۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۹
کد خبر: ۲۹۴۳
یک عضو ارشد اندیشکده بروکینگز در گفتگویی با یک اندیشکده اماراتی عنوان کرد که استفاده از سلاح‌های لیزری راه‌حلی برای چالش‌های بزرگ پیش رو، به ویژه چالش‌ها در منطقه، و برای تعدیل هزینه‌های استفاده از راکت و موشک برای دفاع و حمله، به شمار آید و مسئله‌ای که حتی مهم‌تر از کارایی است، هزینه این سیستم‌هاست که هر شلیک تقریباً یک دلار هزینه دارد.
مرکز مطالعات و پژوهش‌های راهبردی امارات در مصاحبه‌ای مبسوط با دکتر «پیتر سینگر» مدیر «مرکز اطلاعات و امنیت قرن 21» و عضو ارشد برنامه سیاست خارجی در اندیشکده بروکینگز، در مورد تحولات نوظهور در عرصه فناوری‌های جنگی و دفاعی و پیرامون برخی از معضلات امنیتی حاد پیش روی کشورهای عضو سازمان همکاری‌های خلیج‌فارس و نیاز به همکاری‌های بیشتر به گفتگو پرداخت. این مصاحبه در حاشیه هجدهمین اجلاس سالیانه این اندیشکده اماراتی با عنوان «آینده جنگ‌افزارها در قرن بیست و یکم» ، در نهم و دهم آوریل 2013، صورت گرفته است. دکتر سینگر در این مصاحبه به معرفی فناوری لیزر در سیستم دفاع موشکی آمریکا و سایر فناوری‌های تأثیرگذار نوظهور می‌پردازد.

ایران، تهدیدی بزرگ برای کشورهای سازمان همکاری خلیج‌فارس  

-شما در سخنرانی روشنگرانه‌تان سؤالات مهمی در خصوص مسئله رهبری در ارتباط با انتخاب و سرمایه‌گذاری بر روی فناوری‌های نظامی مناسب مطرح نمودید. به نظر شما کشورهای صلح طلب مانند بسیاری از کشورهای سازمان همکاری خلیج‌فارس که ارتش‌های نسبتاً کوچکی دارند، باید بر روی کدام روش‌ها و فناوری‌های جدید سرمایه‌گذاری نمایند تا بتوانند تهدیدهای کشورهای بزرگ همسایه مانند ایران را خنثی نموده و توازن را برقرار سازند؟

-گمان می‌کنم در این جا باید چند مسئله را روشن کنم. اولاً، با این که کشورهای عضو سازمان همکاری خلیج‌فارس کشورهای کوچکی هستند، اما هنگامی‌که آن‌ها را کنار هم قرار می‌دهیم در می‌یابیم که بودجه‌های دفاعی نسبتاً بالایی دارند. پس، شاید هر یک از این کشورها به تنهایی نتوانند با همسایه‌ای مانند ایران رویارویی کنند، اما در کنار یکدیگر قطعاً موفق می‌شوند؛ به خصوص هنگامی ‌که این مزیت را در نظر بیاوریم که آنها قادر به تهیه آخرین فناوری‌ها هستند.


کشورهای سازمان همکاری خلیج فارس خود را در زمینه جت‌های جنگنده پیشرفته‌تر از ایران می‌دانند 

آن‌ها در برخی زمینه‌ها پیشرفته‌تر از ایران هستند. مثلاً در زمینه هواپیماهای جت جنگنده، آن‌ها به معنای واقعی از ایران پیشی گرفته‌اند. ثانیاً، آن‌ها می‌توانند با متحدانی مثل آمریکا و فرانسه همکاری کنند، که دور از دسترس کشوری همچون ایران هستند. بنابراین فرصت‌های ویژه‌ای در اختیار دارند.


چالش‌های موجود در کشورهای سازمان همکاری خلیج فارس 

من به عنوان یک تحلیل‌گر امور دفاعی که از بیرون به اوضاع می‌نگرد، چالش‌های متعددی را در پیش روی کشورهای عضو سازمان همکاری خلیج‌فارس می‌بینم. اولا در میان خود کشورهای این سازمان و میان این کشورها با متحدانشان مانند آمریکا و فرانسه همکاری و هماهنگی زیادی به چشم نمی‌خورد. این موضوع را در حیطه‌هایی همچون دفاع هوایی و دفاع موشکی ملاحظه می‌نماییم، که همچنان به رغم وجود تهدید بسیار واضح از سوی ایران، فقدان رابطه‌ای مستحکم، به ویژه در زمینه موشکی، احساس می‌شود.


آمریکا تمام ظرفیت مین روبی خود را اکنون در خلیج‌فارس به‌کار بسته است 

یکی دیگر از زمینه‌های همکاری در خصوص مقابله با تهدید از سوی ایران است. بیم آن می‌رود که آن‌ها وارد مخاصمه مستقیم نشوند اما دست به کارهایی همچون مین‌گذاری آب‌راه‌های مجاور بزنند، کاری که قبلاً به آن مبادرت ورزیده‌اند؛ و ما هنوز نمی‌بینیم که کشورهای منطقه در زمینه کشف و پاک‌سازی مین سرمایه‌گذاری نموده باشند، به طوری که بتواند این تهدیدهای احتمالی را خنثی نماید. برای مثال، آمریکا مجبور شده است تمام ظرفیت مین روبی خود را اکنون در خلیج‌فارس به‌کار ببندد.


لزوم گسترش سرمایه گذاری‌های هوشمندانه برای خنثی سازی تهدیدها از سوی ایران 

مسئله دوم عبارت است از تمرکز بر گسترش سرمایه‌گذاری‌ها. در دنیای امروز فناوری‌ها به سرعت در حال تغییر و تحول هستند، از سیستم‌های بدون سرنشین گرفته تا انرژی‌های هدایت‌شده و غیره؛ بنابراین تمام کشورها (خواه آمریکا و یا کشورهای منطقه خلیج‌فارس) باید بدانند چگونه به طور هوشمند سرمایه‌گذاری نمایند. در این جا نیز همچون بازار سهام، شما نباید تمام پولتان را یک جا قرار دهید بلکه باید ریسک را پخش کنید. نباید تمام دارایی خود را بر روی یک چیز جذاب و پر زرق‌وبرق صرف کنید. این چالشی است که در پیش روی بسیاری از ارتش‌ها بوده و امروزه در بازار وجود دارد. بنابراین من معتقدم با توجه به تحولاتی که در حال رخ دادن است، متوقف ماندن در یک برنامه خاص یا یک سیستم واحد روش مناسبی نباشد. هم اکنون این اطمینان وجود ندارد که ریسک پخش شده باشد.


امریکا برای مقابله با ایران، می‌خواهد سلاح‌های جنگی فیلم تخیلی «جنگ ستارگان» را تولید کند

-مایلم در مورد مزایای فناوری لیزری نوینی صحبت کنید که گفته می‌شود آمریکا قصد دارد سال آینده در خلیج‌فارس به‌کار ببندد تا بتواند با هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های احتمالی ایران مقابله نمایند. تصویر چنین سلاح‌هایی ما را به یاد سلاح‌های «جنگ ستارگان» می‌اندازد. آیا این هم یک وضعیت علمی-تخیلی است؟

-لیزرها، این سلاح‌های انرژی هدایت‌شونده، تاکنون در حیطه علمی-تخیلی بوده‌اند و به همین دلیل فکر می‌کردیم باید همچنان تخیلی بمانند. اما اکنون در حال تبدیل شدن به واقعیت هستند. این الگوی جدیدی نیست؛ این قضیه قبلاً در مورد ماشین‌های پرنده که امروزه آن‌ها را هواپیما می‌نامیم، مصداق داشته است. همین موضوع در مورد زیردریایی‌ها نیز (که ابتدا در داستان‌ها وجود داشتند) اتفاق افتاده است. تانک نخستین بار در داستان‌های علمی-تخیلی ظاهر شد و نام آن اساساً «زره‌پوش زمینی» بود (در داستان‌های کوتاه H. G Well) . ما بارها شاهد این قضیه بوده‌ایم و حالا که نوبت به انرژی هدایت‌شونده می‌رسد باید بدان توجه شایسته‌ای نمود زیرا که می‌تواند (البته تاکید می‌کنم که ممکن است و نه حتماً) راه‌حلی برای چالش‌های بزرگ پیش رو، به ویژه چالش‌ها در منطقه، و برای تعدیل هزینه‌های استفاده از راکت و موشک برای دفاع و حمله، به شمار آید.


برای مقابله با ایران، باید بیش از پرتاب موشک، آماده دفاع موشکی بود 

بنابراین هنگامی‌که درباره هراس از پرتاب موشک توسط ایران در منطقه صحبت می‌کنیم، چالش مدافع این است که باید بیش از پرتاب موشک، آماده دفاع موشکی باشد. در آخرین نبرد حماس با اسراییل، این اسراییل بود که مجبور شد صدها میلیون دلار برای دفع راکت‌های صد دلاری، خرج سیستم دفاع گنبد آهنی خود نماید. این وضعیت نابرابری هزینه‌ای، در مورد پرتاب موشک‌های ایران و نیروهای ائتلاف (که از موشک‌های گران‌قیمت پاتریوت و سیستم دفاعی THAAD که می‌تواند موشک‌ها را روی هوا بزند) نیز رخ می‌دهد.


ایجاد سیستم‌های لیزری برای کاهش هزینه‌های دفاعی امریکا 

به این ترتیب ما در وضعیتی گیر افتاده‌ایم که دشمن می‌تواند هزینه‌های گزافی به ما تحمیل کند. مزیت انرژی هدایت‌شونده (لیزر) کاستن از هزینه‌هاست. آمریکا و حتی آلمان اخیراً سیستم‌های دفاع موشکی را با استفاده از لیزر آزمایش کرده‌اند، که می‌تواند راکت‌های ورودی را خنثی نماید. مسئله‌ای که حتی مهم‌تر از کارایی است، این است که هزینه این سیستم‌ها برای هر شلیک تقریباً به یک دلار می‌رسد. پس با این حساب دشمن است که بیش از ما باید خرج کند و علاوه بر این با لیزر می‌توانیم چندین مرتبه شلیک کنیم. توجه و سرمایه‌گذاری در این حیطه بسیار حائز اهمیت است.


داستان‌های علمی-تخیلی، همواره منبع الهام‌بخشی برای فناوری‌های واقعی بوده‌اند 

در سطح گسترده‌تر، داستان‌های علمی-تخیلی چنان که عرض کردم، همواره منبع الهام‌بخشی برای فناوری‌های واقعی بوده و ظاهراً به طرق مختلفی اثربخش بوده‌اند. نخست این که دانشمندان هنگامی‌که به دنبال ایده‌های جدیدی هستند اغلب این ایده‌ها را از جهان تخیل می‌گیرند. مثال مورد علاقه من در این زمینه تلفن همراه است. شخصی که تلفن همراه را اختراع کرد صراحتاً می‌گوید روزی در آزمایشگاهش نشسته و در حال تماشای قسمتی از سریال تلویزیونی Star Trek بوده است، او می‌بیند شخصیت‌های فیلم در حال استفاده از وسیله‌ای هستند به نام «ارتباط‌دهنده» ؛ او سپس با خودش فکر می‌کند چقدر عالی می‌شد اگر می‌توانستیم وسیله‌ای مثل این بسازیم. همچنین مجموعه"Star Trek: The Next Generation" برای شخصی که این سریال را در دهه 1990 مشاهده می‌نمود الهام‌بخش ضبط صدای دیجیتال (MP3) بود. در این سریال یک روبات وجود داشت که می‌توانست روی رایانه خود موسیقی پخش کند؛ آن‌ها هم وقتی این سریال را دیدند با خود گفتند جالب است! عالی می‌شود اگر خودمان بتوانیم این را واقعاً انجام دهیم. البته خطر این است که روبات‌ها می‌توانند باعث شوند سیاستمداران راحت‌تر به جنگ بروند.


فیلم‌های علمی-تخیلی از معضلات همراه با فناوری‌های جدید نیز سخن می‌گویند

-به نظر می‌رسد وسیله دیگری که از روی Star Trek اختراع می‌شود تریکو[1] در پزشکی است؟ درست است؟

-دقیقاً. بنابراین گاهی داستان علمی-تخیلی مستقیماً منبع الهام می‌شود. بخش جذاب دیگر هنگامی است که ارتش در صدد خرید چیزی است، گاهی داستان علمی-تخیلی تصور ما از چگونگی آینده را شکل می‌دهد، به شیوه‌ای که برای ارتش متقاعد کننده است. پس هنگامی‌که به سراغ شرکت‌های سازنده تجهیزات دفاعی بروید آن‌ها در مورد چگونگی فروش سیستم‌های خود به ارتش می‌گویند؛ ما به آن‌ها می‌گوییم «این سیستم درست مشابه همانی است که در جنگ ستارگان یا Star Trek و غیره بود.» پس ارتش تصویر بهتری از آن سیستم به دست می‌آورد و حتی آن را چیزی جدید و نگران کننده تر می‌بیند. به همین ترتیب ملاحظه می‌نمایید که معماران چطور ساختمان‌های خود را به فروش می‌رسانند، مثلاً برج‌های بلندی که در ابوظبی سر به فلک کشیده‌اند. آن‌ها نگرا ن کننده هستند زیرا با تصور ما از چگونگی آینده تطابق دارند.

ما باید به یک جنبه دیگر از داستان‌های علمی-تخیلی نیز توجه کنیم، و آن این که این داستان‌ها فقط کارشان این نیست که به ما ایده‌هایی درباره آینده بدهند. این داستان‌ها همچنین از معضلات (قانونی، اخلاقی و معنوی) همراه با فناوری‌ها سخن می‌گویند که انسان‌ها اغلب فراموش می‌کنند.


ایده ساخت بمب اتم هم از فیلمی تخیلی الهام گرفت 

- همان طور که I-Robot در مورد بعضی قوانین و معضلات اخلاقی سخن گفت؟

-درست است! داستان علمی-تخیلی نه تنها می‌تواند برای فناوری منبع الهام باشد، بلکه نوعی هشدار و راهنما که ما خیلی اوقات به این بخش داستان توجه نداریم. مثال خوبی در این مورد «بمب اتم» است. ایده اصلی بمب اتم در یکی از داستان‌های «اچ. جی ولز» بوده است. نویسنده در این داستان از مواد رادیواکتیوی سخن گفت که برای ساخت بمب به‌کار می‌رفت. زمانی که وی این داستان را نوشت اکثر دانشمندان فکر می‌کردند چنین اتفاقی ناممکن باشد. اما بعضی از آن‌ها از این داستان برای ساخت نسخه‌ای واقعی الهام گرفتند. البته اگر داستان را بخوانید او می‌گوید در این دنیای مخوف شهرها زیر تهدید این نوع بمب جدید رفته‌اند. وی این داستان را با دید مثبت ننوشته است بلکه آن را به عنوان هشداری در باب هزینه‌های فناوری و جنگ نوین مطرح کرده است.


لیزر برای زدن موشک‌ها، هواپیماهای بدون سرنشین و هواپیماهای کوچک بهترین گزینه است 

-اما اگر با همین مشخصه به فناوری لیزری بنگریم، قدرت تخریبی وحشتناکی دارد. اگر اشتباه نکنم و در راستای Death Star در جنگ ستارگان، این فناوری می‌تواند شهرها و مردمان زیادی را به نابودی بکشاند. حتی می‌تواند سلاح هسته‌ای را هم کنار بزند. این‌طور نیست؟

-شاید. اما تاکنون این احتمال به دلیل محدودیت قدرت وجود نداشته است. لزوماً انرژی که در یک سلاح انرژی مستقیم به‌کار می‌برید به منبع انرژی بستگی دارد و ما تاکنون هیچ چیزی معادل بمب هسته‌ای ندیده‌ایم. با این حساب در سلاح‌هایی که تاکنون در آزمایش‌ها به‌کار رفته است، لیزر برای زدن راکت‌ها، هواپیماهای بدون سرنشین و هواپیماهای کوچک مطلوب بوده است. این فناوری هنوز نمی‌تواند آسیب گسترده‌ای وارد سازد. اما ممکن است 200 سال آینده هر اتفاقی بیفتد. اما چیزی که اکنون مسلم است این که شکافتن اتم از هر چیز دیگری بیشتر می‌تواند انرژی را در یک باتری ذخیره کند.


با خودکار شدن روزافزون جنگ‌ها، آینده جنگ دست‌خوش تغییراتی می‌شود 

-مکتب قدیم نظامی معتقد است که فرد مجهز به سلاح، برنده جنگ می‌شود. اما با خودکار شدن روزافزون جنگ‌ها فکر نمی‌کنید که این باور بسیار تغییر کرده باشد و حتی در آینده دست‌خوش تغییرات شگرفی بشود؟

-چند چیز وجود دارد که هرگز در مورد جنگ تغییر نمی‌کند و مسایلی هم هستند که دست‌خوش تغییر و دگرگونی می‌شوند. بخشی که هرگز تغییر نمی‌کند مربوط به ماهیت آدمی است. جنگ یک اقدام بشری است. دلیل جنگ ماهیت انسان است، دلیل جنگ‌ها اشتباهات انسانی، خشم انسان، حرص و تکبر است. هزینه نهایی جنگ هم خود بشر است، و نباید هزینه جنگ را تنها با اعداد و ارقام مالی بسنجیم. جنگ بهایی انسانی دارد و این است که جنگ را تعریف می‌کند. البته، جنگ باید انگیزه داشته باشد. ماشین انگیزه‌ای ندارد. بنابراین این چیزها ثابت می‌مانند.


تأثیر فناوری بر آمار جنگ در معرض تغییر هستند 

چیزهایی که در معرض تغییر هستند موضوعاتی از قبیل تأثیر فناوری بر آمار جنگ هستند. در برهه‌ای از تاریخ بهترین جنگجو بزرگ‌ترین جنگجو بود، یعنی قوی‌ترین مرد. سپس فناوری‌هایی مانند تیر و کمان آمد یا فلاخن که امکان می‌داد یک شخص کوچک هم به اندازه شخص مجهز به شمشیر و سپر مرگبار باشد. ما همین داستان را در مورد باروت و فناوری‌های جدیدتر شاهد بودیم، و این‌ها نه تنها تعریف توانایی افراد در نبردها را تغییر می‌داد بلکه نگاه ما به موضوع شجاعت را نیز دست‌خوش تغییر نمود. مثلاً اگر به گذشته‌ها برگردید و داستان‌های دهه 1500 را مطالعه کنید (یعنی زمانی که اولین بار باروت به میدان نبرد وارد شد) جنگجویان آن روزگار می‌گفتند افرادی که از تفنگ استفاده می‌کنند بزدل هستند. هرچند، این امروزه کاملاً قابل‌قبول است.

و امروز ما این تحول در فناوری‌های جدید را در صفات ایده آل رزمندگان شاهد هستیم. مثلاً ببینید تصور ما از یک خلبان جت جنگنده چه تفاوتی با خلبان یک هواپیمای بدون سرنشین یا یک جنگجوی سایبری دارد. امروز شخص می‌تواند خلبان باشد اما عینک طبی بزند یا حتی چاق باشد. در حال حاضر یکی از خلبانان برتر هواپیماهای بدون سرنشین یک نوجوان است که حتی نظامی هم نیست. او هرگز به دانشکده یا کالج پرواز نرفته است. پس این تحولات هم در حال تغییر دادن معادلات هستند.


یک خلبان هواپیمای بدون سرنشین هم می‌تواند مدال ببرد 

آیا یک خلبان هواپیمای بدون سرنشین می‌تواند مدال ببرد؟ امروز این یکی از موضوعات بحث‌برانگیز در ارتش آمریکاست. بعضی از نظامیان می‌گویند نه! مدال فقط باید بابت شجاعت و به خطر انداختن خود اعطا شود. عده‌ای دیگر معتقدند که هواپیماهای بی‌سرنشین آینده جنگ‌ها هستند و اگر هدایت کنندگان آن‌ها نتوانند مدال بگیرند (و در کار خود پیشرفت نداشته باشند) پس چرا اصلاً کسی باید حاضر به چنین خدمتی شود. در واقع این بحث تا سطح وزیر دفاع هم مطرح شده که سعی دارد در مورد این موضوع تصمیم بگیرد.


امروزه سیستم‌های غیر انسانی در تمام جهان استفاده می‌شوند 

-فناوری، علی‌الخصوص روباتیک در جنگ، مسائل اخلاقی و عملیاتی فراوانی را مطرح نموده است. برخی کارشناسان در رسانه‌ها خواستار ممنوعیت روبات‌های قاتل شده‌اند، چنان که ادعا می‌شود امروزه ماشین‌ها خودشان می‌توانند هدف انسانیشان را انتخاب و از بین ببرند. آیا شما هم موافق ممنوعیت چنین ماشین‌هایی هستید؟

-خوب دو نکته وجود دارد، ما اکنون کجاییم و در آینده کجا خواهیم بود. امروز سیستم‌های غیر انسانی (روباتیک) در تمام جهان استفاده می‌شوند. در کنار آمریکا، 86 کشور وجود دارند که از روباتیک نظامی بهره می‌گیرند. کشورهایی همچون انگلستان، فرانسه، روسیه، استرالیا، چین، اسرائیل، ایران، پاکستان، امارات و غیره. مزیت بزرگ این فناوری (به ویژه در مورد هواپیمای بی‌سرنشین) فرستادن آن‌ها به موقعیت‌های خطرناکی است که نمی‌خواهید انسان بفرستید. البته این مزیت ممکن است توأم با ریسک بزرگ‌تری برای امنیت و ثبات باشد. یک سیاستمدار می‌تواند یک وسیله را به منطقه خطر بفرستد بدون بیم از کشته شدن انسان، ریسک این است که ممکن است آن وسیله ورود به جنگ را برای وی تسهیل نماید. این یک «شیب لیز» نامیده می‌شود چون کاری را انجام می‌دهید که آسان به نظر می‌رسد و سپس آن را بیشتر و بیشتر انجام می‌دهید. این بخشی از مباحث مطروحه در آمریکاست. پس حتی در این سطح، وقتی ما «ترمیناتور» نداریم، با چنین ریسکی مواجه هستیم.

ریسک نسل بعد اتفاقی است که با گذر از هواپیماهای کنترل شونده از راه دور به هواپیماهایی اتفاق می‌افتد که اختیارات بیشتری دارند و یک روبات بخش بیشتری از تصمیم‌گیری را انجام می‌دهد. این زمانی است که ما وارد عرصه‌ای می‌شویم که قانون و سیاست هنوز آمادگی ندارند زیرا بیشتر آن بر این مبنا استوار است که نهایتاً یک انسان مسئول خطاهاست. اما وقتی از یک سیستم خودکار سخن می‌گوییم، انسانی که مهم‌ترین تصمیم را اتخاذ نموده احتمالاً دانشمندی بوده که یک سال قبل برنامه روبات را ریخته است، نه هیچ فردی در میدان نبرد. بنابراین مسئله خیلی پیچیده می‌شود.


-ممکن است در مورد برخی فناوری‌های نوظهور به ما بگویید که می‌توانند جهان ما را در آینده نزدیک دگرگون سازند؟

-من عضوی از پروژه موسوم به NeXTech هستم و ایده ما شناسایی فناوری‌های امروزی است که می‌توانند در آینده تعیین‌کننده باشند. به موازات آن جایگاه رایانه در 30 سال قبل و یا هواپیمای بدون سرنشین در 10 سال قبل بود. این داستان علمی-تخیلی نیست بلکه واقعیت است، اما هنوز در مرحله مدل بوده و تاکنون نتوانسته جهان را تغییر بدهد. رایانه 30 سال قبل وجود داشت ولی آن موقع جهان را دگرگون ننموده بود. بنابراین ما ابتدا به میان دانشمندان رفتیم و از آن‌ها پرسیدیم چه فکر می‌کنند، و سپس از سرمایه‌گذاران تحقیق به عمل آوردیم تا معلوم شود پول خود را در کجا سرمایه‌گذاری می‌کنند و فکر می‌کنند واقعاً چه چیزی تعیین‌کننده است.


سرمایه گذاری در فناوری‌های نوین رو به افزایش است 

زمینه‌هایی از فناوری که برای ما شناسایی نمودند موضوعاتی بود از قبیل نسل بعدی روباتیک (روبات‌های خودمختار، و روبات‌های کوچک) ، چاپ سه بعدی یا همان "تولید دیجیتال مستقیم"، اصلاح زیستی (اساساً تغییر و بهبود عملکرد انسانی از طریق فناوری)، پیشرفت در زمینه انرژی،  منابع انرژی و هم انرژی هدایت‌شونده، و سرانجام آن چه "اینترنتِ چیزها" نامیده می‌شود که در آن شما با اینترنت تعامل نمی‌کنید بلکه چیزها به اینترنت وصل می‌شوند؛ مثلاً خانه یا ماشین شما می‌توانند به هم متصل شوند. این فناوری‌های شگفت‌انگیز تعیین‌کننده هستند. آن‌ها امکاناتی را فراهم می‌آورند که یک نسل قبل تصور نمی‌شد. اما آن‌ها سؤالاتی در خصوص درست و غلط را نیز بر می‌انگیزند که برای نسل قبل مفهومی نداشت. بنابراین، آن‌ها توانمندی‌های درخور توجهی هستند که سوالات درخور توجهی نیز برای همه ما مطرح می‌سازند.


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر