شبی که با ترکیدن بغض زمین بیش از ۳۵ هزار نفر صبح فردا را ندیدن و از صبح فردای همان سال تا همین امروز که ۲۷ سال از آن حادثه تلخ میگذرد گرد غم برچهره مردمان دیار زیتون مانده و هرسال نیز با نزدیک شدن به این زمان دوباره همان شب تلخ و روزهای غمبار بعد از آن در ذهن بازماندگان یادآوری میشود.
آن سال نیز همانند این روزها فصل داغ فوتبال بود. جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا. بسیاری از مردم به ویژه جوانان رودبار و منجیل برای تماشای بازی فوتبال پای تلویزیون نشسته بودند. ساعت ۳۴ دقیقه بامداد بود که زمین لرزید و شاید یکی از دلایلی که آمار کشتههای این حادثه دردناک بیش از این نشد همین فوتبال بود.
در آن ساعت زلزلهای به بزرگی ۷.۴ ریشتر شهرهای رودبار و منجیل در استان گیلان و طارم در استان زنجان را لرزاند. زلزلهای که شدت آن به حدی بود که در بخشهایی از استانهای آذربایجان شرقی، تهران، مرکزی، مازندران، سمنان، همدان و کردستان نیز احساس شد.
زلزله ۳۱ خرداد ۶۹ رودبار و منجیل سبب نابودی شهرهای رودبار، منجیل، لوشان و ۷۰۰ روستای اطراف آن و همچنین خسارت عمده به ۳۰۰ روستای دیگر شد. این زلزله با توجه به وسعت آن براساس برآورد کارشناسان ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت به همراه داشت. بر اثر آن ۱۰۰ خانه خشتی و گلی با خاک یکسان یا خسارات عمده دید. متاسفانه در این حادثه بیش از ۳۵ هزار نفر کشته، ۶۰ هزار نفر زخمی و ۵۰۰ هزار نفر بیخانمان شدند.
به گفته کارشناسان، این زلزله جزء ۱۰ زلزله مرگبار جهان در ۱۰۰ سال گذشته بوده است. زلزلهای که علاوه بر رودبار و منجیل و لوشان در شهرهای دیگر استان گیلان اعم از رشت، آستانه اشرفیه، لاهیجان و صومعهسرا بیشترین خسارت را به بار آورد.
البته در این میان باید به خطا در اعلام کانون اصلی زلزله در ساعات ابتدایی وقوع این حادثه نیز به دلیل محدود بودن ایستگاههای لرزهنگاری نیز اشاره کرد. در ابتدا به اشتباه رشت - دیلمان را کانون زلزله اعلام کرده بودند و با توجه به اینکه گروههای امدادی و خدماتی برای امدادرسانی به آن منطقه رفته بودند فرصت طلایی برای نجات زیر آور ماندگان که ۲۴ تا ۷۲ ساعت بود از دست رفت و این میزان از کشته شدگان از این حادثه به ثبت رسید.
آن روزها که همانند این سالها تکنولوژی پیشرفت نکرده بود تا در کوتاهترین زمان مردم از حال هم آگاه یا همانند زلزله کرمانشاه در صدم ثانیه کل ایران و حتی جهان از وقوع این زلزله یا فیلم و عکس خرابیهای آن مطلع شوند. در زلزله رودبار - منجیل تا روزها کسی اطلاع درستی از چند و، چون حادثه یا میزان خسارت و کشته و زخمی و یا حتی شرایط منطقه نداشت.
حتی تلویزیون نیز در آن روزها با تأخیر، وقوع این زلزله را خبر داد و با توجه به اعلام خطای کانون زلزله، عمق فاجعه در رودبار و منجیل و لوشان و روستاهای اطراف آن برای کسی مشخص نبود. چهار روز بعد از وقوع زلزله تازه کمکها به رودبار و منجیل و روستاهای اطراف رسید، ولی ورود امدادگران به منطقه و دیدن عمق فاجعه برایشان قابل باور نبود. خانههای ویران شده، صدای ناله و شیون زنان، مردان و کودکان صحنه تلخ را در برابر چشمان افرادی که برای کمک وارد منطقه شده بودند به نمایش گذاشته بود.
حالا که با برخی از بازماندگان زلزله رودبار صحبت میکنی هنوز میتوانی غم بزرگ ناشی از آن حادثه و از دست دادن عزیزانشان را حس کنی. بغضهای گره شده در گلوها و نم اشک نشسته در چشمها همه و همه نشان دهنده این است که خاطره تلخ زلزله رودبار و منجیل برای بازماندگان این حادثه تمامی ندارد. بازماندگانی که یکی از آنها ۵۷ نفر، دیگری ۴۵ نفر و آن دیگری همه اعضای خانواده و فامیل خود را از دست داده است.