۲۲ فروردين ۱۳۹۲ - ۲۳:۱۴
کد خبر: ۲۴۱۲
تحلیل «المانیتور» از مذاکرات هسته‌ای ایران:
با پایان یافتن دومین دور از مذاکرات هسته‌ای ایران در آلماتی و ‌توافق نکردن دو طرف بر سر موضوعات اساسی، بار دیگر مشخص شد که تفاوت دیدگاه‌ها میان طرفین بسیار زیاد است. این موضوع، بار دیگر ضرورت آسیب‌شناسی روند مذاکرات را برجسته ساخته و سایت المانیتور را واداشته تا با انتشار تحلیلی، به بررسی این امر بپردازد.
با پایان یافتن دومین دور از مذاکرات هسته‌ای ایران در آلماتی و ‌توافق نکردن دو طرف بر سر موضوعات اساسی، بار دیگر مشخص شد که تفاوت دیدگاه‌ها میان طرفین بسیار زیاد است. این موضوع، بار دیگر ضرورت آسیب‌شناسی روند مذاکرات را برجسته ساخته و سایت المانیتور را واداشته تا با انتشار تحلیلی، به بررسی این امر بپردازد.

به گزارش «تابناک»، سایت تحلیلی «المانیتور» با انتشار تحلیلی درباره مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵، اشاره می‌کند که با وجود گفت‌و‌گوهای فشرده طرفین در قزاقستان، بن بست همچنان ادامه دارد. به این ترتیب، در فاصله موجود تا مذاکرات بعدی، از تمرکز بر چگونگی دستیابی به یک توافق درونی دست برداشته و خود چهارچوب مذاکرات را ‌به عنوان عاملی چالش زا مورد توجه قرار دهیم.

در این نوشتار که به قلم محمد علی شعبانی ـ که از سوی المانیتور با نام پژوهشگری ایرانی در دانشگاه لندن معرفی شده ـ انتشار یافته، اشاره شده که برای ناظران خارجی نیز سودمند است که با دیدگاه ایرانی درباره چهارچوب گروه ۱+۵، چشم انداز پیشرفت در این چهارچوب و چگونگی فراهم کردن مقدمات گفت‌و‌گوی احتمالی میان ایران و آمریکا آشنا شوند.

اما به باور این تحلیلگر، پیش از پاسخ به این مسائل، باید اشاره کرد که تقریباً همه افراد مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران، موضوع هسته‌ای را در ارتباط مستقیم با روابط نامساعد ایران و آمریکا ارزیابی می‌کنند. پیش از این، وقتی در تهران سخن از دیدگاه‌های ۱+۵ به میان می‌آمد، تصویر ذهنی مبهم بود. اما به نظر می‌رسد اکنون این تصویر تا اندازه بسیاری روشن شده است؛ افزون بر این، باید اشاره کرد که چشم‌انداز وارد کردن روسیه و چین به مذاکرات هسته‌ای، زمانی به واسطه تفاوت شدید دیدگاه‌های طرفین مطرح شد. اما در میان کسانی که خواستار ارتباط نزدیک‌تر و درگیر شدن عمیق‌تر در روند رابطه با غرب هستند، این تصمیم اشتباه تلقی شد.

در سوی دیگر ماجرا، بدبینی‌های عمیق تاریخی نسبت به نیات روسیه نیز وجود داشت؛ هرچند، دیدگاه اولیه این بود که وارد کردن قدرت‌های غیرغربی به مذاکرات هسته‌ای، می‌تواند باعث تضعیف تلاش‌های آمریکا به منظور تبدیل تحریم‌های یکجانبه به مجازات‌های چندجانبه شود.

اما چه تحلیلی در پس این دیدگاه نسبت به چهارچوب کنونی مذاکرات هسته‌ای وجود دارد؟

به گفته یک دیپلمات ارشد سابق ایرانی که نخواسته نامش فاش شود، ترکیب گروه ۱+۵ دربردارنده هیچ امیدی برای یافتن راهکاری پایدار در پرونده هسته‌ای نیست، زیرا این گروه اصولاً توانایی چنین کاری را ندارد. وی در این زمینه به منافع متضاد اعضای این گروه اشاره می‌کند.

این دیپلمات سابق می‌گوید: گروه قبلی (سه کشور اروپایی یا E۳) تشکیل شده بود تا در زمانی که ایالات متحده مایل به هیچ گونه رابطه‌‌ با ایران نبود، از فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت جلوگیری کند. زمانی که این گروه بندی جدید تشکیل شد، ایران این تصور را داشت که روسیه و چین جانب ایران را گرفته و جلوی ارجاع پرونده به شورای امنیت را خواهند گرفت، ولی حضور ۱+۵ تنها اوضاع را پیچیده‌تر کرد.

یک دیپلمات پیشین دیگر نیز می‌گوید: روسیه و چین تاکنون هیچ گونه احساس ناخوشایندی نسبت به همراهی با کشورهای غربی در مواجهه با ایران نداشته‌اند. دیگر افراد مرتبط با پرونده هسته‌ای ایران نیز منافع رقیب در گروه ۱+۵ را در موضوع هسته‌ای مشکل‌زا می‌دانند.

سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در مذاکرات اخیر در آلماتی اشاره کرد که دلیل نبود ‌پیشرفت در مذاکرات، ارائه نشدن یک نقشه راه برنامه مشخص از سوی گروه ۱+۵ به منظور حل و فصل موضوع هسته‌ای بوده است. البته این موضوع جای تعجب ندارد. ۱+۵ چنین نقشه راهی ارائه نکرده، زیرا اصولاً نتوانسته بر سر چنین طرحی به توافق درونی برسد.

نویسنده این مطلب در ادامه دیدگاه خود درباره شرایط پیشرفت در مسیر حل و فصل موضوع هسته‌ای را مطرح کرده و می‌نویسد: بهترین راه، ایجاد گشایشی در روابط ایران و آمریکا و گفت‌و‌گوهای دوجانبه آنهاست. البته مسأله اصلی در این میان، چگونگی برقراری رابطه، بدون آسیب دیدن از پیامدهای منفی آن است.

وی در ادامه به بررسی راه‌های احتمالی برقراری این رابطه می‌پردازد که به طور خلاصه می‌توان از مواردی همچون لغو تحریم‌های یکجانبه آمریکا در فرایند مذاکرات و به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران نام برد.

اما آنچه در عمل رخ داده، ‌این است که نه تنها ۱+۵ تاکنون ‌‌رسمی حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت نشناخته، بلکه آمریکا نیز با کارهایی همچون ‌وضع تحریم‌های همه جانبه علیه ایران و خارج کردن گروه مجاهدین خلق (گروهک منافقین) از لیست سیاه، در مسیر مخالف حرکت کرده است.

در پایان، این تحلیلگر استدلال می‌کند تا هنگامی که ایران و ایالات متحده دست‌کم برای رسیدن به توافق، ‌هم‌نظر نباشند، هیچ پیشرفتی در موضوع هسته‌ای حاصل نخواهد شد؛ افزون بر این، هر دو طرف باید به شعار باستانی زرتشت توجه داشته باشند: پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک.
بنابراین، باید برای برقراری گفت‌و‌گوی مستقیم میان ایران و آمریکا، هر سه این شعارهای بنیادی در عرصه عمومی و همچنین خصوصی راهنمای عمل قرار گیرد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر