تکنوپولی، فرهنگی است با اوضاع و شرایطی خاص و دارای شاخصهها و خصلتهای ویژه خود و در عین حال از روح و روانی معین برخوردار است، دوران تکنوپولی موقعیتی است که فرهنگ جامعه، تسلیم محض تکنولوژی شده است و دیگر توان دفاع از خود را ندارد.
به موازرات گسترش و تحولات به وجود آمده در عرصه
فناوریهای نوین، در عرصه رسانهها پيدايش نظريههاي جديد در حوزه ارتباطات
روبرو شدهایم.
تحولات به وجود آمده اين حوزه را به حوزهاي در حال
تغيير تبديل کرده است، در این گونه شرايط و با جابجايي سيستمهاي آنالوگ
با سيستمهاي ديجيتال به نظر ميرسد فناوريهاي جديد ارتباطي با قوتی جدی
براي تسخير جهان ارتباطات به میدان آمدهاند و در راستای این تغییرات،
روابط اجتماعي هم در دوران معاصر به صورت اساسي در حال تغيير شدهاند.
اين
تغييرات بيشتر به تعاملي شدن وسايل ارتباطي نوین باز ميگردد، مکانهاي
عمومي براي تعامل همچون کافه، خيابان، گاراژ، پارک و... روز به روز ضعيفتر
ميشوند و رسانههاي جديد با ویژگی منحصر به فرد خود یعنی جداسازی و سترون
کردن افراد از یکدیگر، جاي آنها را ميگيرند.
در اين انقلاب دیجیتالی، رسانههاي پيشين در دو صفت مهم باز تعريف ميشوند: اول تعاملي شدن و دوم ديجيتالي شدن.
با
اينکه ديجيتالي شدن به تحول کاملا فني و غير انساني در حوزه ارتباطات
مربوط است، اما نقش بسيار موثري در فراهم آوردن زمينه سخت افزاري براي
تعاملي شدن رسانهها دارد.
یکی از تهدیدات دیجیتالی شدن و تعاملی شدن علاوه بر مزیتهای غیرقابل انکار، ایجاد تغییراتی در شبکههای تعاملی سنتی پیشین است.
دیجیتالی
شدن ارتباطات در رسانههای حاضر امکان تعامل حضوری چهره به چهره را در
میان افراد کمرنگ نموده است، اتاقهای چت و شبکههای اجتماعی امروزه
جایگزینی برای این ارتباطات لازم روزمره شدهاند.
"باومن" از نظریه
پردازان حوزه ارتباطات با مطرح کردن پديده "عشق سيال" معتقد است روابط
اينترني بين زنان و مردان بسيار متفاوت از روابطي است که با واسطه ساير
رسانهها انجام ميشود و اين روابط به دليل ماهيت مجازي و دروغين آنها به
شدت زندگي بشريت را مکورد تهديد قرار میدهند.
وی معتقد است برخلاف
"روابط" که بر تعهد متقابل تأکید میکنند، شبکه، مظهر پیوستن و گسستن
همزمان است و نمیتوان شبکهها را بدون امکان انجام دادن این دو فعالیت
همزمان تصور کرد.
"نیل پستمن" از دیگر نظریه پردازان حوزه ارتباطات
جمعی است که در کتاب خود به نام تکنوپولی به بررسی اسارت و انحطاط فرهنگ در
چنگال تکنولوژی نوین پرداخته است.
تکنوپولی ترکیبی است از دو واژه تکنولوژی
و مونوپولی، به معنای سلطه بلامنازع "تکنولوژی بدون اخلاق" بر فرهنگ جوامع
بشری.
پستمن از زوایای مختلف اسارت انسان، فرهنگ و تاریخ بشری را در چنگال تکنولوژی بررسی کرده است.
وی
معتقد است فناوريهاي جديد از مرحله "تکنوکراسي" پا به مرحله "تکنوپولي"
گذاشتهاند. در اين مرحله امپراتوري تکنولوژي، رقيب خود يعني جهانبيني
سنتي را به کنار زده و خود به جاي آن مينشيند.
تکنوپولی، فرهنگی
است با اوضاع و شرایطی خاص و دارای شاخصهها و خصلتهای ویژه خود و در عین
حال از روح و روانی معین برخوردار است، دوران تکنوپولی موقعیتی است که
فرهنگ جامعه، تسلیم محض تکنولوژی شده است و دیگر توان دفاع از خود را
ندارد.
ویژگی دوران تکنوپولی آن است که بنیانهای فرهنگی و ارزشی
جامعه را فرو ریخته و انسان را منفعل و بنده محض تکنولوژی میسازد، این
انفعال را در رفتارهای روزمره افراد و در هنگام استفاده از تکنولوژیهای
نوین ارتباط جمعی میتوان به خوبی مشاهده کرد.
تکنوپولی با از بین
بردن سنت فرهنگی جامعه، روابط سنتی قبل را از هم جدا کرده و به تدریج
رسانهها و تکنولوژی جدید را جایگزین این روابط میکند.
در این نظام
جدید وظیفه بی اعتبار کردن مقدسات و ارزشها به عهده اقتصاد و تجارت
گذاشته شده است و این کار با استخدام سمبلهای گوناگون در آگهیهای تجاری
انجام میشود. رسانهها در شرایط جدید میکوشند تا با به کارگیری تمامی
سمبلهای موجود به درون روح و روان مصرفکننده نفوذ کرده و آن را تصاحب
نمایند و بعد در خدمت اقتصاد و بازرگانی درآورند.