۰۴ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۷
کد خبر: ۳۱۶۷
مرکز مطالعات بین‌المللی و امنیت مریلند:
پوشش رسانه‌ای درباره مقاصد و توانمندی‌های هسته‌ای ایران فاقد دقت کافی بوده و متناقض است و نمی‌تواند منابع و محتوای کافی برای ادعاهایش ارائه دهد که این مسئله منجر به ایجاد تصویری غیردقیق از گزینه‌هایی می‌شود که سیاستگذاران پیش رو دارند.

مرکز مطالعات بین‌المللی و امنیت «مریلند» در گزارشی مبسوط از «پوشش رسانه‌ای برنامه هسته‌ای ایران» به قلم «یوناس سیگل» و «سراناز بارفروش» به تحلیل پوشش رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی از سال 2009 تا 2012 از این مسئله پرداخته و می‌نویسد: روشی که رسانه‌های خبری برنامه هسته‌ای ایران را بر اساس آن پوشش می‌دهند در درک عمومی و تصمیمات سیاسی درباره حل این مسئله بدون جنگ بسیار اهمیت دارد. پوشش رسانه‌‌ای پیش از حمله سال 2003 آمریکا به عراق و توجیهاتی که برای این حمله بیان شد، تاثیری عمیق و پیچیده‌ بر درک عمومی و تصمیم‌گیری برای آغاز جنگ داشت. آیا پوشش رسانه‌ای اخبار تاثیری مشابه بر بحث‌ها در آمریکا و جامعه بین‌الملل درباره برنامه هسته‌ای ایران دارد؟ اگر اینطور است، چارچوب این بحث‌ها و رویکرد گسترده‌تر رسانه‌های خبری در پوشش این مسئله چگونه بر انتخاب‌های پیش روی سیاستگذاران تاثیر می‌گذارد؟ و چقدر احتمال تاثیرگذاری آن بر نتایج بحث‌ها وجود دارد؟

مرکز مطالعات بین‌المللی و امنیتی دانشگاه مریلند برای پاسخ به این پرسش‌ها به نمونه‌برداری از مطالب شش روزنامه انگلیسی‌زبان تاثیرگذار پرداخته که در چهار سال گذشته منتشر شده‌اند. این روزنامه‌ها شامل نیویورک‌تایمز، وال‌استریت ژورنال، واشنگتن‌پست، فایننشال‌تایمز، گاردین و ایندیپندنت می‌شود. با تمرکز بر بازه‌های زمانی که در آن حوادث مهم مربوط به برنامه هسته‌ای ایران و پاسخ بین‌المللی به آن رخ داده، این تحقیق چندین الگوی مختلف را در پوشش روزنامه‌ای این مسئله دریافت. این الگوها شامل موارد زیر می‌شود:

- پوشش روزنامه‌ای بر جنبه‌های «وی گفت» بحث‌های سیاسی بدون توضیح کافی درباره مسائل اساسی که ممکن است اطلاع‌رسان باشند مانند توانایی‌ها و مقاصد هسته‌ای ایران، تاثیر راهبردهای امنیتی آمریکا، اروپا، ایران و اسرائیل و پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای بر این مسئله، متمرکز بود.

- هنگامی که پوشش روزنامه‌ای درباره مقاصد و توانمندی‌های هسته‌ای ایران صحبت می‌کرد، به صورتی این کار را انجام می‌داد که فاقد دقت کافی و متناقض بود و نمی‌توانست منابع و محتوای کافی برای ادعاهایش ارائه دهد. این مسئله منجر به ایجاد تصویری غیردقیق از گزینه‌هایی شد که سیاستگذاران پیش رو دارند.

- مقامات دولتی خصوصا مقامات دولت ‌آمریکا افرادی بودند که اغلب نقل‌قول‌ها و منابع در پوشش برنامه هسته‌ای ایران بر گفته‌های آنها استوار بود. این مسئله توجهات را بر تعداد کمی از گزینه‌های سیاسی متمرکز می‌کرد و دیگر رویکردهای بالقوه نسبت به موضوع هسته‌ای ایران را کم‌اهمیت جلوه می‌داد.

- پوشش روزنامه‌ای به طور کلی بر تمایل مقامات آمریکایی، اروپایی و اسرائیلی متمرکز بود تا مسئولیت حل بحث‌ها بر سر برنامه هسته‌ای ایران را متوجه این کشور کند و اشاره‌ای به نقش دیگر طرف‌ها در این دعوا نداشت.

- چند گونه از مقالات روزنامه‌ای رویکرد تمرکز بر زوایای دیپلماتیک بین‌المللی و سیاست داخلی را در پیش گرفته و به تکیه بیش از حد منابع دولتی و نسخه‌های سیاسی مقامات برای این مسئله صحه گذاشتند. مقالات تفسیری و نظری درباره برنامه هسته‌ای ایران بیشترین سهم پوشش رسانه‌ای درباره این مسئله را تشکیل می‌داد که نشان‌دهنده تمایل گسترده برای تمرکز بر موضوع و باز کردن بحث‌های عمومی با اظهارنظرات بیشتر است.

- پوشش روزنامه‌ای توجه کافی را به بحث‌های گسترده‌تر خصوصا نگرانی‌های امنیتی آمریکا، ایران، اسرائیل و کشورهای اروپایی و تاثیر سیاست‌ داخلی آنها که بر اظهارات و یا طرز عمل بازیگران مهم در مسئله هسته‌ای ایران که در زمان‌های مختلف تاثیرگذار است، نداشت. این مسئله سردرگمی‌های مربوط به انگیزه‌های ملی را مبهم‌تر کرده و بحث‌ درباره یافتن راه حلی اجماعی برای این موضوع را دشوار نمود.

- پوشش برنامه هسته‌ای ایران نشان‌دهنده و تقویت‌کننده احساسات منفی درباره ایران بود، احساساتی که به طور گسترده در میان آمریکاییها، اروپاییها و اسرائیلی‌ها مشترک است. این مسئله به ایجاد سوء‌تفاهمات درباره منافع مرتبط کمک کرده و میزان نتایج قابل قبول را کاهش داد.

به طور کلی، این شاخصه‌ها منجر به آن شد که روزنامه‌ها، پوشش خود از برنامه هسته‌ای ایران را به صورتی شکل دهند که بر اظهارات مقامات درباره این مناقشه و دامنه تقریبا کوچکی از گزینه‌های سیاسی پیش روی مقامات متمرکز باشد. پوشش رسانه‌ای با چشم‌پوشی از روابط بین‌المللی، نگرانی‌های امنیتی و عوامل سیاسی دخیل در این مسئله به صورتی مبسوط بیشتر بر اظهارات مقامات و ترجیحات سیاسی صحه گذاشتند. این مسئله باعث شد سیاست‌های تصویب شده و مد نظر سیاستگذاران- دیپلماسی قهری و جنگ- به تقریبا مهمترین نتیجه این مناقشه تبدیل شود. بدین صورت، پوشش رسانه‌ای برنامه هسته‌ای ایران یادآور پوشش رسانه‌ای حوادث پیش از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 است. این در حالی است که پوشش رسانه‌ای از پتانسیل ایفای نقشی مهم و سازنده در یافتن راه حلی پایدار برای بحث‌ها درباره برنامه هسته‌ای ایران برخوردار است اما روزنامه‌نگاران و سردبیران ابتدا باید به جهت‌گیریهای موجود در پوشش کنونیشان از این مسئله توجه کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر