هر روز ارقام جدیدی از نماگر حجم نقدینگی در اقتصاد میبینیم و این روند نشان میدهد که این متغیر پیوسته در حال رشد است.
هر روز ارقام جدیدی از نماگر حجم نقدینگی در اقتصاد میبینیم و این روند
نشان میدهد که این متغیر پیوسته در حال رشد است، اما حجم نقدینگی چیست و
اجزای آن کدام است، اصلاً باید برای رشد این متغیر نگران بود یا خوشحال؟
حجم
نقدینگی همان پول و شبهپول است و همانطور که میدانیم یکی از امکانات پول
وسیله خرید بودنش میباشد، از این رو، چون خلق پول امکانی برای خرید فراهم
میآورد، در اقتصاد اعتقاد بر این است که بین حجم نقدینگی، کالا و خدمات
باید نسبت عاقلانه و منطقی حاکم باشد. مثلاً تصور کنید پیوسته و بدون
پشتوانه و بدون اینکه کالا و خدمات در اقتصاد رشد کند، اقدام به تولید
انواع پول کنیم. در چنین حالتی، چون حجم پول نسبت به کالاهای موجود در
اقتصاد جهش یافته است، با تورم و افزایش قیمت کالاها روبهرو میشویم و
نظام عرضه و تقاضا نیز گاهی بهم میخورد، مثلاً شاید بتوان برخی از
بازارهای کالایی را با واردات و قاچاق ارزانقیمت کنترل کرد. اما در
بازاری همچون زمین و مسکن که مشخصه وارداتناپذیری دارد، شاهد جهشهای شدید
قیمت خواهیم بود.
پول و شبه پول چیست؟
در
ادبیات اقتصادی، نقدینگی از دو جزء «پول» و «شبهپول» تشکیل میشود. «حجم
پول» معادل سپردههای دیداری (انواع سپردههای جاری که با صدور چک برای
افراد قابل برداشت است) و اسکناس و مسکوک است که طبق اطلاعات منتهی به
آذرماه ۹۶ معادل ۱۷۳ هزار و ۴۴۰ میلیارد تومان است.
از سوی دیگر،
حجم شبهپول (سپردههای غیردیداری انواع سپردههای قرضالحسنه، پسانداز
مسکن و سپردههای مدتدار یک تا چند ساله) بالغ بر هزار و ۲۷۷ هزار و ۵۷۰
میلیارد تومان است.
براساس گزارشهای رسمی بانک مرکزی، حجم نقدینگی
(مجموع حجمپول و شبهپول) در پایان آذرماه سال ۹۶ به هزار و ۴۴۵ هزار و
۱۰ میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که حجم نقدینگی در اواخر دولت
دهم در مرز ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بود.
نکته مهم
شاید
این سؤال مطرح شود که چرا بهرغم جهش نزدیک به هزار هزار میلیارد تومانی
حجم نقدینگی از ابتدای دولت یازدهم تا پایان آذرماه ۹۶ و تغییرنکردن رشد
اقتصادی در این سالها، تورم به شکل لجامگسیختهای افزایش نیافته است.
در
توضیح باید عنوان داشت که شبه پول نزدیکترین جانشین برای پول است. یکی از
مهمترین خصوصیات شبهپول، ضدتورمی بودن آن در کوتاهمدت است، چراکه
دارندگان این دارایی لااقل برای مدتی از هزینه و خرج کردن آن، منصرف
شدهاند.
بدین ترتیب، یکی از دلایل عدمافزایش تورم بهرغم جهش
شدید، حجم نقدینگی را بالا بودن میزان «شبهپول» نسبت به «پول» باید دانست.
اما نباید از خاطر برد که شبهپول همچون غول خفته در بانک است که اگر نرخ
سود پایین بیاید، یا بازار جذاب پرسودی یافت شود، این نقدینگی از سپردههای
بلندمدت بانکها خارج و اثر تورمی شدیدی در اقتصاد خواهد داشت.
بازی با نرخ سود بانکی شبه پول را بیدار میکند
در
همین راستا، کاهش نرخ سود سپردهها به شکل دستوری در تیرماه سال ۹۶ را یکی
از دلایل نوسانهای ارزی کشور و رشد بهای دلار تا مرز ۴ هزار و ۸۰۰ باید
به شمار آورد، زیرا با کاهش نرخ سود، بخشی از سپردههای بلندمدت «شبه پول»
از بانکها خارج و به ارز، طلا و سکه تبدیل شد.
حال تصور کنید،
حدود هزار و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان «شبهپول» در بخش بانکی ایران وجود
دارد که برای کنترلش به نظر میرسد تا اجرای سیاستهای صحیح در اقتصاد باید
از ابزار سود بهره برد، اما این ابزار با ریسکهایی همراه است و تا ابد
نمیتوان از این ابزار جهت مهار شبهپول استفاده کرد.
در عین حال
نباید از خاطر برد که دولت یازدهم و دوازدهم به جهت رشد حجم نقدینگی اقتصاد
ایران را با بزرگترین ریسکها همراه کرده است، زیرا رقم مذکور قابل
ملاحظه است و میتواند هر بازاری اعم از کالایی و غیرکالایی را با نوسان
قابل ملاحظهای همراه و حاکمیت را با چالشهای پیدرپی تنظیم بازارها
مواجه کند.