اگر وزير اطلاعات نگفته بود، هنوز هم مردم و رسانهها نميدانستند تلگرام طلايي و هاتگرام متعلق به دولت است و از سوي وزارت ارتباطات حمايت ميشود. اگر بناست وزير ارتباطات خود را نماد شفافيت معرفي کند بهتر است اين شفافيت گزينشي و مقطعي نباشد.
روزنامه رسالت:برخيها از خدا
خجالت نميکشند. طبيعتاً از قانون هم نميترسند. اين آدمها گاهي در لباس
مسئولين هستند و گاهي در لباس تاجر و بازرگان و فعال اقتصادي و... حتي
نگران دستگاههاي نظارتي و حسابرسيها نيستند؛ اما تقريباً همه اينها از
خلق خدا بهشدت ميترسند! در مقابل افکار عمومي هم از خدا ميترسند هم
قانون را محترم ميشمارند و هم به منويات رهبري پايبندي نشان ميدهند. دواي
درد اين جماعت فقط شفافيت است! اگر مقابل افکار عمومي قرار بگيرند دست از
پا خطا نميکنند.
يکي دو روز پيش مدير سازمان پدافند غيرعامل گفته بود
سرورهاي تلگرام طلايي و هاتگرام در طبقه نهم ساختمان وزارت ارتباطات است.
وزير ارتباطات هم چند ساعت بعد خبرنگاران را دعوت کرد تا آن طبقه را
ببينند! حالا بماند که خبرنگاران از ظاهر سختافزارهاي موجود نفهميدند که
آيا داخل آن سرورها اطلاعات تلگرام طلايي موجود است يا نه. حالا بماند که
اگر چند کارشناس يا کارشناسخبرنگار هم راهي ميشدند جاي دوري نميرفت.
اصلاً اينها حاشيه ماجراست. اصل ماجرا اين است که يکنهاد از رسانهها
دعوت کرده تا از خود رفع اتهام کند؛ اما حالا که مسئولين نشان دادند ميشود
بهاندازه يک بازديد و گشودن درها رفع اتهام کرد. اگر بناي شفافيت باشد،
چندساعته هم ميتوان نمايندگان افکار عمومي را دعوت کرد. ما هم ديگر
مسئولين را به چالش شفافيت دعوت ميکنيم بلکه برخي درهاي بسته هم به روي
رسانهها و حتي همه مردم باز شود:
1. شفافيت نصفه و نيمه و انتشار ناقص
ليست واردکنندگان نشان داد که برخي از وابستگان مسئولين اقدام به واردات
کالا با ارز دولتي کردهاند. اين ليست نشان داد برخي از سادهترين محصولات
غيرضروري که چند دهه در ايران توليد ميشود، هنوز با ارز دولتي به کشور
وارد ميشود. همين ليست ناقص نشان داد که کدام شرکتها و حتي دستگاههاي
دولتي و عمومي برخلاف مأموريت خود اقدام به واردات کردهاند. طبيعي است که
اين ليست نهتنها جامعه را سيراب نکند بلکه عطش آگاهي از ليست کامل و حتي
دائمي واردات را در ميان افکار عمومي و رسانهها افزايش دهد. از وزارت
محترم اقتصاد و دارايي و همچنين گمرک تقاضا ميکنيم درب اطلاعات واردات را
بدون سانسور و بهصورت آنلاين و هميشگي در اختيار مردم قرار دهد. تا مشخص
شود چه کالايي و توسط چه کساني و در چه حجمي وارد کشور ميشود!
واردکنندگان
خاک نگهداري گربه از خدا که خجالت نميکشند بلکه از خلق خدا شرم کنند و
دست و پاي خودشان را جمع کنند. يا مثلاً سازمان امور مالياتي ليست
مالياتهاي دريافتي را هميشه در اختيار همگان قرار دهد تا مشخص شود آن 60
درصدي که در ايران از دادن ماليات فرار ميکنند چه کساني هستند و چه کسي در
اين ميان کوتاهي کرده است.
2. کشور ما چند سال است که گرفتار توافق
هستهاي است. توافقي که محرمانه آغاز شد. محرمانه تدوين شد و حتي 20
دقيقهاي تصويب شد. آن زمان به هزار و يک دليل تا زمان امضاي برجام مردم و
کارشناسان و حتي نمايندگان مجلس از جزئيات مذاکرات هستهاي بيخبر بودند که
اگر اطلاع داشتند خيلي از نقدها دقيقتر مطرح ميشد. خيلي از کارشناسان
ميتوانستند کمکحال تيم هستهاي باشند و برخي امتيازات در سايه بيخبري
مردم بهطرف مقابل اهدا نميشد. حالا که باب گشودن دربها بازشده و
خبرنگاران و عکاسان به وزارت ارتباطات دعوت ميشوند؛ بهتر نيست مسئولين
وزارت خارجه هم دربها را باز کنند؟ آنها در اين روزها که مشغول مذاکرات
احياي برجام هستند و با طرف اروپايي چانه ميزنند. لطفاً خبرنگاران را هم
به وزارت خارجه دعوت کنند و دربها را به روي کارشناسان و نمايندگان باز
کنند تا جزئيات مذاکرات و بسته اروپايي عيان شود تا مردم و منتقدين از عدم
تکرار برجام آسودهخاطر شوند.
3. حالا که قرار است دربها قرار است
باز شود و مردم به داخل سازمانها و ادارات سرک بکشند و از اجراي درست
وظايف آسودهخاطر شوند، چرا ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي، سازمانهاي
نظارتي و دستگاههاي قضائي براي فروکش کردن التهابات و به احترام افکار
عمومي پروندههاي اقتصادي را علني دنبال نميکنند؟ انتشار علني، شفاف و
سريع برخورد با مفاسد اقتصادي و رانتخوارها از يکسو موجب دلگرمي و آرامش
افکار عمومي ميشود و از سوي ديگر مشخص ميشود کدام بخش و کدام مسئول در
اين زمينه احتمالاً کوتاهي ميکند. اگر بناي باز شدن دربها را داريم، اين
دربها هم بازکنيم تا شايعات بيش از اين مردم را نااميد نکند و رانتخوارها
از افکار عمومي خجالت کشيده و کمتر از منابع کشور ميل کنند!
4. اصلاً
چرا جاي دور برويم. وقتي وزارت ارتباطات رويکرد خود را بر گشودن دربها
گذاشته، دربها را کامل باز کند و باقي دربها هم باز کند. هنوز يادمان
نرفته بعد از چند سال مردم متوجه شدند وزارت ارتباطات محرمانه با تلگرام
مذاکره داشته است. اگر وزير اطلاعات نگفته بود، هنوز هم مردم و رسانهها
نميدانستند تلگرام طلايي و هاتگرام متعلق به دولت است و از سوي وزارت
ارتباطات حمايت ميشود. اگر بناست وزير ارتباطات خود را نماد شفافيت معرفي
کند بهتر است اين شفافيت گزينشي و مقطعي نباشد. همه طبقات و توافقات و
حمايتها در حضور نماينده افکار عمومي باشد.
حالا که قرار است دولت با
شعار شفافيت از گردنه فعلي عبور کند و نواقص ديگر را بپوشاند، حداقل بهتر
است بهاندازه نام شفافيت تلاش کند؛ و همه دستگاهها و نهادها دربها را
باز کنند و ليست مجوزها، تسهيلات، قراردادها و امتيازات را در اختيار افکار
عمومي قرار دهند تا دلمان از مانور شفافيت مسئولين نسوزد.