به گزارش پایداری ملی ; بامداد روز پنج شنبه 20 اردیبهشت خبرها حاکی از تبادل آتش سنگین میان دمشق و رژیم اشغالگر قدس بود. سوری ها مدعی هستند پس از حمله به مواضع ارتش این کشور واکنش نشان دادند و بیش از 68 موشک را به سمت مواضع ارتش اسرائیل در جولان اشغالی شلیک کردند که بیش از 50 موشک به مناطق از پیش تعیین شده اصابت کرده، موضوعی که برای اولین بار پس از جنگ با تروریست ها در خاک سوریه رخ داده است.
عزیزم، ما بودیم که شلیک کردیم
منابع اسرائیلی مدعی شدند این حملات توسط جمهوری اسلامی ایران سازماندهی شده، در حالی که توییت نماینده مجلس سوریه در واکنش به سی ان ان خلاف این ادعا است، فارِس شِهابی نماینده حلب در مجلس سوریه در توییت خود نوشت : «نه عزیزم، ما بودیم که شلیک کردیم». این واکنش دولت سوریه نسبت به رژیم اشغالگر قدس در رسانه های دنیا جنجال به پا کرد. آمارها نشان می دهد مرکز نظامی اصلی شناسایی فنی و الکترونیک، مقر یگان مرزی وابسته به «یگان جمع آوری تصاویر۹۹۰۰، مرکز نظامی اصلی عملیات اختلال الکترونیک، مرکز اصلی شنود شبکههای بی سیمی و غیر بی سیمی در سلسله غربی، ایستگاههای ارتباطی سیستمهای دریافت و ارسال پیام، مرکز یگان سلاحهای دقیق و هدایت شونده طی عملیات زمینی، باند فرود بالگردهای نظامی، مقر فرماندهی نظامی منطقهای لشکر ۸۱۰، مقر فرماندهی بخش گردانهای نظامی در حرمون و مقر زمستانه یگان ویژه برف «البنستیم» اهداف اعلام شده در حملات راکتی به سمت مناطق جولان اشغالی است.
در این بین یکی از مراکز به کلی سری و بسیار حساس و در چارچوب دستورالعمل های محرمانه اسرائیل قرار دارد که مرکز جاسوسی و جمع آوری اطلاعات و ایستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی است مورد حمله راکتی قرار گرفت. هدف قرار گرفتن این مرکز نشان می دهد ارتش سوریه با اشراف کامل اطلاعاتی واکنش نشان داده و مراکز حیاتی اسرائیل را مورد هدف قرار داده است، تا جایی که ساعتی پس از این حملات، اریه درعی وزیر امور داخلی رژیم صهیونیستی و عضو کابینه امنیتی این رژیم تاکید کرد اسرائیل قصد جنگ ندارد و شتابان به سمت جنگ نمیرود. این موضع در کنار پیام های مبادله شده رسانه ای نشان می دهد ارتش سوریه توانسته پاسخی مناسب به اقدامات رژیم اشغالگر قدس دهد و توان بازدارندگی خود را تا حدودی به ارتش اسرائیل نشان دهد.
در کنار اهداف فوق، منابع میدانی مدعی هستند ساعت ها شهرک نشینان در پناهگاه ها به سر می بردند و همین امر موجب از بین رفتن امنیت اجتماعی و پایین آمدن سطح امنیت ملی اسرائیل شد. از طرف دیگر ارتش اسرائیل در آماده باش کامل قرار گرفت و نیروهای احتیاط و ذخیره خود را فراخواند. با فراخواندن این نیروها و آماده باش کامل ارتش، تل آویو قطعا چندین میلیون دلار به صورت روزانه باید هزینه این آماده باش کند و معلوم نیست این سطح از آماده باش تا چه زمانی ادامه پیدا کند؛ همین امر برای صهیونیست ها هزینه تراشی می کند و قطعا به موج نارضایتی ها علیه نتانیاهو کمک خواهد کرد. مسئله ای که در انتخابات نزدیک پارلمان رژیم اشغالگر قدس موثر است و می تواند خشم عمومی را علیه مسئولان این رژیم تحریک کند، بالا رفتن ریسک تجارت در چنین شرایطی می باشد که نوعی آسیب به اقتصاد اسرائیل است.
کمترین هزینه در مقابل بیشترین هزینه
نکته دیگر، تحلیل بعضی کارشناسان پیرامون هزینه های تبادل آتش است. در اخبار آمده راکت های شلیک شده «کاتیوشا» است که کمترین هزینه را برای ارتش سوریه دارد، در حالی که سامانه پدافندی ارتش اسرائیل مدعی است بیش از 20 راکت شلیک شده را هدف قرار داد. فارغ از خسارت راکت های اصابت کرده به پایگاه های اسرائیل، هزینه شلیک 20 تیر موشک پدافندی اسرائیل قطعا بیش از 68 موشک شلیک شده میباشد و به طور حتم ده ها برابر هزینه ارتش سوریه در واکنش به اسرائیل است. مسئله ای که در نگاه کارشناسان پر هزینه بودن عملیات پدافندی ارتش اسرائیل در قبال پاسخ سوریه تلقی می شود.
در کنار تمام این موارد، پرس تی وی به نقل از مقامات دولت سوریه مدعی شد که دو فروند هواپیمای جنگی اسرائیل مورد هدف سامانه پدافندی ارتش سوریه قرار گرفت. منابع محلی نیز ادعا کردند اکثر موشک های شلیک شده از هواپیماهای جنگنده اسرائیلی توسط سامانه پدافندی ارتش سوریه منهدم شدند. کار کرد این سامانه تا به امروز و در دو حمله اخیر بسیار عالی بوده و نمره خوبی گرفته است. به نظر می رسد توان ارتش سوریه برای نبرد نامتقارن و متقارن افزایش یافته و با پاکسازی بخش های مهمی از دمشق روحیه بالایی برای تبادل آتش با متجاوزان دارد.
تصمیم اسرائیل مبنی بر ادامه بحران در سوریه
شواهد و عملکرد صهیونیستها نشان میدهد که آنها سوریه را بدون ایران و به صورت کشوری بی ثبات و اسیر ناآرامی، سرزمینی بدون حاکمیت و تمامیت ارضی یکپارچه می خواهند. در این چارچوب است که اسرائیل در فضای حمله تروریست ها به سوریه نقش کاتالیزوری برای آن ها را ایفا می کند و تمایل شدید دارد تا وضعیت سوریه به ثبات نرسد. ماجرای حمایت های لجستیکی و اطلاعاتی که اسرائیل از تروریست های داعش در سوریه داشت، نشان دهنده این بود که اشغالگران در خصوص داعش چه راهبردی دارند.
بعد از اینکه پایان داعش اعلام شد، یکی از مهمترین معضلات اسرائیل این بود که چگونه صحنه سوریه را بدون ثبات نگه دارد. وضعیت فعلی سوریه، وضعیتی است که گروه تروریستی تکفیری داعش که بخش زیادی از سرزمین های سوریه را در دست داشت، حالا بدون سرزمین شده، گروه های دیگر تروریستی هر یک با نام و نشانی در حال اعمال تروریستی هستند و انسجامی ندارند. وضعیت در برخی از مناطق نزدیک به پایتخت، سبب شده است تا برخی بازیگران بین المللی هم که تاکنون به دنبال از بین بردن حکومت مشروع سوریه با اقدامات تروریستی و نیابتی بودند، به فکر استفاده از «ابزارهای بشردوستانه» برای «مهار سوریه» و ایجاد فشارهای بین المللی بر حکومت افتاده اند.
هماکنون تحولات میدانی در سوریه به سمت دولت سوریه و متحدانش چرخش پیدا کرده و اسرائیل به خوبی میبیند که نتیجه جنگ ششساله سوریه فاجعه راهبردی برای این دولت دروغین در پی داشته است. اسرائیل، رژیمی مبتنی بر تجاوز است و هیچ نیازی به توجیه حملات خود به دیگران نمیبیند. قطعا سران رژیم صهیونیستی نتوانستهاند پیروزیهای ارتش سوریه در غوطه شرقی را هضم کنند و همین موضوع برجستهترین دلیل حمله های گاه و بیگاه اسرائیل به سوریه همچون حمله به فرودگاه نظامی T4 در حومه استان حمص و حمله بامداد پنجشنبه است.
چرا اسرائیل به ادامه بحران در سوریه علاقه نشان میدهد
با پیروزی های اخیر دولت قانونی بشار اسد در سوریه، به نظر می رسد که اسرائیل در حال تجدید نظر در ارزیابی های خود نسبت به درگیری های سوریه است. اکنون آنها بر این باورند که اگر جنگ در سوریه همچنان ادامه یابد، نیروهای سوریه در این جنگ تنها نخواهند بود و حزب الله لبنان قدرتمندانه از متحد خود یعنی بشار اسد در موقعیت فعلی حمایت خواهد کرد، در نتیجه از فشار نیروهای حزب الله لبنان بر اهداف اسرائیلی کاسته خواهد شد. به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی ادامه جنگ را گزینه استراتژیک مطلوبی می دانند، چراکه ادامه جنگ موجب خستگی و فرسایش تدریجی تمامی دشمنان اسرائیل خواهد شد، به همین دلیل در پی آن است که این کشور عربی را تبدیل به میدانی برای مقابله با محور مقاومت و به خصوص ایران کند. علاوه بر این، اسرائیلی ها نگران آن هستند که در این بین، واشنگتن و مسکو به توافقی در خصوص یک راه حل در میدان سوریه برسند تا منافع دو دولت بدون در نظر گرفتن اسرائیل، تضمین شود.
شواهد ثابت میکند که رژیم صهیونیستی جنگ نیابتی در سوریه را به راه انداخت تا امنیت خود و مرزهای دروغینش را در مقابل محور مقاومت حفظ کند، اما این جنگ نیابتی شش ساله نه تنها باعث امنیت این دولت نشد، بلکه محور مقاومت را به بیخ گوش این رژیم رساند تا آنها بی از پیش خطر را احساس کنند. قطعا اسرئیلیها در محاسبات خود فکر نمیکردند که محور مقاومت با قدرت در کنار یکی از اعضای خود باایستد و قاعده بازی را در این جنگ نیابتی تغییر دهد، جنگی که با مقاومت سوریه آغاز شد، با همکاری محور مقاومت و روسیه قاعده آن تغییر کرد و قطعا با هلاکت اذناب آمریکا و رژیم صهیونیستی و شاید حتی خود این رژیم پایان یابد.
شاید اگر اسرائیلی ها سیاست بزن در روی همیشگی خود را در سوریه نیز پیاده نمی کردند، امروز در این بحران و استرس به سر نمیبردند، استرسی که آماده باش کامل در جولان اشغالی آن را تایید میکند و بحرانی که با دست خودشان به وجود آمده و شاید کاری کند که آنها قبل از 25 سال به زبالهدان تاریخ پیوند بخورند.