۱۵ دی ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۳
کد خبر: ۲۵۲۱۳
وقتي گزارش گورخواب‌ها منتشر شد، بسياري برآشفتند، عده‌اي احساساتي شدند و برخي از آنان احساس شرم كردند. ولي يك پرسش بي‌پاسخ ماند و اينكه چرا اين پديده در جامعه ايران وجود دارد؟ جامعه‌اي كه فقير نيست، مردم هم كمابيش حس نوعدوستي دارند. دولت و حكومت هم كه بي‌خيال اين مسائل نيست، همه آنان شعارهاي عدالت‌خواهانه و فقرزدايي مي‌دهند، پس چرا چنين پديده‌هايي كماكان وجود دارد؟
وقتي گزارش گورخواب‌ها منتشر شد، بسياري برآشفتند، عده‌اي احساساتي شدند و برخي از آنان احساس شرم كردند. ولي يك پرسش بي‌پاسخ ماند و اينكه چرا اين پديده در جامعه ايران وجود دارد؟ جامعه‌اي كه فقير نيست، مردم هم كمابيش حس نوعدوستي دارند. دولت و حكومت هم كه بي‌خيال اين مسائل نيست، همه آنان شعارهاي عدالت‌خواهانه و فقرزدايي مي‌دهند، پس چرا چنين پديده‌هايي كماكان وجود دارد؟
 
دو علت مهم را مي‌توان براي اين واقعيت برشمرد، هرچند دلايل ديگري نيز هست. نخستین علت، عمومي و اجتماعي نشدن مشكلات و آسيب‌هاي اجتماعي است. مقدمه لازم حل مسائل آسيب‌هاي اجتماعي، به عرصه عمومي كشيده شدن آنهاست. اگر به هر دليلي امكان كشيده شدن مسأله به عرصه عمومي نباشد و آن مسأله تبديل به موضوعي اجتماعي نشود، كسي هم براي حل آن اقدام نخواهد كرد. علت دوم نيز به نحوي به علت نخست مربوط مي‌شود. مسأله اجتماعي بايد راه ‌حل علمي و نيز اجتماعي داشته باشد و چنين راه ‌حلي محصول به عرصه عمومي آمدن آن مسأله نيز هست. در اتاق‌هاي در بسته و راه‌ حل‌هاي انتزاعي و مدیریتی یا فردمحورانه نمي‌توان اين مسائل را حل كرد. يكي از اين مسائل، موضوع خطرات پارازيت‌ها براي مقابله با استفاده مردم از رسانه‌هاي ماهواره‌اي بود که در ابتدا به مسأله‌ای اجتماعی تبدیل نشد و برای سال‌های زیادی مسکوت ماند و چنانکه شايسته بود طرح عمومی نشد. این مسأله که ناشی از ورود ماهواره به کشور بود بايد در ابعاد گوناگون طرح و براي هر يك از ابعاد آن پاسخ‌هايي داده مي‌شد. در اينجا ابعاد احتمالي اين مسأله را طرح مي‌كنيم.
 
چرا مردم بيش از حد مورد انتظار قانون‌گذار از شبكه‌هاي ماهواره‌اي استفاده مي‌كنند؟
آيا اين استفاده زيان دارد؟ اگر بله، موازنه سود و زيان آن چگونه است؟
فارغ از اين موازنه، آيا امكان عملی منع كردن مردم در استفاده از اين رسانه‌ها وجود دارد؟ اگر بله، چه هزينه‌اي دارد؟ و اگر نه، چه ضرورتي به قانون‌نويسي و ممنوع كردن كاري است كه انجام آن براي حكومت غيرممكن است؟
آيا شيوه‌هايي كه تاكنون براي منع مردم در استفاده از ماهواره انجام شده موفق بوده؟ اگر نه چرا؟
 
آيا شيوه پارازيت انداختن براي ناكارآمد كردن استفاده مردم از ماهواره موثر است؟ اگر خير، عوارض آن به لحاظ سلامتي و نيز به لحاظ رواني و سياسي براي مردم چيست؟
چگونه مي‌توان اين عوارض را اثبات يا رد كرد؟ مطالعات در اين زمينه چه نتايجي داشته ‌است؟ و انواع پرسش‌هاي ديگر.
 
شايد گفته شود كه اگر رسانه‌های رسمي جامعه آن‌قدر آزاد بودند كه به اين موارد مي‌پرداختند، آنگاه مسأله‌اي به نام ماهواره نداشتيم كه كسي بخواهد جلوی نگاه کردن آن را بگیرد. رسانه رسمي كه بتواند اين موضوعات را به بحث و مطالعه بگذارد، رسانه‌اي آزاد است كه ترسي از ماهواره و اينترنت ندارد. اين ايراد درست است، بنابراين مسئوليت توجه و گرايش به ماهواره يا هر رسانه غيررسمي ديگر متوجه ناكارآمدي رسانه رسمي است. ولي از این هم بدتر، تبعات منفي براي سلامتي مردم به دليل ارسال پارازيت است. موضوعي كه براي مدت‌هاي طولاني به‌طور رسمي مورد بحث قرار نمي‌گرفت تا در نهايت معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت در این مورد به‌طور رسمي اظهارنظر كرد. اين اظهارنظر پس از گذشت حدود ١٥‌سال انجام مي‌شود و شايد بخشي از عوارض آن تا کنون نصيب جامعه شده است.
وي اعلام كرد: «چون در ابتدا اطلاعات کاملی نداشتیم که پارازیت‌ها سرطان‌زا هستند یا خیر، اظهارنظر نمی‌کردیم اما مطالعات اولیه اخیر نشانگر آن است که این امواج و پارازیت‌ها عوارض دارند و در ابتلا به سرطان موثرند. علاوه بر این‌که امواج و پارازیت‌ها ممکن است باعث ایجاد سرطان شوند، می‌توانند عوارض دیگری هم برای سلامتی داشته باشند و در شیوع بیشتر سرطان در کشور ما هم تاثیرگذار باشند. سرطان سینه شایع‌ترین نوع سرطان در ایران است. متاسفانه سن شروع سرطان سینه در ایران ١٨‌سال زودتر از سن شیوع این بیماری در کشورهای غربی است. سرطان سینه یکی از معدود سرطان‌های قابل درمان است و می‌توان به‌طور کامل آن را درمان کرد.»
 
 به‌طور يقين اين اظهارنظر با رعايت كليه جوانب و به صورت محافظه‌كارانه‌اي انجام شده است. ولي در هرحال همين حد از اظهارنظر رسمی نيز اهميت دارد. اگر مسأله پارازيت‌ها و ماهواره در سال‌هاي اوليه آن اجتماعي شده بود، اين مطالعات زودتر انجام مي‌شد و به ثمر مي‌رسيد، ولي اين تأخير عوارض خاص خود را ايجاد كرده است؛ عوارضي كه در سال‌هاي آينده بروز بيشتري خواهد داشت.
 
با وجود اين، اذعان به اين واقعيت يك گام مهم و رو به‌ جلو است. حال بايد موضوع را از جانب دیگری بررسي كرد. آيا به لحاظ حقوقي ارسال پارازيت‌ها مجاز است؟ كساني كه از اين وضع متاثر و بیمار شوند، چگونه و از چه مرجعي مي‌توانند ادعاي خسارت كنند؟ آيا ارسال پارازيت‌ها با علم به تبعات مذكور در سخنان آقاي معاون وزير بهداشت است؟ آيا اين احتمال را نمي‌دهيم كه چند‌سال بعد دوباره به اين فكر كنيم كه بايد پيش از اين مانع ارسال آنها مي‌شديم؟ مسئوليت رسانه ملي در طرح و به بحث گذاشتن اين موضوعات چيست؟
 
اگر به اين پرسش‌ها پاسخ داده شود، بدون ترديد به اين نتيجه خواهيم رسيد كه رويكرد كلي ما به امور، مشكلات و مسائل جامعه و نيز راه‌هاي حل آنها به‌كلي نادرست است و نه‌تنها مسأله را حل نمي‌كند كه گره آن را كورتر هم مي‌كند.

روزنامه شهروند

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر