آنچه امروز حایز اهمیت است، نحوه استفاده صحیح از فضای مجازی به عنوان یک فرا رسانه و یا یک رسانه چند وجهی و موثر است.
به گزارش پایداری ملی، اهمیت و نقش فضای مجازی و رسانه ها بر کسی پوشیده نیست و صحبت در این مورد آنقدر بدیهی شده، که به یک تکرار ممل در نزد مخاطبان تبدیل شده است.
آنچه امروز حایز اهمیت است، نحوه استفاده صحیح از فضای مجازی به عنوان یک فرا رسانه و یا یک رسانه چند وجهی و موثر است.
فضای مجازی یک تیغ دو لب است، یک لبه آن ارتقای سطح فکر، فرهنگ و دستیابی سریع به اطلاعات و ارتباطات موثر در همه زمینه ها است. سوی دیگر این تیغ، آسیب های بی شماری در حوزه های فردی، خانوادگی، اجتماعی، سبک زندگی و فرهنگ عمومی نهفته است.
آنچه باعث میشود تا با کدام لبه سروکار پیدا کنیم، مربوط به سواد رسانهای و نحوه استفاده تولیدکنندگان و مخاطبین پیام از این فضا است؛ دانش و مهارتی که صاحب نظران علوم ارتباطات آن را ضرورت زیستن در عصر تحول بزرگ فناوری ارتباطات و اطلاعات می دانند.
سواد رسانه ای شاید در وهله اول یک موضوع جدید و در خصوص رسانه ها، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مرتبط با مخاطبین به نظر برسد، اما این دانش موضوعی دیرپا مربوط به هر دو سطح تولید کننده و بهره بردار پیام است به خصوص در عصر تحولات عظیم فناوری ارتباطات و اطلاعات که هر بهره بردار خود نیز می تواند تولید کننده باشد. که این سال ها و روزها به خصوص در حوزه مخاطبین اهمیت و دامنه بیشتری پیدا کرده است. باید بر این نکته اذعان داشت که هدف سواد رسانه ای، بیشتر این است که به همه کمک کند تا به جای آنکه مصرف کنندگانی فرهیخته برای رسانه ها و فضای مجازی باشند، به شهروندانی فرهیخته در جامعه اطلاعاتی، که انواع رسانه ها و فضای مجازی، قلب تپنده آن هستند تبدیل شوند. در واقع هدف اصلی سواد رسانهای این است که به مردم نشان دهد چگونه کنترل را از رسانه ها به سمت خود معطوف کنند.
در حوزه مخاطبین، انتخاب و بهره برداری از مطالب رسانه ها یک مهارت و سواد خاصی لازم دارد که با گسترش و تنوع فضای مجازی، رسانه ها و افزایش خارج از تصور متون مجازی، بشدت جوامع را نیازمند سواد رسانهای کرده است.
سواد رسانه ای اولین بار در دهه 60 میلادی در اروپا مورد توجه قرار گرفت، بنابراین این مفهوم به علت قدمت در بین جوامع غربی، موضوعی آشنا و مأنوسی برای آنها است، اما در ایران یک موضوع نسبتاً تازه به شمار میرود، اگرچه مقالات و کتاب هایی در خصوص سواد رسانه ای تألیف و چاپ شده است ولی کافی نیست و ما در این زمینه نیازمند اقدامات کاملا موثر در بین عموم مردم و فعالین فضای مجازی و رسانه ای کشور هستیم، چرا که این دانش امری آشنا و جا افتاده نیست و در بسیاری از موارد به جای آن که کاربران رسانههای مجازی موضوع مورد علاقه خود را انتخاب کنند، این مطالب اند که آنها را انتخاب میکنند و در نتیجه در اغلب موارد کاربران ساعت ها بی اراده و بدون درک درست، در فضای مطالب رسانه های دیجیتال و شبکه های مجازی پرسه می زنند، بدون آنکه هدفشان مشخص باشد و یا چیزی به دانش و معلومات آنها اضافه شود.
بنابراین برای اینکه بتوانیم از این شرایط مسخ گونه و رها شدگی رهایی پیدا کنیم و قادر باشیم به صورت هدفمند در فضای مجازی و رسانه ها به جای انتخاب شدن، و قرار گرفتن در چرخه تولید و بهره برداری بیهوده و غیر ارادی، انتخاب کرده و هدفمند حرکت کنیم، بایستی به سطحی از سواد رسانهای دست پیدا کنیم.
واضح است سواد رسانه ای همانند مهارت خواندن و نوشتن برای تمامی افراد جامعه تاسطح درک مفاهیم، یک نیاز و ضرورت است و نمی توان این رشته را فقط به عنوان یک تخصص برای اهل پژوهش و تحقیق اختصاص داد، بلکه ضمن تلاش برای فراگیری این دانش برای فعالین عرصه رسانه و مخاطبین خاص، بکوشیم تا سطحی از آن برای همگان عرضه و به عنوان یک دانش و مهارت زندگی نوین به آن نگاه شود.
همانطور که خواندن و نوشتن به ما کمک می کند بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی را از آنها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که می توانیم به کمک آن ضمن تولید محتوای هدفمند، سالم و مورد نیاز جامعه، تولیدات رسانه ای را نیز بشناسیم و مفاهیم مختلف پیام های رسانه را درک، تفسیر و تحلیل کنیم تا هم در انتخاب و هم در تجزیه و تحلیل آن دارای مهارت باشیم.
بنابراین داشتن سطحی از سواد رسانه ای فارغ از جایگاه شغلی، تخصصی و اجتماعی افراد برای همگان لازم و ضروری است و دستگاه های متولی تعلیم و تربیت، خبرگان و پژوهشگران این حوزه نیز وظیفه دارند با تهیه منابع و تولید دانش، سواد رسانه ای جامعه را تقویت کنند و امکان کسب این مهارت را برای همگان فراهم نمایند. طوری که مخاطبان رسانه های مختلف در کشور بتوانند به جای یک ارتباط منفعل با فضای مجازی و رسانهها به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض فضای مجازی و رسانه و بهره برداری از آن اقدام کنند و بتوانند اگر به تولید پیام همت گماشته اند، بر ابعاد و آثارآن اشراف داشته و در مواجهه با پیام های دیگران نیز قدرت و مهارت انتخاب و تجزیه و تحلیل و تفسیرآن را داشته باشند.
آنچه مسلم است رصد و پژوهش های انجام شده در کشور نیز نشان میدهد که جامعه کنونی ما از دانش رسانه ای مناسبی برخوردار نیستند و موضوع ایران مجازی نیز از نوعی رهاشدگی رنج میبرد و به حال خود رها شده است.
واقعیت این است بدون بهره مندی از سواد رسانه ای مناسب و بومی، توانایی مقابله با حجم انبوه تولیدات رسانه ای و زندگی در فضای مجازی را نداریم و در تولید و بهر مندی منفعل خواهیم بود، پس باید خود مردم را برای مواجهه با این آسیب بزرگ و بهره وری مناسب از آن توانمند سازیم، چرا که دشمنان ما در فضای مجازی و رسانههای بیگانه از نداشتن سواد رسانه ای ما سوء استفاده کرده و مفاهیم و وقایع را آنگونه که خود می خواهند به ما ارایه می دهند و در این بین تنها کسانی که از سواد رسانه ای مناسب برخوردار هستند، قادر به تشخیص و تفسیر درست وقایع خواهند بود. آن زمان است که تولیدکنندگان پیام و بهره مندان این فضای هوشمندانه و هدفمند در این محیط حاضر بوده و در مسیر زمان تهدیدات فعلی را حتی به فرصت تبدیل خواهند کرد.