امریکاییها در شرایط پسابرجام شش هدف را دنبال میکنند که نوع مواجهه دولت میتواند در این زمینه تعیینکننده باشد.
ضرورت دارد دستگاه دیپلماسی کشور قبل از اتمام مهلت۹۰روزه دونالد ترامپ (که
به وزارت امور خارجه این کشور مأموریت داده تا موارد نقض برجام از سوی
ایران را احصا کنند) به سفر نیکی هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل به وین
و دیدار با آمانو واکنش مناسب نشان دهد.
چرا که استمرار رویکرد
دولت در دو دوره زمانی (از مهر۹۲ تا۲۳تیر۹۴ و از روز امضای برجام تا دو
سالگی برجام) بنابر دلایلی که در ادامه ذکر خواهد شد در نهایت به بازگشایی
پرونده PMD، تجدید و توسعه تحریمهای ضد ایرانی، زمینهچینیبرای احیای شش
قطعنامه گذشته با توسل به بندهایی از قطعنامه۲۲۳۱ختم خواهد شد.
در
دو دوره زمانی مورد اشاره رویکرد ثابت دستگاه دیپلماسی بر پایه «ساده
انگاری» نخست ، نگارش متن حقوقی و دوم ، اجرای تعهدات مندرج در آن بوده که
از پیامدهای مستقیم سفر نیکی هیلی به وین و دیدار با آمانو و تلاش برای
بازگشایی پروندهPMDاست.
امریکاییها در شرایط پسابرجام شش هدف را دنبال میکنند که نوع مواجهه دولت میتواند در این زمینه تعیینکننده باشد؛
۱ ـ معرفی کردن ایران به عنوان تهدیدی برای صلح، ثبات و امنیت فضای بینالملل ۲ ـ تفسیر یکجانبه از متن برجام که عبارات آن عمدتاً دو و چندپهلو است ۳ ـ توسعه تحریمهای غیرهستهای (حقوق بشری ـ تررویسم) و حفظ سایه تحریم بر سر ایران ۴ ـ معرفی کردن ایران به عنوان ناقض روح برجام ۵ ـ تحمیل «مذاکرات مجدد برجامی»به ایران ۶ ـ بازگشایی مجدد PMD
اهداف
ششگانه امریکا در دوران پسابرجام را باید در کنار گزاره مهم«زمینهچینی
برای احیای شش قطعنامه گذشته با توسل به بندهایی از قطعنامه۲۲۳۱»قرار داد
که معنای کامل آن «تبدیل کردن توافق هستهای به تهدیدی برای موجودیت، قدرت و
اقتدار جمهوری اسلامی ایران»است.
ایالات متحده با بهکارگیری
حفرههای حقوقی موجود در متن برجام به صورت متوالی توانسته حقوق ایران در
متن برجام را با موانع جدی روبهرو و استفاده از این حفرهها را به میزانی
تکرار کند که نهایتاً ایران مجبور به خروج از برجام یا نقض تعهدات خود شود.
از مهمترین حفرههای حقوقی برجام که امریکاییها با استفاده از
آن بارها برجام را نقض کرده و روزنامه جوان مکرراً از۲۳تیر۹۴ آنها را مورد
توجه قرار داده است میتوان به« فقدان ضمانت اجرای۱+۵ جهت اجرای تعهدات»،
«تعهدات کلی، مبهم و قابل تفسیر امریکایی در مقابل تعهدات منجز، عینی
و متقن ایران»، «تفسیرپذیر بودن عبارت و کلمات»، «یک جانبه بودن
چهارگانه حل و فصل اختلافات »، «تصریح به بازگشتپذیر بودن تحریمها علیه
ایران و فقدان پذیرش یا تصریح بازگشتپذیر بودن اقدامات ایران»، «نامتناظر
بودن اقدامات دو طرف مذاکره»، «نبود تضمین کافی از سوی امریکاییها برای
اجرای تعهدات »، «فقدان مجازات کافی و بازدارنده برای طرف مقابل در صورت
نقض یا تخلف از متن برجام»اشاره کرد.
نمونه عینی از ساده انگاری
درمتن برجام ارائه امتیازات به امریکا پذیرش پروتکل الحاقی و اقدامات
شفافساز و اجازه نظارت از اماکن نظامی به مأموران آژانس بینالمللی انرژی
و همچنین پذیرش مرجعیت سازمان انرژی اتمی است که امریکاییها با استناد به
آن اهداف پسا برجامی خود را پیگیری میکنند.
حال اگر چه با توجه
به متن توافق هستهای خنثیسازی بسیاری از اهداف ششگانه بهویژه در بحث
PMDدشوار است اما دستگاه سیاست خارجه نباید تنها به توئیت و نامه نگاری
بسنده کند و تا قبل از سررسید۹۰روز (که ترامپ خواسته موارد نقض برجام توسط
ایران اعلام شود) باید مجموعه اقدامات مناسبی را صورت دهد.
۱ ـ
نامه نگاری صرفاً گلایه آمیز محمدجواد ظریف به آمانو مادامی که خالی از
ادله حقوقی ـ فنی باشد قابلیت تأثیرگذاری ندارد و به جای آن دستگاه سیاست
خارجه باید در قالب بیانیههای رسمی ـ نامه نگاری با مقامات ۱+۵ و رئیس
آژانس بینالمللی انرژی اتمی ، تفسیر«مضیق» از مفاد چالش برانگیز برجام را
اعلان کند.
برهمین اساس ایران باید تفسیر خود از بندهای۴۷تا۷۸را
رسماً بیان و مستدل اجازه بازدید از مرکز نظامی کشور را خلاف متن و روح
برجام خوانده و الی ابد غیرقابل تحقق بداند.
۲ ـ از جمله مصادیق حقوقی که محمدجواد ظریف میتواند به آن استناد کند قاعده«اصل اعتبار امر مختومه»است.
در
دادرسی ـ داوریهای بینالملل در نظام حقوق بینالملل «اصل اعتبار امر
مختومه» قاعدهای پذیرفته شده که براساس آن آرای قطعی موانعی را در برابر
دادرسی مجدد ایجاد و اعتبار حاصل از قطعیت یک رأی نشان میدهد یک دعوی با
رأی نهایی مورد قضاوت واقع شده است.
اجتناب از رسیدگی مجدد
پروندههایی که در گذشته مورد رسیدگی قرار گرفته ویژگی اصلی چنین قاعدهای
است که امنیت حقوقی را برای ممانعت از صدور آرای متناقض تامین میکند و این
قاعدهای درباره پرونده PMD قابل تعمیم میباشد هر چند در گزارشی آژانس
انرژی اتمی و شورای حکام –قبل از روز اجرای برجام ـ که منجر به خاتمهPMDبود
عبارات دوپهلو و قابل تفسیر بهکارگرفته شد.
اگر چه هنگام انتشار
گزارش دوپهلو مشهور به خاتمهPMD، دستگاه سیاست خارجه نسبت به آن اعتراض
درخور توجهی نکردند اما امروز وزیرامور خارجه میتواند بااستناد به اینکه
طبق برجام و قوانین بینالمللی، آژانس بینالمللی انرژی اتمی مرجع رسمی و
فنی فعالیتهای هستهای کشورهاست «ابعاد نظامی احتمالی» در پرونده هستهای
ایران را «اعتبار امر قضاوت شده»عنوان و سوال کند چنانچه امریکا مخالف
گزارش مورداشاره بوده چرا درهمان زمان نسبت به آن اعتراض نکرده است؟
آنچه
مهم است این مسئله است که برای جبران کم کاریهای گذشته باید با اقدامات
حقوقی–سیاسی مناسب که به بخشی از آن اشاره شدمسیر«تفسیر موسع امریکاییها
از روح برجام و قطعنامه۲۲۳۱»را مسدود کرد تا پرونده PMDاحیا نشود ،
تحریمها تجدید و توسعه نیابد و احیای شش قطعنامه گذشته رنگ ببازد تا
دستگاه محاسبه سنج امریکاییها بر اساس باوری به نام«ایرانیها فاقد اراده
برای پیگیری نقض برجام هستند»همچنان ترک تازی نکنند.