پایگاه تحلیلی «ولترنت» در مقالهای به قلم «رابرت اس رادویک» مینویسد: آمریکا در استفاده از جنگهای میکروبی و شیمیایی علیه غیرنظامیان خارجی و حتی داخلی خود، پیشینهای طولانی دارد که این کار در درجه اول، برای آزمایش این سلاحها، و درنهایت خلاص شدن از ذخایر قدیمی خود بوده است تا بدین وسیله جای کافی را برای نسل جدید جنگ افزارهایش، فراهم کند.
* انتشارات پنتاگون یا رسانههای جریان اصلی، مردم را شستوشوی مغزی میدهند
در دنیای سیاست مبتنی بر زور، تا زمانیکه آمریکا و شرکای همدستش در ناتو، تبلیغات گستردهای را به راه نینداخته و توسط گروهی که ریاکاری و دورویی را جزو لاینفک نقش خود در پیشبینی جنگ و درهر صورت جنگ بیشتر، میدانند، تامین مالی نشدهاند، هیچ اتفاقی به وقوع نخواهد پیوست. زیرا در حالیکه انتشارات پنتاگون یا رسانههای جریان اصلی، تودههای مردم را برای حمایت از سیاستهای وحشیانه خود، شستوشوی مغزی میدهند، درحقیقت این سوداگران اسلحه هستند که سیاست خارجی آمریکا را دیکته میکنند. با این همه، هیچ دلیلی برای تولید تجهیزات جنگی وجود ندارد مگر اینکه قرار باشد از آنها استفاده شود.
* بمبهای انبار شده، پوسیده و متلاشی خواهند شد
بمبهای انبار شده، پوسیده و متلاشی خواهند شد و برای تمام جنگطلبان بلااستفاده میشوند. درنتیجه، با توجه به هدف اصلی تبهکاران جنگی که زمانی برای پنتاگون خدمت می کرند، اما به خاطر موقعیت بیثباتشان، در حال حاضر از پاداشهای هنگفت تاجران اسلحه لذت میبرند، حامیان مالی جدید این عالی رتبگان دلاور هستند که کشورهای سرمایه دار جنایتکار را اداره می کنند- نهایت دورویی این است که این کشورها طرفدار دموکراسی و نگران اصول انسانی هستند.
*«ریختهگری دقیق» در تولید اسلحه
برای مثال، من ملاقاتی تصادفی را که چند سال پیش با فردی در لسآنجلس داشتم، به یاد می آورم که درباره سیاست آمریکا در جانبرداری از جنایتکاران آدمکش، بسیار آموزنده بود. پس از گذشت چند دقیقه مکالمه، از همصحبت جدیدم در مورد شغلش سوال کردم. او کارت ویزیتی بیرون آورد که نام وی در آن ذکر شده بود و زیر آن، کلمه :« ریختهگری دقیق» نوشته شده بود. من تا آن زمان آن عبارت را نشنیده بودم و از او معنی آن را پرسیدم.
* دولت آمریکا انبارهایش را لبالب با سلاحهای جنگی پر کرده است
او در پاسخ گفت: «خوب، وقتی شما میخواهید تا چیزی را دقیقا همانند چیز دیگر بسازید، مثلا یک بمب، از ریختهگری دقیق استفاده میکنید. در این حالت بین اولی با شماره بیستم و هزار و یکم ذرهای تفاوت وجود ندارد.» در نتیجه من سوال بعدی را از او پرسیدم: چه کسی از این نوع سازوکار تولید، استفاده میکند؟«البته که ارتش استفاده میکند. آنها تنها مشتریان من هستند.» من ادامه دادم: «آیا شما از این طریق تعداد زیادی اسلحه تولید میکنید؟» وی پاسخ داد: «دوست من، باورت نمیشود اگر بگویم که دولت انبارهایش را لبالب با سلاحهای جنگی پر کرده است و این فقط اینجا در لس آنجلس است. کل کشور نیز تا آخرین حد گنجایش، انبار شده است.»
* آنها نه به فیلسوف، بلکه به جنگجویان نادان احتیاج دارند
بدیهی است که دلیلی ندارد تا این همه هزینه شود که فقط این چیزها را انبار کنند. بهترین کاربرد این کار، این است که این بهانه را برای جنایتکاران جنگی فراهم میکند تا در ابتدا به آن دست پیدا کنند و در مرحله بعد، به برخی از مسائل، جنبه اهریمنی ببخشند تا بتوانند بدین وسیله، انبارهای ریخته گری دقیق در آمریکا را که به زودی تبدیل به محتویات قدیمی خواهند شد، تخلیه کنند. انتشارات پنتاگون هرگز چیزهایی را که به شما گفتم، فاش نخواهد ساخت زیرا، آنها نه به فیلسوف، بلکه به جنگجویان نادان احتیاج دارند و رسانهها، صنعت چاپ و الکترونیک، استادان واقعی در حرفه تبلیغات هستند.
* شعار احمقانه «جنگ صلح است»، بارها تدریس شده است
شعار احمقانه «جنگ صلح است»، بارها تدریس شده است و احمقها در سایه این نظام رقتانگیز آموزشی، همچنان به دروغپردازیها ادامه داده و جان خود را فدا میکنند (در عین حال جانهای بسیار بیشتر دیگری را میستانند) برای آنکه سوداگران اسلحه از جمله گروه «کارلایل»، که خانواده بوش جزو سهامداران آن هستند، بتوانند سودی استثنایی و بیپایان به دست آورند. این همان چیزی است که نظام سرمایهداری به دنبال آن است، اینطور نیست؟
* صحبتهای ریاکارانه آمریکا در مورد سوریه
باز میگردیم به موضوع ریاکاری و دورویی. دو مورد از عناوین خبرهای مهم اخیر، توجه مرا به خود جلب کردهاند. اولین خبر، جمله به شدت ریاکارانه اوباما بود که میگفت: « درصورتیکه سوریه قصد استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکروبی دربرابر هرگونه حمله، از جانب هر شخصی را داشته باشد، «پیامدهای بزرگ» آن، تلفات بسیاری در پی خواهد داشت. با شنیدن این حرفها، بلافاصله تعدادی از اقدامات ننگینی که توسط مردم تروریست اوباما صورت گرفتهاند، به ذهن انسان خطور میکند. اولین حادثه در جنگ داخلی اتفاق افتاد؛ هنگامیکه آمریکا برای حمله به کانادا طرحریزی میکرد تا ذخایر فراوان آب کشورمان را تصاحب کند -«وار پلن رد» یا (نقشه جنگی سرخ) .
* باید برای کانادا روشن میشد که در جنگ، خودش نیز شدیدا زیان خواهد دید
به گفته «فلوید رادمین»، که پژوهشگر معتبری در مورد «وار پلن رد» است: نقشه 1928 نشان میدهد که «باید برای کانادا روشن میشد که در جنگ، خودش نیز شدیدا زیان خواهد دید»، همانطور که تبهکاران متخاصم نیز، توانایی انجام این کار را دارند. «رادمین»، در کتابش با عنوان: حاشیههای حمله: مدارک مربوط به آماده سازی نظامی آمریکا علیه کانادا، اطلاعات زیر را ارائه میدهد:
در اکتبر 1934، وزیر جنگ و فرمانده نیروی دریایی، با اصلاحیهای که اجازه بمباران راهبردی به هالیفاکس، مونترال و شهر کبک را از طریق «عملیات هوایی فوری در مقیاسی بزرگ و عملی» میداد، موافقت کردند. اصلاحیه دوم نیز در سطح کابینه تصویب شد که طبق آن به ارتش، با حروف بزرگ، دستور داده شد تا « از زمان وقوع جنگ، تمام آماده سازی های لازم برای استفاده از سلاحهای شیمیایی، صورت بگیرد. از زمان آغاز جنگ، استفاده از سلاحهای شیمیایی از جمله مواد سمی، مجاز خواهد بود...»
* آمریکاییها استفاده از سلاحهای شیمیایی را عملی انسانی میدانند
«رادمین» نتیجه میگیرد که استفاده از گاز سمی « به عنوان عملی انسانی تصور شده بود که باعث میشد کانادا به سرعت تسلیم شده و درنتیجه از کشته شدن آمریکاییها جلوگیری شود.» دلیل مشابهی که موجب شد آمریکا ژاپن را بمباران اتمی کند؛ این بزرگترین جنایت جنگی از زمان قتل عام چنگیزخان بود تا بدین وسیله، خزانههای خود را از پول پر کند –به راستی که آمریکا، سرمایهداری واقعی است.
* جنگ جهانی دوم، جلوی تهاجم آمریکا به کانادا را گرفت
بدیهی است که جنگ جهانی دوم، جلوی تهاجم آمریکا به کانادا را گرفت اما در استفاده آمریکا از سلاحهای شیمیایی، تاثیری نگذاشت. در اوج جنگ جهانی دوم، و حمله آمریکا به چکمه ایتالیا، آمریکا صدها کشتی جنگی نیروی دریایی و کشتی تدارکات را در لنگرگاه حفاظت شده در «باری» ایتالیا، مستقر کرد. درحالیکه عملا برای همه نامعلوم است، شهروندان ایتالیایی و کارکنان آمریکایی، جنایتکاران جنگی واشنگتن، صدها تن بمب حاوی گاز خردل را در کشتی آمریکایی «جان هاروی» بارگیری کردند. سپس مثل تمام جنگها، آن اتفاق وحشتناک به وقوع پیوست.