یک مجله آمریکایی در تحلیلی با انتقاد از سیاست «خصومتورزی حداکثری» واشنگتن در قبال ایران نوشتهاست: مشارکت تهران برای ثبات منطقه ضروری است.
به گزارش پایداری ملی، وبگاه یک مجله آمریکایی در گزارشی از سیاست خارجی واشنگتن در قبال ایران انتقاد کرده و نوشته واشنگتن خصومتورزی حداکثری برابر ایران را در دستور کار قرار داده است.
نشنالاینترست مینویسد: «پیگیری نظم امنیتی تحت رهبری آمریکا در خاورمیانه، خون آمریکاییها و سرمایههای این کشور را به یغما برده است. علیرغم توجه بیش از اندازهای که استراتژیستهای آمریکایی معطوف منطقه کردهاند، این مداخلات آمریکا بوده که محدودیتهای قدرت این کشور، یعنی ناتوانیاش در ملتسازی، مقابله موثر با شورشهای محلی، بازگردانی نظم به مناطق فاقد حاکمیت، مقابله با عوامل محرک تروریسم و تعامل مبتنی بر انعطاف با هر کدام از قدرتهای منطقهای را به نمایش گذارده است.
آنچه باعث میشود ناتوانی آمریکا برای مقابله با چالشهای خاورمیانه آسیبزا شود، فقدان دوراندیشی در میان تصمیمسازان این کشور است که به دلیل روایتهای نادرستی که آنها دریافت میکنند، تشدید هم میشود. این نقص راهبردی در هیچ جا بیش از سیاستهای آمریکا در قبال ایران آشکار نبوده است؛ سیاستی که غیر از دوره دوم ریاستجمهوری اوباما، پس از انقلاب اسلامی سال 1979 بر خصومتورزی حداکثری و گفتوگوی حداقلی استوار بوده است.
سیاست اخیراً اعلامشده ترامپ به جای فرونشاندن تنشهایی که منطقه را به آتش کشیدهاند و بیرون کشیدن ایالات متحده از باتلاقهایی که در آن فرو رفته است، تقابلجویی تمامعیار با جمهوری اسلامی را در دستور کار قرار میدهد.»
نشنالاینترست در بخش دیگری از این مقاله با نقل اظهارات «هربرت ریموند مکمستر»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، به توضیح درباره راهبرد جدید واشنگتن در قبال تهران پرداخته است.
به گفته این مقام آمریکایی، راهبرد دولت آمریکا بر «پکپارچهسازی تمامی عناصر قدرت ملی» آمریکا برای «خنثیسازی نفوذ بیثباتکننده حکومت ایران» استوار است.
نشنالاینترست مینویسد:
«اظهارات مکمستر از لحاظ اینکه منطقه عمیقا ً نیازمند یک توازن قدرت ثباتآور است، صحت دارد، اما گفتن اینکه انجام این امر مستلزم به قفس انداحتن ایران و اعطای چک سفید امضا به شریکان آمریکا برای دنبال کردن برنامههای خودشان است، بر یک فرض نادرست استوار است: اینکه ایران طرحهایی برای منطقه دارد که از بیخ و بن ستیزهجویانه هستند.
ارزیابی واقعی مواضع منطقهای ایران آشکار میکند که این کشور نه یک قدرت توسعهطلب و کمربسته برای دستیابی به هژمونی منطقهای، بلکه کشوری است که در وهله اول نگران مهار حمله خارجی و حفظ استقلال راهبردی خودش است.
از زمان وقوع انقلاب اسلامی، ایران اندوختن ثروت یا توانمندیهایش را، چنانکه روال کار کشورهای در حال حرکت به سمت قدرت هژمونیک است، سرلوحه کار قرار نداده است. در عوض، دکترین امنیت ملی ایران بر رسیدن به بازداری موثر علیه تهدیدهای ادراکشده و در رأس آنها حمله نظامی آمریکا و/یا اسرائیل متمرکز بوده است.
ماهیت دفاعی راهبرد منطقهای ایران در یک گزارش پنتاگون در ژانویه 2014 مورد تأکید قرار گرفته است که تصریح میکند "دکترین نظامی ایران دفاعی است و بر جلوگیری از حمله، دوام در برابر حمله اولیه، تلافی حملات یک گروه متجاوز، جستجوی راه حل دیپلماتیک برای خصومتها و همزمان اجتناب از اعطای امتیاز بدون به خطر انداختن منافع بنیادین خود، استوار است."
با توجه به موضع دفاعی ایران و جایگاه آن به عنوان یکی از تولیدکنندگان اصلی انرژی، برای این کشور ثبات منطقه و ضمانت انتقال انرژی، کالا و افراد به داخل خلیج فارس و خارج از آن و به مناطقی وسیعتر در سطح منطقه حائز اهمیتی خطیر است. در واقع ایران را بایستی به عنوان بازیگری کلیدی دید که مشارکتش همانند سایر قدرتهای منطقهای و جهانی برای پیشبرد ثبات منطقه ضروری است.»