آمار کلی نشان میدهد که آبهای زیرزمینی در ایران بهخصوص دشت اصفهان، یزد، کرمان و جنوب خراسان منفی است. یعنی میزان برداشت از این سفره آبهای زیرزمینی بیش از مقدار و توانایی آنهاست. افزایش بیرویه از آبهای زیرزمینی تهران هم به گونهای است که به گفته کارشناسان، تا ۱۰ سال دیگر، چیزی به عنوان سفره آب زیرزمینی در تهران وجود نخواهد داشت و علاوه بر تهران، زمینهای شهریار، ری و دشتهای ورامین هم در حال فرونشستن هستند. اسماعیل کهرم، کارشناس محیطزیست، درباره این معضل کشور میگوید: «این معضلات از زمانی شروع شد که در دولت دهم، اجازه سدسازی در هر مکان و منطقهای داده شد.» از طرفی آبهای زیرزمینی حکم ستون زمین را دارند. وقتی ارتفاع آنها کاهش پیدا کند، یعنی ستون زمین کاهش یافته است. کهرم، درباره این معضل کشور ادامه میدهد: «آمار کلی نشان میدهد که آبهای زیرزمینی در ایران طراز منفی دارد.»
به عقیده او، این مشکلات کاهش آبهای زیرزمینی، نتیجه از بین رفتن جنگلهای زاگرس و برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی است که باعث افت ۱۰ متری زمین شده است. به گفته او، در گذشته آبهای زیرزمینی در عمق ۳ متری قرار داشتند ولی در حال حاضر در عمق ۴۵ متری هستند. به این ترتیب، در اثر برداشت بیرویه آبهای زیر زمینی، دشت تهران سالانه ۱۷ سانتیمتر فرونشست داشته که این مسئله برای تهران فاجعه است. البته نه تنها تهران، بلکه در تمام فلات ایران، این اتفاق در حال بروز است. بهطوری که، به گفته، محمد درویش عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل و مرتع، براساس آمار شرکت مدیریت منابع آب، در۷۰ دشت مرکزی کشور، سال گذشته سطح آب زیرزمینی بیش از دو متر کاهش داشته و در مناطقی مانند کرمان، فارس، جهرم، نیریز و ورامین، این کاهش، بین ۴۰ تا ۶۰ متر بوده است.
در حالی که دریاچه ارومیه که به بحران شمال غرب کشور تبدیل شده و حیات زیستی آن منطقه را با مشکل روبهرو کرده، تنها ۲۸ تا ۳۰ سانتی متری، افت داشته است. البته درویش دراینباره میگوید: «دریاچه ارومیه تنها به دلیل اینکه روی زمین قرار دارد و دیده میشود به معضل تبدیل شده است. ولی در حقیقت با برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی و کاهش حجم این آبها، دریاچههای بزرگتری در حال نابودی است که به دلیل زیر زمین بودن، دیده نمیشود و کسی هم به آنها توجه نمیکند» این در حالی است که اگر نشست زمین و افت منابع زیرزمینی پیشتر تنها در زمینهای یزد، کرمان و اصفهان بود ولی الان در فارس و چهارمحال و بختیاری هم وجود دارد. ناصر کرمی، کارشناس محیطزیست، درباره این معضل میگوید: «بحث فرونشست آبهای زیر زمینی مدتهاست مطرح بوده است. در این اواخر با برداشت سه برابر ظرفیت طبیعی سفرههای زیرزمینی، باعث شده تا زمینهایی در سمنان، کرمان و خراسان هم نشست پیدا کنند.» البته این فرونشستهایی که بر اثر افت سطح آبهای زیرزمینی به وجود میآید، به عقیده کارشناسان، خسارتی معادل زلزله ایجاد خواهد کرد.
به عقیده درویش، کاهش آب زیرزمینی پیامدهای زیادی برای مردم و کشور میتواند ایجاد کند. زیرا این موضوع نشاندهنده کاهش آب شیرین کشور است. در حالی که مبنای تولید براساس آب شیرین انجام میشود. همچنین به این ترتیب، ذخیره انباشت آبخانههای کشور و سفرههای زیرزمینی کاهش پیدا میکند. او ادامه میدهد: «اگر این اتفاق همچنان ادامه پیدا کند، زمانی که با بارندگی زیادی مواجه شویم، سفرههای زیرزمینی دیگر توانایی نگهداری این میزان آب را نخواهند داشت» به گفته او، از سوی دیگر، تمام این اتفاقات سازههای روی زمین را با مشکل و آسیب جدی روبهرو میکند. ساختمانها، پلها و راهها همه دچار ترک میشوند و حتی با یک زلزله جزیی خطرات جدی را ایجاد خواهند کرد. همچنین در نتیجه این روند، بخشی از مراتع کشاورزی از بین خواند رفت. این پدیده در دشتهای مختلف کشور مشاهده شده و در چند سال گذشته، آسیبهای فراوانی به دشتهای استان فارس بهخصوص ساختمانهای مسکونی روستایی و آثار باستانی وارد کرده است.
البته به دلیل بیتوجهی به این پدیده تعدادی از خانههای روستایی قابلیت بهرهبرداری و سکونت خود را از دست دادهاند و مسائلی نظیر کوچ، انتقال افراد و ایجاد خانههای جدید بهوجودآمده است که هزینههای زیادی را هم دربر داشته است. بین سالهای ۱۹۷۱ تا ۲۰۰۱ در ۳۰ سال سطح آبهای زیرزمینی در کشور، ۱۵ متر کاهش یافت یعنی بهطور متوسط سطح آب زیرزمینی در این مدت سالانه نیم متر کاهش داشته این در حالی است که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ یعنی در ۱۰ سال اخیر این نرخ به ۷۰ سانتیمتر در سال افزایش داشته است. کاهش سطح آبهای زیرزمینی منجر به نشست زمین که آخرین مرحله از بیابانزایی است، میشود. همچنین این پدیده دیگر قابل برگشت نیست و به اشکال فرو نشست در سطح وسیعتر و فرو چاله در سطوحی با گستردگی کمتر، کرد پیدا میکند. البته در زمینه این فرونشستها و فروچالهها، راهکارهایی هم وجود دارد.
درویش درباره این راهکارها میگوید: «مهمترین کار این است که مصرف سالانه آب کشور را متناسب کنیم با پتانسیل بومشناسی کشور. یعنی همان قدر که آب در اختیار قرار میگیرد، همانقدر هم مصرف شود.» به گفته او، اگر مدیریت بیشتر و درستی صورت بگیرد و سیستمهای سنتی آبیاری در کشاورزی ارتقا پیدا کند، همچنین ضایعات کشاورزی کاهش داشته باشد، این قبیل مشکلات تا حد قابل قبولی حل میشود.