به نقل از هاآرتص، سادات میخواست شبه جزیره سینا را آزد کند و نتیانیاهو هم میخواهد از هستهای شدن ایران جلوگیری کند اما هم سادات میدانست و هم نتانیاهو میداند که قدرت این کار را ندارد. راه حلی هم که هر دو به آن رسیدهاند مشابه است: «جنگ محدود و با اهداف مشخص بدون توجه به تلاشهای دیپلماتیک قدرتهای بزرگ.»
نویسنده این روزنامه صهیونیستی موانع پیش روی نتانیاهو در راستای حمله نظامی به ایران را چنین شرح داده است: مراکز هستهای ایران دور از دسترس هستند و به خوبی از آنها دفاع میشود، دولت آمریکا با حمله به ایران مخالف است، سران امنیتی اسرائیل هم در خصوص اجرای چنین عملیاتی دودول هستند و در صورت حمله، جبهه داخلی اسرائیل نیز هدف حمله موشکی قرار میگیرد.
اما با وجود این مسائل، نتانیاهو دستبردار نیست و با ادامه تهدیدهای عمومی، خود را به گوشه رینگ میبرد.
اینگونه تهدیدات نتانیاهو شبیه به تهدیدات انور سادات پیش از جنگ یوم کیپور است. در هر دو مورد، ابرقدرتی که پشت سر سادات یا نتانیاهو قرار داشته است، با جنگ مخالف بوده است. البته علیرغم این دو مخالفت، هر دو ابرقدرت سلاح در اختیار متحد خود قرار دادند، اتحاد شوروی به مصر موشک اسکاد داد و ایالات متحده هم هواپیماهای سوخترسان در اختیار اسرائیل قرار داده است.
شباهت دیگر سادات و نتانیاهو، استفاده از سلاح انرژی است. سادات از سلاح نفت علیه اسرائیل استفاده کرد، اکنون نتانیاهو نیز از سلاح نفت علیه ایران استفاده میکند، البته در جهت معکوس.
نتانیاهو به درستی نمیداند که چه زمانی میخواهد نقشه خود در خصوص حمله نظامی به ایران را عملی کند و سادات نیز درست تا بعدازظهری که جنگ یوم کیپور شروع شد، تردید داشت.
در آستانه چهلمین سالگرد جنگ یوم کیپور، نویسنده هاآرتص به نتانیاهو توصیه کرده که افعال و افکار سادات را آنالیز کند چرا که درسهای بسیار خوبی از آن خواهد گرفت.