به گزارش پایداری ملی، فروردینماه امسال بود که رژیم صهیونیستی در حمله به مرکز مستشاری ایران در سوریه، هفت تن از مستشاران نظامی را با موشک هدف قرار داد و به شهادت رساند. همان زمان بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند جمهوری اسلامی ایران نسبت به این موضوع واکنش تندی نشان خواهد داد و این حادثه بیجواب نمیماند. تا آنکه مقامات دفاعی و امنیتی ایران به صورت رسمی اعلام کردند این حمله با پاسخ ایران همراه خواهد بود. سردار باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران با بیان چرایی تأخیر در پاسخ به اقدامات تیفور گفت: «چنانچه دشمن نسبت به منافع ما چشمداشتی یا تجاوز اندکی صورت دهد، جمهوری اسلامی ایران در زمان مناسب پاسخ مناسب را خواهد داد، این که بعضی اتفاقات در روزهای گذشته افتاد و هنوز پاسخی دریافت نکردهاند به معنای سکوت یا پذیرش این تجاوزکاری آنها نیست و در موعد مقرر و لازم پاسخ دشمنان داده خواهد شد.».
اما بعضی از تحلیلگران این پاسخ را همزمان با خروج ترامپ از برجام
مناسب میدیدند تا این واکنش موجب نشود دستگاه رسانهای غرب برای خروج
ترامپ از برجام بهانهتراشی کند. هرچند سیستم دفاعی کشور کاری به فضاسازی
رسانهای نداشت، اما سیاستگذاریها در افکار عمومی نقش مؤثری دارد و
نمیتوان بیتوجه به این مسأله اقدامی کرد.
از طرفی خبرگزاریهای
بینالمللی همچون رویترز مدعی بودند واکنش ایران به اقدامات اسرائیل با
همزمانی خروج ترامپ همراه است. این خبرگزاری در توییتی نوشت: ایران سه شنبه
انتقام تیفور را میگیرد این موضوع با خروج همزمان ترامپ از برجام صورت
گرفت که خروج خود را با عجله به این شب انداخت.
رویترز ۸ می ۱۸
اردیبهشتماه خبر داد که بلندیهای جولان سوریه، شرایط ناآرامی دارد و در
انتظار حملهای از جانب سوریه است. همین خبرها موجب شد تا ترامپ تصمیم خود
را برای خروج از برجام جلو بیندازد. بر همین اساس، روز سه شنبه اسراییل
سربازان خود را در حالت آمادهباش فوقالعاده برای جلوگیری از حمله از سمت
سوریه قرار دارد. به گزارش اسپوتنیک، سربازان خود را در مرز شمالی خود
مستقر کرد و آنها را در حالت آمادهباش کامل قرار داد و سیستم دفاع هوایی
را فعال کرد و دستور داد تا پناهگاههای بمب را باز کنند.
پس از شناسایی
فعالیتهای نامنظم نیروهای ایرانی در سوریه، ارتش اسراییل تصمیم گرفت تا
دستورالعمل دفاعی در بلندیهای جولان را تغییر دهد و به مقامات محلی دستور
داد تا پناهگاهها را در این منطقه باز کنند. علاوه بر این، سیستمهای دفاع
هوایی در این مناطق مستقر کرده و سربازان در حالت آمادهباش فوقالعاده
هستند.
اما حقیقت ماجرا چه بود. آیا برجام در واکنش ایران به پرونده
تیفور مؤثر بوده است. واقعبینانه اگر بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم
باید گفت: سیستم واکنشگرای ایران در پروندههای مختلف در قبال جنگ با
اسرائیل، تأخیری و بلندمدت است. هدفگذاری آسیبرساندن به اهداف رژیم
صهیونیستی جزو برنامههای انقلاب اسلامی است و بر همین اساس واکنش سریع
هیچگاه دستور مستقیم نبوده است. در پرونده شهادت شهید عماد مغنیه یا حتی
سردار الله دادی جمهوری اسلامی ایران از همین سیاستگذاری استفاده کرد و
همین امر نیز موجب شد تا وضعیت آمادهباش ارتش اسرائیل در بالاترین سطح حفظ
شود و هزینه دلاری سنگینی به ارتش اسرائیل وارد آید. موضوعی که از نظر
روانی برای سیستم پدافندی بسیار سنگین است و مکانیسم
دفاع هوایی اسرائیل مجبور است برای انسجامبخشی به آن زمان زیادی صرف کند.
در این بین حمله به پایگاههای دهگانه اسرائیل چند دستاورد بزرگ منطقهای داشت که تا به امروز کمتر به آن پرداخته شده است.
حضور نظامی مقاومت در منطقه قنیطره
نخستین
دستاوردی که از آن بتوان یاد کرد، دستاورد مهم حضور نظامی مقاومت در منطقه
قنیطره است. اسرائیلیها از چند ماه قبل تمام تلاششان را کردند با فشارهای
بینالمللی منطقه قنیطره را جزئی از مناطق کاهش تنش قرار دهند و با حضور
نیروهای حافظ صلح بینالمللی از حضور نیروهای مقاومت تخلیه کنند.
منطقهای که به صورت کامل بر جولان اشغالی و شرق اسرائیل اشراف کامل دارد و
فرماندهان مقاومت از آن بهعنوان دروازه ورود به قدس شریف یاد میکنند.
حضور
نظامی مستشاران و ارتش سوریه در این منطقه و اجرای آتش دقیق موشکی و
دیدهبانی کامل از ده پایگاه عمق اسرائیل که یکی از آنان، پایگاه سری
جمعآوری و جاسوسی از منطقه جنوبی سوریه بود، برای صهیونیستها پیام مشخصی
داشت و آن
عدم خروج مقاومت از منطقه القنیطره و دسترسی آسان این نیروها
به نزدیکترین منطقه درگیر با صهیونیستها است. پیش از آنکه اجرای آتش در
این منطقه موضوعیت داشته باشد، حضور نظامی مقاومت و ارتش سوریه در قنیطره
برای صهیونیستها حامل پیام استراتژیک بود.
صهیونیستها از ابتدای بحران
در منطقه تمام تلاششان را کردند با ایجاد دیوار حائل تروریستی، منطقه
قنیطره را از دست دولت مرکزی سوریه خارج کنند و سدی انسانی از تروریستها
را در برابر ارتش سوریه و مقاومت قرار دهند. درنهایت با حمله به کاروان
نظامی مستشاران مقاومت در قنیطره (حمله به کاروان شهید الله دادی و جهاد
مغنیه) منطقه جنوب سوریه را خط قرمز خود اعلام کردند. با این تفاسیر، ارتش
سوریه در قنیطره مستقر شد و اجرای آتش دقیق علیه اهداف اسرائیل کرد.
شلیک موشکهای نفوذپذیر به سامانه گنبد آهنین
دومین
دستاورد مهم شلیک موشکهای نفوذپذیر به سامانه گنبد آهنین است. این سامانه
برای اهداف موشکهای بالستیک ضدایرانی ساخته شده و صهیونیستها تلاش
فراوانی کردند تا ضمن حفظ انسجام دیوار پدافندی، قدرت آتش مهار پدافندی خود
را برای رهگیری، هدف و منهدمسازی موشکهای ایرانی افزایش دهند.
این
سامانه برای شلیک موشکهای ایران برنامهریزی شده و هدفگذاریشان
منهدمسازی موشکهای شلیک شده از سکوهای مستقر در خاک ایران است. در حالی
که موشکهای مستقر در سوریه، لبنان و غزه با موشکهای مورد استفاده در
سکوهای پرتاب ایران متفاوت است و همین مسأله برای اسرائیل کمی گنگ بود.
تصور برنامهریزان سامانه پدافند هوایی اسرائیل هیچگاه به شلیک موشک از
قنیطره نمیرسد و اسرائیلیها تصور نمیکردند موشکهای کوتاهبرد و
غیراستراتژیک با سوخت مشخص در غرب سوریه و جنوب لبنان کارآیی به مراتب
بیشتر از موشکهای برد بلند و میانبرد مقاومت در منطقه داشته باشد.
حتی گزارشات اولیه نشان میدهد راکتهای گراد (کاتیوشا) در این
حملات استفاده شده که تعداد شلیک راکتها برای طرفهای درگیر و دقت شلیک و
محیط اصابت شگفتانگیز بود. صهیونیستها حالا با تسلیحاتی از مقاومت در
منطقه مواجهاند که گونههای آن برای هر سامانه پدافندی مشکلآفرین شده
است.
تحلیلگران سامانه دفاعی معتقد هستند بسیاری از راکت و موشکهای
شلیک شده بدون هیچ انحراف مسیر به هدف برخورد کردند. گواه این ادعا اصابت
دقیق بیش از ۵۰ موشک از ۶۰ موشک شلیک شده به اهداف است. دلیل آن را هم نوع
سوخت و کارکردهای سامانه پدافند هوایی ارتش رژیم اشغالگر قدس میدانند.
مقاومت توانست با حضور در منطقه سوریه و حفظ انسجام ملی لبنان، برای
اسرائیل دیواری از سلاحهای متفاوت را ترسیم کند و صهیونیستها را در یک
محاصره تسلیحاتی قرار دهند. هرچند مقاومت شروعکننده نبرد نیست، اما به طور
حتم واکنش به جولان میتواند درسی برای تحلیلگران اوضاع امنیتی اسرائیل
باشد.