً دانشگاه مریلند انجام داده بتواند پامپئو را از توهمات براندازی که در آن به سر میبرد خارج کند.
این نظرسنجی که بهمنماه سال گذشته منتشر شد نشان میدهد اکثریت قاطع مردم ایران علیرغم داشتن مطالبات اقتصادی و معیشتی، با سیاستهای کلی نظام ایران موافق هستند و تغییر نظام سیاسی را دنبال نمیکنند.
روزنامه واشنگتنپست، در توضیحی خلاصهوار درباره نتیجه این تحقیق نوشت: «این نظرسنجی که توسط مرکز مطالعات امنیتی و بینالمللی دانشگاه مریلند و ایرانپل انجام شده نشاندهنده حمایت اندک مردم ایران از تغییر نظام سیاسی ایران یا تسامح در اجرای قوانین اسلامی است. ضمن آنکه نتایج نشان میدهند انتقاد از سیاست خارجی ایران در سوریه و عراق از حمایت گسترده عموم جامعه ایران برخوردار نیست.»
این نظرسنجی به علاوه نشان میدهد 85 درصد مردم ایران دیدگاه «بسیار نامطلوبی» به دولت آمریکا دارند، در حالی که نگرش کمتر از یک درصد در این باره «بسیار مطلوب» است.
یافتههای این پیمایش، بر خلاف تمام فضاسازیهای تبلیغاتی ترامپ و متحدانش، نشان میدهد تغییر بنیادین در نظام سیاسی ایران، تنها از حمایت 4.9 مردم ایران برخوردار است، فقط 8.8 درصد مردم با کاهش هزینهکرد نهادهای نظامی ایران در برنامه موشکی موافقند، اقلیت 11.3 درصدی معقتدند حکومت در زندگی آنها دخالت میکند، 17.2 درصد حضور در سوریه و عراق را در راستای منافع ملی نمیدانند و 21.5 درصد موافق کاهش هزینههای ایران در سوریه و عراق هستند.
این نتایج، البته نشان میدهند عموم جامعه در زمینههای مبارزه با فساد (85.2%)، کاهش هزینه مواد غذایی (81.3%)، کاهش هزینه سوخت (73.2%) و عدم قطع یارانهها (69.2%) مطالبات جدی دارند.
ناگفته پیداست این یافتهها تا چه اندازه با درکی که «پامپئو» مدعی است از حقایق ایران دارد، تفاوت دارند.
در صورتی که درک نادرست پامپئو و همکارانش حاصل ضعف دانش آنها باشد میتوان امیدوار بود که این نظرسنجی و تحقیقات مشابه آن بتواند به آنها برای نزدیک شدن به حقایق جامعه ایران کمک کند.
اما در صورتی که آنها تعمداً چشم بر حقایق بسته باشند، نه این شواهد و نه هیچ نشانه عینی دیگری برای آنها راهگشا نخواهند بود. تاریخ روابط ایران و آمریکا گزینه دوم را محتملتر نشان میدهد.