صهیونیستها به این نتیجه رسیدهاند که امکان از بین بردن مقاومت را ندارند لذا به راهکارهای تضعیف آن روی آوردهاند.
یکی از راهبردهای همیشگی رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس این رژیم، برای حل مشکلات و بحران داخلی و خارجی شان، ایجاد بحران در یک نقطه خارج از سرزمین های اشغالی است. به اصطلاح سیاست صادر کردن بحران همواره یکی از راهبردهای این رژیم بوده و هست. از زمانی که رژیم صهیونیستی در سال 2006 در جنگ 33 روزه از حزب الله لبنان شکست خورد و نتوانست به اهداف خود در آن یورش برسد، به تنها منطقه ای که حمله کرده و در آنجا جنگ به وجود آورده، نوار غزه است.
جنگ 22 روزه در سال 2008، جنگ 8 روز در سال 2012 و جنگ 51 روزه در سال 2014 مهمترین حملات و هجوم های رژیم صهیونیستی به این تراکم ترین منطقه جمعیتی دنیا بوده است. در این میان حملات کوتاه و مقطعی نیز به وفور صورت گرفته است. از آخرین هجوم صهیونیست ها به نوار غزه 3 سال می گذرد و مدتی است که محافل داخلی این رژیم از هجومی جدید خبر می دهند. سؤالی که باز پس از 3 سال مطرح شده این است که آیا صهیونیست ها به نوار غزه حمله خواهند کرد؟
تهدیدات امنیتی رژیم صهیونیستی از نگاه تصمیم سازان این رژیم
در کنفرانس سالانه هرتزلیا 2017 صهیونیست ها، سه تهدید عمده را برای خود تعریف کرده اند. این سه تهدید همچون سالهای گذشته ایران، حزب الله و حماس هستند. با این تفاوت که امسال ایران به عنوان یک تهدید در جایگاه نخست قرار گرفته است. شواهدی وجود دارند که هر کدام احتمال حمله به این تهدیدات را می توانند پر رنگ تر کنند و در عین حال شواهدی هم وجود دارند که می توانند جنگ علیه این تهدیدات را کم رنگ نشان دهند.
حمله به حزب الله
طی دو سال گذشته حزب الله لبنان به عنوان تهدید نخست معرفی می شد و محافل داخلی رژیم صهیونیستی از احتمال غریب الوقوع حمله به حزب الله سخن می گفتند اما هیچ گاه این اتفاق در این دو سال انجام نشد. با وجود آنکه نظر برخی تحلیلگران بر این بود که درگیری حزب الله در سوریه بهترین موقعیت را برای رژیم صهیونیستی فراهم آورده است. ولی این اتفاق هرگز نیفتاد.
هنگامی که سید حسن نصرالله ، دبیرکل حزب الله لبنان در مورد کارخانه آمونیاک در اطراف تل آویو سخن گفت و همچنین هنگامی که در خصوص هدف قرار گرفتن، نیروگاه هسته ای دیمونا صهیونیست ها را تهدید کرد مسئله معکوس شد و این حزب الله بود که رژیم صهیونیستی را تهدید کرد. علاوه بر اینها اخباری از حوادث اخیر شمال لبنان منتشر شده که نشان می دهند حزب الله ، صهیونیست ها در خصوص دخالت در این حملات عرسال تهدید کرده است و صهیونیست ها مجبور به عقب نشینی شده اند. سخنان تصمیم گیران و تصمیم سازان رژیم صهیونیستی در هرتزلیا همگی حول این محور متمرکز بود که این رژیم امکان مقابله صد در صد برای از بین بردن حزب الله لبنان را ندارد لذا راهکار صهیونیست ها برای مقابله با حزب الله تلاش برای تخریب حداکثری و ایجاد بالاترین میزان تخریب و هزینه برای حزب الله بوده است.
ایران
صهیونیست ها در کنفرانس هرتزلیا با آنکه ایران تهدید نخست معرفی کرده اند اما راهکار آنها برای ایران از راه های نرم و به ویژه فضای سایبری تعریف شده است. از مهمترین دلایل این امر باید به موشک های دوربرد و میانبرد ایران و هم چنین توافق هسته ای و فضای مثبتی که در عرصه روابط بین الملل به وجود آورده است می توان نامبرد. فلذا حمله به ایران نیز به راحتی نمی تواند در دستور کار صهیونیست ها قرار گیرد. مگر آنکه اتفاقاتی نادر رخ دهد.
حمله به حماس و نوار غزه
حمله به نوار غزه راحت تر از دو گزینه گذشته است. هرچند حمله به غزه نیز برای صهیونیست ها دیگر به آسانی گذشته نیست. مقاومت در نوار غزه در هجوم سال 2014 (جنگ51 روزه) نشان داد اگر صهیونیست ها به نوار غزه دوباره حمله کنند به هیچ وجه معلوم نیست بتوانند ابتکار عمل را در دست گیرند. آنها هنوز از جنگ گذشته 3 اسیر در دست حماس دارند که برای آنها نتوانسته اند کاری انجام دهند. آنها حتی نمی دانند این اسیران زنده اند یا مرده؟ با این حال شواهدی وجود دارند که می توانند به عنوان یک انگیزه، امکان حمله رژیم صهیونیستی به غزه را پر رنگ تر نشان دهند و اینکه صهیونیست ها آمادگی بیشتری برای صادر کردن بحران خود به نوار غزه و حمله ای دیگر به این منطقه دارند.
در این راستا سخنان یعقوب عمیدرور، مشاور سابق امنیت ملی رژیم صهیونیستی قابل توجه و مهم است. او می گوید ما برای حل مسئله نوار غزه هیچ راه حل ایجابی و مثبت پیشِ رو نداریم و تنها 3 گزینه منفی پیشِ روی ما است: گزینه نخست این است که نوار غزه را به طور کامل اشغال کنیم و گروه های مقاومت را در آنجا ریشه کن کنیم و پس از آن بار اقتصادی سنگینی در آنجا به وجود آوریم.
گزینه دوم این است که برای مدتی کوتاه وارد غزه شویم و تمام زیر ساخت های حماس را خراب کنیم و پس از آن از غزه خارج شویم. در این حالت نمی دانیم همان لحظه ای که از غزه خارج می شویم چه اتفاقی خواهد افتاد. و گزینه سوم که به نظر من بهترین گزینه است اینکه هر چند سال یکبار به غزه حمله کنیم و نگذاریم توانمندی حماس از اندازه ای بیشتر شود این راهکار سوم خیلی لطیف نیست اما رنج کمتری برای دولت ما و رفاه مردم ایجاد می کند. او بهترین راه را برای غزه، اعمال فشار آوردن تا حدی که مردم این منطقه مجبور به مهاجرت شوند می داند.
سخنان عمیدرور دو روی مختلف دارد: اول اینکه صهیونیست ها می خواهند غزه را به طور فرسایشی از بین ببرند. و دوم آنکه پس از گذشت 3 سال از آخرین جنگ لحظه به لحظه با گذشت زمان امکان حمله دوباره صهیونیست ها به این منطقه جدی تر و محتمل تر می شود.
نکته آخر
طی یکسال گذشته و به ویژه 2 دو ماه جاری میلادی، مسئولان تشکیلات خودگردان نیز به همراه صهیونیست ها و آمریکایی ها رسما طرح هایی را برای اعمال فشار بر نوار غزه مطرح کرده اند که همه اینها در راستای همان راهکار عمیدرور تحلیل می شود.
نتیجه
به نظر می رسد صهیونیست ها این بار با کمک تشکیلات خودگردان می خواهند غزه را نابود کنند. با توجه به شواهد موجود باید هر آن انتظار یک حمله ناگهانی به غزه را داشت. اما راهکار مقابله با این مسئله تنها در سکوت و کار پنهانی مقاومت نهفته است. هر چه دشمن کمتر از مقاومت و اقداماتش بداند کمتر به ریسک حمله فکر خواهد کرد. لذا سکوت و کار جهادی و پنهان راهکار حیاتی مقاومت در این مقطع حساس و حیاتی است.