به گزارش پایداری ملی، دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا پنجشنبه گذشته در دیدار با دبیرکل ناتو ،گزافهگویی های خود علیه کشورمان را بار دیگر تکرار و تهران را عامل هر درگیری در غرب آسیا معرفی کرد. ترامپ همچنین مدعی شد به همکاری با سایر متحدان خود برای جلوگیری از بلند پروازیهای هسته ای ایران و فعالیتهای بیثبات کننده اش در منطقه ادامه میدهد.
غرب آسیا به عنوان کانون تامین انرژی و پل ارتباطات بین المللی همواره مورد توجه بازیگران جهانی بوده است. این امر موجب شده تا این منطقه با تحولات بسیاری همراه باشد که حاصل آن بحران های امنیتی و سیاسی و مداخلات خارجی بوده است، بحرانهایی که در ایجاد تک تک آنها نامی آشنا به چشم میخورد؛ آمریکا!
حال با توجه به این اتهامات بیاساس بر آن هستیم تا با بررسی موردی، دلایل جنگها و نا امنیها در غرب آسیا را بررسی کنیم.
پس از حادثه یازده سپتامبر و نقش القاعده در انفجار برج های دوقلو در نیویورک، ایالات متحده به بهانه دفاع از خود و تعقیب سران این گروه ، یک جنگ تمام عیار علیه مردم این کشور به راه انداخت، جنگی که بعدها مشخص شد حتی در درستی دلایل آن (انفجار برج های دوقلو) تردید وجود دارد. برخی افشاگری ها و گزارش ها نیز این حمله تروریستی در آمریکا را سناریویی از پیش طراحی شده توسط هیئت حاکمه آمریکا عنوان کردند که درصدد بود به دلایل مشخص پای آمریکا به غرب آسیا را باز کند.
جنگ افغانستان جدا از آوارگی و کشتار فراوان مردم این کشور، ناامنی گسترده و دامنهداری را ایجاد کرد که کماکان نیز ادامه دارد. به علاوه باید معضلات مختلف از جمله افزایش کشت مواد مخدر و قاچاق آن و همچنین نفوذ داعش در قسمتهای شمالی این کشور را از جمله پیامدهای این جنگ عنوان کرد. در نتیجه مشخص است ایالات متحده به عنوان نقش اول ایجاد این جنگ در خاورمیانه نه تنها شایسته سرزنش، بلکه شایسته محاکمه در رابطه با آن است.
گفتنی است تا امروز دستکم دو هزار و 300 نظامی آمریکایی در این کشور کشته و 20 هزار و 500 نظامی دیگر آمریکایی نیز در عملیاتهای مختلف نظامی در افغانستان زخمی شدهاند.
پس از حمله به افغانستان ،ارتش ایالات متحده در حالی به بهانه نابودی سلاحهای شیمیایی عراق که دولت ریگان به آنها اعطا کرده بود، به این کشور حمله کرد، در صورتی که هیچ مجوزی از سازمان ملل در رابطه با شروع این جنگ نداشت.
آمریکا به همراه متحد دیرین خود انگلستان، با اسناد ساختگی و سناریوهای دروغین به بغداد حمله و مردم این کشور را آواره کرد. جنگ عراق کشته و زخمی های بسیار زیادی در پی داشت. ناامنی و بمبگذاریهای پی در پی و دامنهدار در این کشور و پس از آن ظهور داعش و اشغال نیمی از این کشور توسط این گروهک تروریستی را باید از جمله نتایج حمله واشنگتن به بغداد قلمداد کرد.
جنگی که البته هرگز طبق میل ایالات متحده پیش نرفت و ارتش این کشور مجبور به فرار از آن شد و آمریکا نفوذ خود در این کشور را از دست داد، از این رو آغاز این جنگ و ایجاد ناامنی در عراق را باید بدون تردید به ایالات متحده نسبت داد.
پس از بیداری اسلامی در منطقه و اعتراض مردم برخی کشورهای عربی و اسلامی به حکام دیکتاتور خود، درگیری و اعتراضات ساختگی و تصنعی در خلال مطالبات قانونی و به حق مردم سوریه ایجاد شد.
در حالی که مردم سوریه اعتراضات مدنی و به حقی به شرایط کشور خود داشتند، ایالات متحده با همکاری برخی کشورهای مرتجع عرب از این وضعیت سواستفاده کرده و تروریستهای بیشماری را از اقصی نقاط جهان وارد این کشور کرد و باساماندهی و آموزش این تروریستهای تحت حمایت خود، سوریه را آبستن ناامنی، تجاوز و ترور کرد.
ایجاد درگیری و کارگردانی سناریوهای مختلف در سوریه از جمله حملات ادعایی شیمیایی در دوما و آتشبسهای ساختگی را باید به طور مستقیم به واشنگتن نسبت داد. آمریکا که اکنون اهداف خود در سوریه را نیز شکستخورده میبیند در نهایت راهی جز پذیرش این ناکامی نخواهد داشت.
از نقش بیبدیل ایالات متحده در ایجاد و شکلگیری رژیم نامشروع صهیونیستی که بگذریم، به حمایت همه جانبه و بیحساب و کتاب واشنگتن از تل آویو میرسیم؛ حمایتهایی که از ابعاد سیاسی، نظامی و اطلاعاتی شروع و به انتقال سفارت این کشور از تل آویو به بیتالمقدس منتهی میشود.
در چند روز گذشته در حالی مراسم انتقال سفارت واشنگتن به بیتالمقدس انجام گرفت که چند کیلومتر آن طرفتر ارتش رژیم صهیونیستی در مرز غزه مردم بیگناه این منطقه را که در محاصره کامل به سر میبرند به خاک و خون کشید که دلیلش چیزی جز حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی نیست.
مراسم انتقال سفارت در حالی به پیام ویدئویی ترامپ مزین بود که او این روز را یک روز تاریخی خواند و لبخندهای دخترش ایوانیکا، صحنههایی شرمآور را از اوج جنایت در سرزمینهای اشغالی رقم زد.
در حالی بیش از سه سال از تجاوز نظامی آل سعود به یمن میگذرد که بر همگان مشخص است عربستان به تنهایی و بدون اجازه واشنگتن قادر به ایجاد و ادامه کشتار مردم بیگناه یمن نبوده و نیست.
ایالات متحده با حمایت تجهیزاتی و سیاسی از آل سعود نقش غیرقابل انکاری در ایجاد جنگ در یمن داشته است. حمایتهایی که انتقادات زیادی را در سطح جهان در پی داشته است. در نتیجه واشنگتن در یمن به عنوان عامل اصلی درگیری و ناامنی پیشتاز بوده و نمیتواند از مسئولیت آن شانه خالی کند.
ایالات متحده همواره نقشی تاثیرگذار در کودتا، ناامنی، درگیری و اغتشاش در ایران داشته، نقشی که از قبل پیروزی انقلاب اسلامی و شکلدهی کودتای 28 مرداد آغاز و به حمایت پمپئو از ناامنیهای اخیر در کازون ادامه یافته است.
واشنگتن پس از پیروزی انقلاب اسلامی بانی اصلی جنگ هشت تحمیلی عراق علیه ایران بود. در حقیقت با یک جنگ نیابتی سعی در نابودی انقلاب اسلامی ایران داشت. پس از آن میتوان ردپای سرویسهای اطلاعاتی این کشور در اغتشاشاشات سال 88 و دی ماه سال 96 در ایران اسلامی را نیز مشاهده کرد.
البته دخالتها و کمکهای مالی واشنگتن به گروههای تروریستی مخالف حکومت ایران را نیز میتوان به این موارد اضافه کرد که البته همگی با شکست مواجه شده است.
اظهارات ترامپ در رابطه با عامل درگیری ها در خاورمیانه که به ایران نسبت داده شده است را میتوان ناشی از عصبانیت هیئت حاکمه این کشور از نقش راهبردی جمهوری اسلامی در مبارزه با ناامنیهای ایجاد شده توسط آمریکا دانست، چرا که جمهوری اسلامی با نفوذ روزافزون خود در سطح منطقه منافع نامشروع واشنگتن را با خطر جدی مواجه کرده و قدم به قدم در حال بیرون انداختن این کشور از سطح منطقه است؛ از این رو طبیعی است که رئیس جمهور آمریکا ادعای ایجاد ناامنیها در خاورمیانه را به تهران نسبت دهد.
با این حال به نظر میرسد مشاوران ترامپ باید به او یادآوری کنند، این جمهوری اسلامی بود که مردانه در مقابل تروریسم و ناامنیِ نیابتیِ آمریکا در سطح منطقه ایستاد و آنها را ریشه کن کرد و آرامش نسبی را به کشورهای منطقه برگرداند؛ ایرانی که با درخواست دولتهای قانونی مناطق جنگزده به یاری آنها میشتابد و در حل مشکلات به آنها کمک میکند، و نه تنها به مواضع ارتشها و مقاومتهای مردمی حمله نمیکند، بلکه در جهت تقویت آنها می کوشد.
قطعا تمام جنایت های صورت گرفته در کشورهای منطقه را باید به حساب آمریکا گذاشت، چون اگر گروههای تروریستی مثل القاعده و داعش هم این جنایت ها را انجام می دهند، ساخته و پرداخته خود آمریکا هستند. سازمان های حقوق بشری هم که تکلیفشان مثل روز روشن است؛ شورای امنیت سازمان ملل هم که فقط حافظ منافع آمریکا و قدرت های بزرگ است، پس در این شرایط یانکیها تا میخواهند میتازند، تاختی که به نظر میرسد به پایان خود رسیده است.