در مورد مزایا و معایب شبکه اجتماعی فیسبوک بسیار گفته و شنیده شده است، اما از میان کارکردهای مثبت و منفی آن، حیازدایی و عادیسازی مسائل ضداخلاقی با انتشار عکسها و مسائل خصوصی افراد رو به افزایش است و کارشناسان و مسئولان قضائی و انتظامی نسبت به آن هشدار میدهند.
تفاوت توانست اقبال عمومی را به فیسبوک به عنوان یک شبکه اجتماعی سوغات عصر فناوری ارتباطات و اطلاعات جلب کند. اما همین تفاوت جنبههای مثبت و منفی بر آن مترتب کرد که بسته به فرهنگ و بستر اجتماعی جوامع مختلف کارکردهای متفاوتی به خود گرفته است.
البته باید اعتراف کرد که ما هم آگاهیبخشی نسبت به جنبههای مختلف این سایت را دیر آغاز کردیم و اوایل به عنوان یک تابو به آن نگاه کردیم که تنها باید فیلتر میشد. در حالی که امروز در انتهای هر مطلب، خبر یا مقاله منتشر شده در فضای مجازی لینک سایت فیسبوک هم دیده میشود یا حضور در شبکههای اجتماعی و به طور ویژه فیسبوک وارد محاورات روزمره افراد شده و بسیاری از افراد جامعه برخی از تعاملات و ایجاد یا ادامه برخی از ارتباطات خود را به حضور در صفحه مجازی فیسبوک موکول میکنند. تا جایی که داشتن حساب کاربری در این شبکه در ایران به اندازه داشتن سواد و جایگاه اجتماعی مهم شده است و کسانی که عضو این شبکه نشده باشند از سوی گروه همسن و سالان خود مورد سرزنش قرار میگیرند! بنابر آمار اعلام شده در ایران این گروه همسالان را طیفی از 12 تا 60 سالهها شامل میشود.
* 90 درصد حسابهای کاربری فیسبوک فساد برانگیزند
اما کارکردهای آسیبزای این شبکه اجتماعی همچنان و بعد از گذشت چهار سال از فراگیر شدن آن به عنوان یک تهدید برای استقلال فکری، سلامت روانی و اخلاقی، فرهنگ ملی و آداب و اعتقادات دینی و مذهبی به شمار میرود.
مشاهده یکی از آمارهای مربوط به فیسبوک پاسخ بسیاری از ابهامات را در مورد آن میدهد. طبق این آمار حدود 8/89 درصد از کل اکانتهای فیسبوک مربوط به کسانی است که با گذاشتن تصاویر مستهجن مخاطبان خود را به سمت ارضای نیازهای غریزی هدایت و از این راه کلاهبرداری میکنند.
اسامی برخی از صفحات فیسبوک یا در اصطلاح PAGE های آن هم برای قضاوت در مورد فضای آن کافی است. صفحاتی با نامهایی مثل پسران دروغگو، دختران مچگیر، سلطان فحش و... انتخاب نام ادمینها و به اشتراک گذاشتن آنها برای جذب بیشتر مخاطب و به اصطلاح لایک خوردن هم خود داستان دیگر دارد. ادمینهایی مثل کله خراب، ورودی دیوانگان، مأمور جهنم و...
خواندن تجربه یکی از کاربران فیسبوک در این رابطه خالی از لطف نیست: یکی از اپلیکیشنهای فیسبوک برنامهای است که بعد از کلیک روی آن وارد صفحهای میشوید که 12 لوگوی لایک فیسبوک در آن وجود دارد: «اگر میخواهید وضع خود را بعد از مرگ ببینید روی تمامی دکمههای آبی رنگ زیر کلیک کنید!» با کلیک روی آنها صفحات ناخواستهای توسط کاربر لایک میشوند. کسانی که این کار رو انجام میدهند از ابتدا تا انتها از صاحب آن صفحات پول میگیرند که ظاهراً از 50 هزارتومان به ازای هر ساعت شروع میشود.
* فضای سایبری بستر عملیات جنگ نرم
بررسیهای اطلاعاتی و امنیتی نشان میدهد که جریاناتی این روند را هدایت و مدیریت میکنند و از کارکردهای شبکهای مثل فیسبوک جنگ افزار جنگ نرم علیه ایران ساختهاند.
علی حسینی جامعه شناس و کارشناس مسائل استراتژیک به «جوان» میگوید: فضای سایبر، امکانهای مورد نیاز را به آسانی در اختیار طراحان جنگ نرم قرار میدهد و با فراهم شدن بسترهای فکری- فرهنگی اهداف موردنظر، از سوی جریانهای درون جامعه هدف دنبال میشود.
وی ادامه میدهد: جنگ نرم به عناصر و سربازان میدانی نیاز دارد که از جنس مخاطبان جامعه هدف باشند. نبود بسیاری قیود و محدودیتها که برای سایر اقسام رسانهای وجود دارد، در محیط مجازی، گستره فعالیت در این فضا را برای اهداف و انگیزههای امنیتی و سیاسی در جنگ نرم افزایش میدهد.
وبلاگ، فیسبوک، توئیتر، فرند فیدز و بالاترین، از جمله سایتهایی هستند که قابلیت شبکهسازی وسیعی در اینترنت ایجاد کردهاند. در مورد آسیبهای روانی شبکههای اجتماعی، از موارد زیر یاد شده است: کاهش احساسات، متن گرایی، انعطاف پذیری هویتی و دریافتهای جایگزین. به این موارد حیازدایی و زیر پا گذاشتن مبانی اخلاقی را هم میتوان اضافه کرد و قطعاً شبکه اجتماعی به دلیل داشتن فضای مجازی و غیر واقعی بهسرعت رشد این بیاخلاقی را بیش از سایر رسانهها فراهم میکند.
به گفته حسینی، رسانههای نوین، تأثیر بر افکار عمومی و بسیج آن است. به گونهای که به واسطه این رسانهها، نوعی فضای عمومی شکل میگیرد و بسیاری افراد، بیآنکه یکدیگر را ببینند و تبادل نظر کنند، مانند یکدیگر فکر و در نتیجه مانند یکدیگر نیز عمل میکنند. بر این اساس، از طریق تولید پیام، شعار و اندیشه، به شیوهای هنری و از طریق تصویر، گرافیک، صدا و موسیقی، تصورات دستکاری و بسیج میشوند و در نهایت فعالیت سیاسی، این امکان را مییابد که با زندگی روزمره آمیخته شود.
تجربه سال 88 کشورمان در استفاده از جذابیتهای غیراخلاقی و مبتذل شبکه اجتماعی فیسبوک برای اهداف سیاسی باید همواره مورد نظر قرار گیرد. مقابله با ایجاد و نشر شایعههای برانداز، نادیده انگاشتن شایعات ضعیف و پاسخ غیرمستقیم به آن، مقابله با شایعه وجود شکاف میان جامعه و حاکمیت، پرهیز از تهدیدانگاری بیش از حد در فعالیت نهادهای غیردولتی و گسترش آزادیهای مدنی در چارچوب قانون اساسی، همراه با هوشیاری لازم برای اجتناب از تهدیدات احتمالی این نهادها در حوزههای امنیت سیاسی و اجتماعی، قانونمند کردن مقابله با جرایم سایبر و تلفن همراه، افزایش تعامل و هماندیشی میان کارشناسان وزارتخانههای اطلاعات، فناوری ارتباطات، قوه قضائیه، قوه مقننه و پلیس امنیت اجتماعی و اخلاقی ناجا و حمایت تقنینی و مالی، از تعمیق قدرت نرم نظام در محیطهای مجازی، از جمله راهکارهای مقابله با این تهدیدات است.