بخش تولید و نقش مردم در فعالیتهای اقتصادی، به بیانی مهمترین جزء هر اقتصادی به شمار میآید که نیازمند توجه جدی مسئولان و گسترش هر چه بیشتر آن است. بخش تولید مهمترین بخشی است که با معیشت مردم نیز رابطهی زیادی دارد و نیاز است که رئیسجمهور توجه بسیاری به آن داشته باشد؛ چرا که توجه به آن بسیاری از مشکلات کشور را مرتفع میکند. بر این اساس، در این یادداشت، به بررسی برنامههای نامزدهای ریاستجمهوری میپردازیم و برخی از ایرادات و نقاط قوت آنها را بیان خواهیم کرد.
در میان نامزدها، آنهایی به جزئیات مسائل اقتصادی ورود پیدا کردهاند که سابقهی فعالیتهای اقتصادی داشتهاند و آنهایی که سابقهای در این زمینه ندارند، به بیان کلیات بسنده کردهاند. رئیسجمهور باید دیدی از بالا و جامع نسبت به مسائل داشته باشد و در حکم کسی باشد که میخواهد راه را باز کند تا فعالیتها انجام شود. در این قسمت، با این رویکرد، در کنار توجه به برخی از مسائل تخصصی حوزهی تولید کشور، به نقد برنامههای نامزدها میپردازیم.
رئیسجمهور باید به فکر این باشد که چگونه این طرحها و برنامههایی که نخبگان میدهند عملیاتی شود و به اجرا برسد. همچنین باید دیدی از بالا و جامع نسبت به مسئله داشته باشد و در حکم کسی باشد که میخواهد راه را باز کند تا فعالیتها انجام شود.
۱٫ اظهاراتی که در ظاهر برای مخالفت با دولت فعلی بیان میشوند:
یکی از نامزدها در خصوص نقدینگی و تولید بیان کرده است: «در چنین شرایطی، تزریق نقدینگی به ملت موجب ایجاد تورم در جامعه شده و بنابراین اصلاح شرایط اقتصادی موجود، نیازمند رشد سرمایهگذاری است.» بسیاری دیگر از نامزدها نیز مشابه چنین سخنی را بیان کردهاند. این سخن که ما نباید نقدینگی را به مردم انتقال دهیم، لزوماً سخن صحیحی نیست. بسیاری از این اظهارنظرها کاملاً وجه سیاسی دارند و به خاطر مخالفت با عملکرد دولت فعلی بیان میشوند. رئیسجمهور آینده باید به ملاحظات رئیسجمهور قبلی توجه داشته باشد. سؤال اساسی در خصوص هدفمندی یارانهها این است که چرا با وجود اینکه قبلاً همین یارانه به بخشهای مختلف پرداخت میشده و حال به صورت نقدی توزیع میشود، باعث ایجاد تورم شده است؟ آیا مشکل در پرداخت نقدی است یا در عدم پرداخت سهم تولید؟
۲٫ عدم درک مشکلات اجرا:
مسئلهی دیگر در بُعد رشد سرمایهگذاری است. اینکه رشد سرمایهگذاری به تولید کمک میکند یک مسئلهی بسیار ساده از نظر اقتصادی است. مطمئناً رئیسجمهور فعلی نیز به این مسئله واقف بوده و تلاشهای زیادی در این خصوص انجام داده است؛ اما سؤال اصلی این است که آیا اساساً مشکل در عدم اهتمام دولت در رشد سرمایهگذاری است؟ یا مشکل در ضعف بخش خصوصی است یا مشکلات تولیدی وجود دارد و بسیاری از مسائل دیگر که شاید بسیاری از اقتصاددانان به آنها توجه نکنند و نیاز باشد که رئیسجمهور به آنها واقف باشد تا مسیر رشد و توسعه ایجاد شود. به عبارت دیگر، پاسخ مشکلات کشور در جوابهای ساده و عامیانه نیست. باید ریشهشناسی دقیقتری در این خصوص انجام شود. پاسخ به چنین سؤالاتی است که رئیسجمهور مخاطب آنهاست و باید به آنها توجه شود و متأسفانه در صحبتهای نامزدها کمتر مشاهده میشود.
۳٫ اصلاح ساختار مقدم بر اصلاح سیاستها:
نقطهی قوت برخی از نامزدها، در بیان برخی از جزئیات و نکاتی است که مد نظر این تحلیل است. نامزدی که خود دستی در مبارزه با مفاسد اقتصادی داشته بیان کرده است: «راهحل اقتصاد کشور تولید است. البته تولید و اقتصاد به چند زیرساخت نیاز دارد که اصلاح نظام اقتصادی و اصلاح نظام اداری از جملهی این زیرساختهاست. تا فساد از نظام اداری و نظام اقتصادی رخت برنبندد توان ایجاد یک حماسه اقتصادی را نخواهیم داشت. در نظام اقتصادی باید نظام بانکی، مالیاتی، بیمه، گمرک، عوارض، تعرفهها و… اصلاح شود. در حوزهی اداری نیز تا زمانی که با فساد و گستردگی و پرهزینه بودن نظام اداری مبارزه نشود، عملاً قادر نخواهیم بود قدرت اقتصادی در کشور ایجاد کنیم. اگر در این عرصهها موفق شویم، میتوانیم دیپلماسی خود را نیز جلو ببریم؛ چرا که زبان دنیا قدرت است و ما تا زمانی که قدرتمند نشویم، نمیتوانیم کاری را در عرصهی سیاست خارجی پیش ببریم.»
۴٫ تفکر مهندسی ضربهای بر تولید ملی
تفکر مهندسی حاکم بر اقتصاد کشور، از دیگر مسائلی است که متأسفانه در نظرات نامزدها موج میزند. یکی از نامزدهای احتمالی، که سابقهی وزارت هم دارد، بیان کرده است: «در سالهای اخیر، ۸۰ میلیارد دلار فروش نفت داشتیم که اگر ۲۰ درصد آن به صندوق ذخیرهی ملی واریز شود، با قیمت ارز مبادلاتی، مبلغ ۵۰ هزار میلیارد تومان میشود و با توجه به اینکه امروز ایجاد شغل در کشور حدوداً ۵۰ میلیون تومان هزینه دارد، با این ۵۰ هزار میلیارد تومان میتوان در سال یک میلیون شغل ایجاد کرد.»
این سخن اگرچه در ظاهر سخنی صحیح به نظر میرسد، اما یکی از ایرادات اصلی ناظر بر تفکرات مسئولان اجرایی است. رئیسجمهور باید توجه داشته باشد که محاسبات ساده لزوماً صحیح نخواهد بود. اگر چنین محاسبات سادهای عملیاتی بود، طرح بنگاههای زودبازده نیز به جواب مناسب دست مییافت. رئیسجمهور باید توجه داشته باشد ملاحظات اجرا نکتهای است که بسیاری از سرمایهگذاریها و اهداف را منحرف میکند و قوت رئیسجمهور در این است که به چنین ملاحظاتی توجه داشته باشد.
۵٫ عدم اهتمام کاربردی در حمایت از بخش خصوصی
کاهش هزینههای تولید از طریق کاهش هزینههای تأمین مالی و متنوعسازی نحوهی تأمین مالی پروژهها و طرحها، در کنار توجه به توانمندسازی بخش خصوصی، از برنامههای اصلی کاندیدای اصلاحطلب در خصوص حمایت از تولید است. توانمندسازی بخش خصوصی در جهت حضور حداکثری در اقتصاد کشور و مدیریت منابع کشور برای کمک به این بخش، از ملزومات اقتصاد ایران است؛ اما متأسفانه عدم اهتمام جدی مسئولان در کنار نبود برنامهریزی صحیح و مداوم در گسترش این بخش، سبب شده است تا این طرحهای حمایتی کمتر اجرایی شوند و حمایت از بخش خصوصی، طبلی توخالی باشد که هر از گاهی نواخته میشود.
بسیاری از طرحها نیازمند ریلگذاری دولت جهت حرکت مناسب قطار خصوصیسازی است که متأسفانه چنین ایدهها و طرحهای منسجمی در میان تصمیمسازان کشور وجود ندارد و حمایت بجایی از این بخش صورت نمیگیرد.
توانمندسازی بخش خصوصی در جهت حضور حداکثری در اقتصاد کشور و مدیریت منابع کشور برای کمک به این بخش، از ملزومات اقتصاد ایران است. بسیاری از طرحها نیازمند ریلگذاری دولت جهت حرکت مناسب قطار خصوصیسازی است که متأسفانه چنین ایدهها و طرحهای منسجمی در میان تصمیمسازان کشور وجود ندارد.
۶٫ عدم توجه به اقتضائات اقتصاد مقاومتی
مطالب بیانشده خلاصهای از طرحهای نامزدها در خصوص حمایت از تولید ملی بود؛ اما مسئلهی دیگری که نیاز است رئیسجمهور بر آن احاطه داشته باشد بحث شرایط مقاومتی کشور و برنامهریزی کشور برای اقتصاد مقاومتی است. باید استراتژی تولیدی داشته باشیم که هم بتوانیم با جهان خارج تعامل کنیم و هم اینکه از نوسانات دلار ضرر زیادی نکنیم. به عبارت دیگر، باید ضمن اتخاذ استراتژی مناسب در جهت حمایت از تولید، اولویت را بر تأمین کالاهای ضروری خود قرار دهیم و بعد از آن به فکر گسترش صنایع با ارزش افزودهی بالا، اثرگذار و مناسب با فضای اقتصادی کشور باشیم.
در مجموع میتوان گفت که نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری بر اهمیت مسئلهی تولید تأکید دارند و آن را یکی از بخشهای اصلی جامعه میدانند و این موضوع از جمله دغدغههای آنهاست؛ اما نبود دیدی کلنگر و بلندمدت در میان نظرات این افراد سبب شده است تا نگرانیهایی در خصوص برنامههای اقتصادی آنها ایجاد شود و بتوان ادعا کرد که طرحها و برنامههای مطرحشده، مشکلات بخش تولید را به درستی درک نکردهاند و نمیتوانند به طور کامل کشور را برای شرایط مقاومتی مهیا سازند.
برهان