"تارا مالر" در مقاله اي تحت عنوان "تحريم ها نمي توانند برنامه هسته اي ايران را متوقف سازند." به دولت اوباما توصيه مي کند براي رسيدن به اهدافش سعي کند تا با ايران رابطه ديپلماتيک برقرار نمايد چرا که تحريم ها تاکنون ناکارآمد بوده اند.
به نقل از خبرگزاري بلومبرگ
؛ نويسنده با اذعان به عزم راسخ کشورمان در پيگيري برنامه "صلح آميز" هسته
اي و عدم تاثير تحريم ها در ادامه راه پيشرفت هاي هسته اي ايران مي نويسد
"پيش بيني مي شود که دولت آمريکا تا پايان ماه جاري ميلادي تحريم هاي وضع
شده عليه ايران را تشديد کند. سناي آمريکا طرحي را آماده کرده است که در
صورت تصويب آن دولت آمريکا قصد دارد تا فعاليت مالي ايران با بانکهاي خارجي
را محدود سازد. هدف آمريکايي ها از اعمال چنين تحريم هايي وارد نمودن فشار
بر ايران و واداشتن آن کشور به دست کشيدن از برنامه هسته اي اش مي باشد.
ارزيابي هاي انجام شده نشان مي دهند که بسياري از متغير هاي مختلف در کنار
يکديگر سبب ناکارآمدي تحريم هاي اعمال شده عليه برنامه هسته اي جمهوري
اسلامي ايران بوده اند."
نويسنده
در ادامه با توصيه به دولت اوباما مبني بر لزوم بکار گيري اهرم "ديپلماسي"
در مواجهه با کشورمان مي افزايد "مهمترين مسئله اي که در اين ميان وجود
دارد آنست که تحريم ها تنها در صورتي جواب خواهند داد که نقشه راه جامع و
واضحي از ديپلماسي با ايران مورد توجه قرار گيرد. تمرکز صرف استراتژيست هاي
غربي بر روي تحريم اقتصادي به چندين علت اغلب استراتژي اي شکست خورده
است."
نويسنده
مقاله در ادامه مي افزايد "در بررسي هايي که پيرامون 100 کشور تحت تحريم
قرار گرفته از سوي دولت آمريکا انجام دادم به اين نتيجه رسيدم در صورتي که
تحريم ها همراه با ديپلماسي باشند شايد بتوانند نتيجه بخش باشند اما بدون
توجه به ديپلماسي تحريم عليه کشورها نتيجه معکوس به همراه خواهد داشت. اين
بدان خاطر است که در صورت برقرار بودن ديپلماسي اطلاعات بهتري در اختيار
کشورها قرار مي گيرد و شبکه هاي ارتباطي گسترش مي يابند و در نتيجه نيازهاي
متقابل راحت تر منتقل خواهند شد."
نويسنده
با توصيه به دولت آمريکا در خصوص در پيش گرفتن راهکار ديپلماتيک با
کشورمان مي افزايد "افزايش روابط ديپلماتيک مي تواند به طرح شفاف تر خواسته
هاي دو طرف و رفع ابهامات کمک نمايد. ارزيابي اي که رد سال 2011 ميلادي در
مورد 900 مورد تحريم انجام شده است نشان مي دهد که تنها 18 درصد از خواسته
هاي مبهم از طريق تحريم مشخص شده اند."
نويسنده
در بخش پاياني مقاله خود با توجه به سياست هاي پليد دولت آمريکا در قبال
کشورمان به دولت اوباما توصيه مي کند که به منظور تلاش در جهت تضعيف نظام
جمهوري اسلامي ايران مي بايستي راهکار مذاکره و ديپلماسي در پيش گيرد و در
اين باره مي افزايد "مورد ليبي نمونه خوبي است. از سال 1980 تا 1989
ميلادي، سياست دولت آمريکا در قبال ليبي نمونه اي براي دولت آمريکا است. در
آن زمان روابط ديپلماتيک دولت آمريکا و ليبي به حداقل ممکن کاهش يافت و در
مقابل تحريم هاي اقتصادي آمريکا عليه ليبي افزايش يافت. اين سياست براي
دولت آمريکا بي ثمر بود."
نويسنده
در ادامه به دولت اوباما توصيه مي کند که براي در پيش گرفتن سياست هاي
مزورانه اش در قبال ايران بايد تلاش کند تا راه مذاکره با ايران را بگشايد و
در اين باره مي افزايد "در مورد ايران، دولت اوباما و کشورهاي غربي به
ميزان کافي راهکار ديپلماتيک را در قبال ايران در پيش نگرفته اند."