دونالد ترامپ یکسال است با گستاخی تمام سعی دارد پیروز شدن تقلبی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را از اذهان مردم آمریکا و جهان منحرف سازد.
به گزارش پایداری ملی، سیدعلی خرم استاددانشگاه- حقوق بینالملل در یادداشتی، آورده است: این اصلیترین ستون مشروعیت رئیسجمهور آمریکاست که اگر تا هر مرحله پیش رود، جایگاه او را متزلزل ساخته و در نهایت سرنوشتی بدتر از ریچارد نیکسون پیدا خواهد کرد، زیرا نیکسون نسبت به دموکراتها تقلب کرده بود و دستگاه شنود در مقر آنها کار گذاشته بود تا بتواند از نقاط ضعف رقیب دموکرات خود استفاده نموده و پیروز انتخابات گردد.
اما دونالد ترامپ به یک کشور خارجی و آنهم بزرگترین دشمن ایالات متحده آمریکا، یعنی روسیه متوسل شده که چنین عملی در روانشناسی مردم آمریکا از کفر ابلیس زشتتر و گناهی نابخشودنی به شمار میرود. این اولین بار در تاریخ آمریکا و بعد از استقلال این کشور در سال 1776 میباشد که چنین اتفاق نامیمونی از دید مردم آمریکا رخ داده است و یک کاندیدا تمام حیثیت آمریکاییها را زیر پا گذاشته و به اعتقاد آنها خود را به دشمن فروخته است.
دونالد ترامپ برای نجات خود و خانوادهاش از ژانویه 2017 تا کنون دست به تصفیه مستمر در میان دولتمردان و مشاورین نزدیک خود زده است و مقامات بلندپایه آمریکا را از کار برکنار نموده تا بلکه مردم آمریکا متوجه اقدامات خیانت بار وی نشوند. او با تعویض رئیس افبیآی و اکنون با متهم کردن این سازمان به حمایت از دموکراتها، همه اعتقاد و همبستگی کارکنان افبیآی را نابود ساخته است. در حالی که رئیس جدید و معاون این سازمان را خود منصوب نموده و دستساخته دیگران و از جمله دموکراتها نبودهاند.
حرکت اخیر دونالد ترامپ در انحراف در مدارک محرمانه افبیآی و انتشار آنها نه تنها کمکی به ترامپ ننموده بلکه انگیزه قویتری در قاضی مولر که رئیس گروه تحقیق ارتباطات دونالد ترامپ و نزدیکانش با روسیه میباشد، بهوجود آورده است. همچنین بافت و بدنه افبیآی، احساس سرشکستگی نموده و برای دفاع از خود تلاش خواهد کرد تا در جهت اثبات مدارک افبیآی از هیچ اقدامی فروگذار ننماید. همه اینها ترامپ تهی مغز را که در آزار رساندن به زنان، شناخته شده و سابقهای مخصوص به خود دارد، بیشتر در گرداب خودساخته فرو میبرد. جمهوریخواهان هم در تنگنا گیر افتادهاند زیرا نمیتوانند یک رئیسجمهور همحزبی خود را در دورانی که اکثریت کنگره و کاخ سفید را در اختیار دارند، استیضاح نموده و از کار برکنار نمایند.
این یک ضربه اساسی به جمهوریخواهان خواهد بود که آثار منفی آن تا چندین دهه دامن آنها را خواهد گرفت. از سوی دیگر، جمهوریخواهان قادر نیستند این افتضاح تاریخی را تحمل نموده و هر روز ابعاد جدیدی از خیانت ترامپ برای مردم آمریکا روشن شود. خیانت ترامپ تنها معضل جمهوریخواهان نیست بلکه بیکفایتی او هم مزید بر علت است. ترامپ نه در صحنه داخلی و نه در صحنه خارجی نتوانسته حداقل توجه مردم آمریکا و جهانیان را جلب نماید. تظاهرات عظیم زنان که نیمی از جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند در مخالفت با ادامه کار دونالد ترامپ و مخالفت سایر اقشار جامعه آمریکا، شرایط را برای رئیسجمهور نوپا سخت نموده است.
در خارج نیز بیتدبیریها و شعارهای توخالی ترامپ باعث شده متحدان آمریکا نه تنها این کشور را رها کرده، بلکه هر کدام نظیر فرانسه و بریتانیا دنبال یافتن منطقه نفوذ در جهان بوده که در این مورد، با روسیه و چین رقابت جدی با آمریکا بهوجود آوردهاند. تهدیدات و شعارهای ترامپ نه در مورد کره شمالی موثر واقع شد که برعکس کره شمالی را تبدیل به یک کشور هستهای رسمی نمود و نه در مورد نقض برجام و خروج از این موافقتنامه موثر واقع شد و نه در مورد خروج آمریکا از کنوانسیون حفظ محیط زیست عملی گردید زیرا 50 ایالت آمریکا با اعزام نمایندگانی به اجلاس بن، آمادگی تمام ایالات آمریکا را برای حفظ تعهد خود به کنوانسیون حفظ محیط زیست پاریس بیان داشتند.
نقش آمریکا در سوریه با حمله ترکیه به کردهای مورد حمایت آمریکا و شکست تدریجی آنها کاملا زیر سوال رفته و آمریکا احساس میکند صحنه سوریه را به نفع روسیه، ایران و ترکیه دارد از دست میدهد. دونالد ترامپ در هیچ صحنه سیاست خارجی نتوانسته موفقیتی کسب نماید و این ترامپ را عصبیتر نموده است. اینکه چنین رئیسجمهوری با انبوهی از ناکامی داخلی و خارجی تا کی میتواند به حیات سیاسی خود ادامه دهد، سوالی است که آینده آن را روشن خواهد نمود.