توجه مانند بازو عمل میکند. باید روی آن تمرین کرد. تمرین دادن توجه حس داشتن کنترل، منطقی بودن و کنترل عواطف را به دنبال دارد. زندگی مادی باعث شده است که دستاوردها را قابل شمارش بدانیم؛ خانه، خودرو، فرزندها، رقم موجودی حساب بانکی و غیره. توجه غیرمادی است و اندازه گرفتن آن سخت.
هزار راه زیبا برای آغاز روز وجود دارد که با نگاه
کردن به صفحه گوشی همراه شروع نمیشود. با این حال تعداد کمی از ما این
آغاز را انتخاب میکنیم.
این
زمستان ۲۸ روز در دهکدهای قدیمی بدون اینترنت زندگی کردم. هر چه ذهنم
آرامتر میشد و هر چه عمیقتر به کارم مشغول میشدم بیشتر متوجه شدم که
سبک زندگی همیشه متصل به اینترنت باعث شده بود بیاستفاده شوم.
بلز
پاسکال میگوید، تمام مشکلات بشریت از جایی شروع میشود که نمیتواند آرام
در یک اتاق تنها بنشیند. آیا هیچ کدام از ما به یاد داریم که چگونه آرام،
تنها و بدون گوشی همراه در یک دست بنشینیم؟ من به یاد ندارم.
باید توجه خودم را برگردانم
این
اولین فکر من بعد از رسیدن به آنجا بود. مدتها پیش توجه من دست خودم بود.
آیا قبل از روزهای تلگرام و اینستاگرام بود؟ قبل از این که هر لباس و غذا
را باید عکس میانداختیم و هشتگ میزدیم؟ قبل از دیدن فیلم و سریالهای
رنگارنگ در تلویزیون و اینترنت؟ تمام اینها توجه ما را دزدیدهاند و همین
طور حس عاطفه و همدردی را.
سال
گذشته به بازی کلش آف کلنز معتاد شدم. البته از عمد نبود. در میانمار برای
تحقیقات بودم و متوجه شدم که کشاورزان روی بوفالوهای خود هم سرگرم این
بازی هستند. میخواستم متوجه شوم که چه چیزی باعث شده هرگز گوشی خود را
زمین نگذارند. مشکل این بازی این است که مدام شما را مشغول خود میکند و
روند رشد کلن خود را میبینید و ثمره هر روز تلاش در روز بعد مشهود است. به
همین دلیل ترک آن بسیار سخت بود.
بیل
مکبین در سال ۱۹۹۲ ساعتها برنامه شبکههای تلویزیونی که در آن زمان ۹۱
شبکه داشت را نگاه کرد و یافتههای خود را در کتابی تحت عنوان «عصر اطلاعات
گم شده» نوشت:
ما
معتقدیم که در عصر اطلاعات زندگی میکنیم. که انفجار اطلاعات و یا انقلاب
اطلاعات رخ داده است. هر چند در موارد اندکی این امر رخ داده اما در بسیاری
از موارد مهم خلاف این است. ما در برهه نادیده گرفتن زندگی میکنیم که علم
هویت و هدف در زندگی در دسترس نیست. این دوره عصر اطلاعات گم شده است.
امروز
میتوانم تمام روزم را در توییتر بگذارنم و خودم را متقاعد کنم که روز
مفیدی داشتهام. یا حداقل آن ماده شیمیایی در مغزم ترشح شود که احساس کنم
روز مفیدی بوده است. خبر بخوانم، به چند نفر جواب بدهم و بحثی جدید به راه
بیاندازم و هیچ چیز را در دنیا جابهجا نکنم.
شاید به این دلیل توجهام را از دست دادهام که ضعیف و ترسو هستم. شاید دیگران بر اوضاع کنترل دارند.
اما در آن ماه کاملا آفلاین شدم. اگر به مردم بگویم که آن ماه کاملا آفلاین بودم شبیه این است که گفتهام روی مریخ چادر زده بودم.
تریستان
هریس و جو ادلمن در پروژه خود مینویسند: هر چند برخی از ما اعتیاد به
فناوری را به احساسات فردی خود مانند ضعف اراده مربوط میدانیم. اما نرم
افزار مقصر است. این که وسوسه میشوید، نگاهی به گوشی بیاندازید واکنش
طبیعی به اپلیکیشنهاست که مهندسی شدهاند تا بیشترین زمان را صرف آنان
کنیم. اقتصاد توجه که سود فراوانی به شرکتهای مترکز بر توجه ما سرازیر
کرده مسابقهای برای تسخیر آخرین سلول مغز ما به راه انداختهاند. ممکن است
بگویید مسوولیت من است که در استفاده دیجیتالم بر خود کنترل داشته باشم و
متوجه نشوید که شغل هزار نفر در پشت صفحه گوشی این است که تمام مسوولیت من
را از بین ببرند. ما کنترل رابطه خود با فناوری را از دست دادهایم، زیرا
فناوری در کنترل ما بهتر عمل میکند.
آن
یک ماه مرهمی بر سرعت زندگیام بود. آرامش طبیعت بدون رسانه اجتماعی و غیر
اجتماعی حسی مانند راز و نیاز داشت و در اواخر ماه ذهنم پاک، پر از شعف و
خوشبین بود.
فرق
کمی و کیفی زیادی بین روزی که با تمرین، کتاب، عبادت، وعده مناسب و قدم
زدن با تفکر شروع میشود و روزی که با گوشی هوشمند در تخت آغاز میشود،
وجود دارد.
اما
آرامش آن روزها به محض آنلاین شدن از بین رفت. تعجب کردم که ذهنم چگونه به
سرعت به شکل قبل بازگشت. مغزم داشت به فضای مهندسی شده راهزنان توجه، عادت
میکرد اما تصمیم خود را گرفتم تا با برنامه با آن مقابله کنم. قطع زمان
بندی شده اینترنت مفید و پایدار است. قطع کامل اینترنت به دلیل زندگی در
جامعه کاملا متصل، امکان پذیر نیست. از چند ساعت صبح شروع کنید و افسار
توجه خود را به دست بگیرید.
توجه
مانند بازو عمل میکند. باید روی آن تمرین کرد. تمرین دادن توجه حس داشتن
کنترل، منطقی بودن و کنترل عواطف را به دنبال دارد. زندگی مادی باعث شده
است که دستاوردها را قابل شمارش بدانیم؛ خانه، خودرو، فرزندها، رقم موجودی
حساب بانکی و غیره. توجه غیرمادی است و اندازه گرفتن آن سخت.
قطع
ارتباط به من کمک کرد به یاد بیاورم که قبل از از دست دادن توجه چه حسی
داشتم. نداشتن ارتباط کمکی به من کرد که تمام سالهای آنلاین بودن قادر به
آن نبود.
من میخواستم افسار توجه را دوباره در دست بگیرم و فعلا موفق شدم.