۲۰ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۴
کد خبر: ۲۴۰۰
یک اندیشکده آمریکایی با بررسی مراحل شکل‌گیری بحران هسته‌ای ایران معتقد است فشارهای اقتصادی و حتی اقدامات نظامی احتمالی غرب قادر به متوقف کردن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران نیست.
اندیشکده آمریکایی«بنیاد صلح بین‌المللی کارنگی» ، در مقاله‌ای به قلم «علی واعظ» و «کریم سجادپور» ضمن پرداختن به ابعاد مختلف و همینطور تاریخچه بحران هسته‌ای، هزینه برنامه هسته‌ای ایران را بیش از 100 میلیارد دلار تخمین زده و در کنار اشاره به خطرات موجود در زمینه مسائل ایمنی تأسیسات هسته‌ای ایران، به خصوص راکتور هسته‌ای بوشهر، فشارهای اقتصادی و حتی اقدامات نظامی احتمالی غرب را قادر به متوقف کردن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران نمی‌داند. در این مقاله آمده است: اودیسه هسته‌ای نیم قرنی ایران، با هزینه‌های مالی هنگفت، مخاطرات غیرقابل پیش‌بینی، و انگیزه‌های نامشخصی همراه بوده است. تاریخچه مخفی برنامه هسته‌ای ایران، در کنار ممنوعیت پوشش رسانه‌ای آزاد موضوعات هسته‌ای از سوی حکومت در داخل کشور، مانع از شکل گرفتن گفتمان‌های بسیار ضروری داخلی بر سر توجیهات مبتنی بر سود و هزینه این برنامه در میان کارشناسان و تصمیم‌گیرندگان ایرانی شده است. پرسش‌های اساسی قابل طرحی در مورد کارآمدی اقتصادی این برنامه و مسائل ایمنی آن کماکان بدون پاسخ مانده‌اند.

فشار اقتصادی یا نیروی نظامی نمی‌تواند به برنامه هسته‌ای ایران «پایان» دهد  

فشار اقتصادی یا نیروی نظامی نمی‌تواند به برنامه هسته‌ای ایران «پایان» دهد. این برنامه به مسئله‌ای از جنس غرور ملی بدل شده و هزینه‌های آن به سادگی مورد غفلت قرار گرفته است.


مسئله هسته‌ای هیچگاه در غیاب یک توافق سیاسی گسترده‌تر، به طور کامل رفع نخواهد شد. تنها راه حل عملی برای اطمینان از اینکه برنامه هسته‌ای ایران همیشه و کاملا صلح‌آمیز باقی خواهد ماند، یک راه حل دیپلماتیک قابل پذیرش برای طرفین است؛ و با توجه به اینکه یک چنین مصالحه‌ای سیاسی دست نیافتنی می‌نماید، در حال حاضر هدف تعاملات دوطرفه باید تشنج‌زدایی و آرام ساختن فضای روابط کنونی باشد.


راهکارهای جایگزینی وجود دارد و باید به آنها توجه نشان داد. برای مثال، طبق برآوردها، ظرفیت ایران برای بهره‌برداری از انرژی خورشیدی سیزده برابر کل انرژی مورد نیاز این کشور را می‌تواند تأمین کند. بنابراین ارائه پیشنهادی مبنی بر انتقال آخرین و به‌روزترین فناوری‌های انرژی جایگزین می‌تواند پیش‌زمینه مناسبی برای مذاکرات هسته‌ای امیدوارکننده‌تر باشد.


از دیپلماسی عمومی باید به عنوان مکملی برای دیپلماسی هسته‌ای بهره‌برداری شود. باید کوشید تا ایرانی‌ها به وضوح دریابند که آمریکا خواستار ایرانی آباد و همبسته [با جامعه بین‌المللی] -در برابر یک ایران ضعیف و منزوی- است. واشنگتن باید تصویر کاملا شفافی از مجموع امتیازاتی را که ایرانی‌ها در صورت مصالحه‌ای هسته‌ای (غیر از سبک شدن فشار تحریم‌ها و کاهش خطر وقوع جنگ) از آن برخوردار خواهند بود، ترسیم کرده و شرح دهد که چگونه اتخاذ رویکردی آشتی‌جویانه از سوی ایران، وضعیت اقتصادی این کشور را بهبود بخشیده و منجر به پیشرفت مهارت‌های فنی -از جمله فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای- در ایران خواهد شد.


راهکارهای کنونی غرب تنها می‌تواند پیشرفت هسته‌ای ایران را به تأخیر اندازد  

بیش از یک دهه است که برنامه هسته‌ای مناقشه آمیز ایران، بر دیگر مسائل بین‌المللی سایه انداخته است. آمریکا و هم‌پیمانان همفکر این کشور با تلاشی سخت و بی‌امان در پی آن بوده‌اند که تهران را به محدود کردن فعالیت‌های هسته‌ای خود مجبور و مجاب سازند. به طور خاص، برنامه غنی‌سازی اورانیوم در ایران و تلاش این کشور برای کسب ظرفیت‌های چرخه کامل سوخت هسته‌ای از مهم‌ترین نگرانی‌های بین‌المللی بوده است. دستیابی به چنین توانمندی‌هایی به معنای توان ایران در تأمین سوخت لازم برای نیروگاه‌های هسته‌ای و همینطور بمب‌های اتمی خواهد بود. اما مذاکرات، مجازات‌های اقتصادی و تحریم‌های سیاسی، خرابکاری‌های مخفیانه، و تهدیدات نظامی در بهترین حالت تنها می‌توانند پیشرفت هسته‌ای ایران را برای مدتی به تأخیر اندازند.


نصب سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز، توان غنی‌سازی ایران را به شدت بهبود خواهد بخشید  

طبق برآورد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در فوریه 2013، ذخیره خالص مواد شکاف‌پذیر ایران به تقریبا 7 تن اورانیوم غنی‌شده 5 درصد و 167 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده 20 درصد افزایش یافته است،[1] که به خصوص مورد دوم برای جامعه بین‌المللی بسیار آزار دهنده است زیرا ذخیره کردن اورانیوم غنی‌شده 20 درصد به شکل چشمگیری (تا بیش از 90 درصد) زمان لازم برای دسترسی به ماده شکاف‌پذیر تسلیحاتی از اورانیوم طبیعی را کاهش می‌دهد. حجم موادی که ایران تا اکنون ذخیره کرده است، در صورتی که بیشتر غنی شود، می‌تواند برای تولید دست‌کم پنج سلاح هسته‌ای کافی باشد. مسئله نگران‌کننده‌تر این است که ایران نصب سانتریفیوژهای پیشرفته‌تری را در تأسیسات غنی‌سازی نطنز آغاز کرده که می‌تواند به بهبود و افزایش توان غنی‌سازی ایران تا سطوح بالاتر کمک کند.[2]


حتی «فتنه‌گران» نیز بر حقوق هسته‌ای ایران تاکید دارند  

در عین حال که «پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) ،» حق ایران را برای استفاده غیرنظامی و صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای محفوظ می‌داند، مسئله کنونی بر سر تبعیت تهران از اصل دوم این پیمان است که کشورها را از فعالیت‌های تسلیحاتی منع می‌کند. درست همان فناوری‌ای که برای تولید اورانیوم کمتر غنی‌شده برای رآکتورهای هسته‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌تواند برای تولید اورانیوم بیشتر غنی‌شده برای یک سلاح هسته‌ای به کار گرفته شود.

آمریکا و اسرائیل، ایرانی مسلح به سلاح هسته‌ای را به عنوان تصویری «غیرقابل پذیرش» و یک «تهدید وجودی» توصیف کرده‌اند. در همین حین، حکومت ایران نیز برنامه هسته‌ای خود را -که بر صلح‌آمیز بودن آن تاکید دارد- به عنوان «حق مسلم» ملت خود و به عنوان نمادی از مدرنیته و پیشرفت‌های فناوری، یعنی رویدادی درست مانند قدم گذاشتن بر روی ماه معرفی می‌کند. نتایج بررسی‌هایی که علی‌رغم محدودیت‌های نظرسنجی‌های تلفنی در جوامع بسته انجام شده‌اند، غالبا نشان می‌دهد که اکثر ایرانی‌ها موافق ادامه توسعه یک برنامه انرژی هسته‌ای غیرنظامی در کشور خود هستند. حتی سران مخالفان ایرانی نیز که از سوی حکومت «فتنه‌گر» نامیده می‌شوند، بر حقوق هسته‌ای ایران تاکید دارند.


پرسش‌های بسیار مهمی در خصوص برنامه هسته‌ای ایران بی‌پاسخ مانده است  

پرسش‌های اساسی موجود در خصوص این برنامه هسته‌ای نه تنها بی‌پاسخ مانده‌اند که در واقع حتی هنوز به صورت علنی و عمومی مطرح نشده‌اند. برای مثال، هزینه مالی برنامه هسته‌ای ایران چقدر است؟ چرا ایران به سرمایه‌گذاری بر روی فناوری‌های مراحل مقدماتی، مانند استخراج اورانیوم از معدن، فرآوری، غنی‌سازی، و تأسیسات تولید سوخت نیاز دارد؟ آیا قدرت هسته‌ای می‌تواند خودکفایی انرژی ایران را برای بلند مدت تضمین کند؟ به علاوه وضعیت برنامه هسته‌ای ایران در مقایسه با دیگر کشورها، ظرفیت‌های زیست محیطی انرژی هسته‌ای، و همینطور میزان ایمنی و امنیت تأسیسات و نیروگاه‌های هسته‌ای این کشور کماکان نامشخص است.


تحریم‌های سنگین مالی، فنی، و انرژی، هزینه‌های غیرمستقیم برنامه هسته‌ای ایران محسوب می‌شود  

اما باید به تمام این پرسش‌ها پاسخ داد؛ و تخمین هزینه مالی نیم قرن فعالیت ایران در زمینه دستیابی به فناوری هسته‌ای، می‌تواند شروع مناسبی برای این کار باشد. با وجود اینکه غالب برنامه‌های هسته‌ای به لحاظ مالی از شفافیت چندانی برخوردار نیستند، اما سال‌ها فعالیت مخفیانه می‌تواند با قطعیت از هزینه‌های هنگفت هسته‌ای تهران خبر دهد. از آن گذشته برنامه هسته‌ای ایران به سبب تحریم‌های فوق‌العاده سنگین مالی، فنی، و انرژی، هزینه‌های غیرمستقیم دیگری را نیز به اقتصاد این کشور تحمیل کرده است. بررسی داده‌های عمومی موجود و مصاحبه با افراد کلیدی مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران، تخمینی کلی از هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم این برنامه را امکان‌پذیر ساخته است. ارزش اقتصادی سرمایه‌گذاری در فناوری‌های مراحل مقدماتی و پافشاری بر غنی‌سازی داخلی اورانیوم باید بر اساس گزارش‌های منتشر شده از سوی خود ایران در خصوص منابع اورانیوم داخلی موجود و همینطور توانمندی‌های پالایش اورانیوم و تولید سوخت مورد توجه قرار گیرد.


ایران نخستین کشور خاورمیانه است که انرژی هسته‌ای را برای تولید برق استفاده می‌کند 

حکومت ایران از بازه‌ای از استدلال‌های مختلف برای توجیه تلاش‌های خود در راستای غنی‌سازی بومی اورانیوم بهره‌برداری می‌کند. یکی از این استدلال‌ها که غالبا از سوی مقامات ایرانی مطرح می‌شود این است که انرژی هسته‌ای به آنها اجازه خواهد داد که با کاهش مصرف داخلی نفت و گاز، میزان صادرات انرژی را با هدف دستیابی به منافع اقتصادی بیشتر، افزایش دهند. اما این در حالی است که تلاش برای کسب امتیازات زیست محیطی و فنی حاصل از توان هسته‌ای، تا کنون برای ایران به بهای ایجاد اختلال در بخش هیدروکربنی و ظرفیت کسب و توسعه صنعت انرژی تجدیدپذیر تمام شده است.

ایران نخستین کشور خاورمیانه است که انرژی هسته‌ای را برای تولید برق استفاده می‌کند، اما همسایگان این کشور، از جمله امارات متحده عربی، عربستان سعودی، بحرین، کویت، عمان، قطر، مصر، و حتی یمن نیز، شاید نه چندان مشتاقانه، تصمیم گرفته‌اند که از ایران تبعیت کنند. با مقایسه وضعیت و برتری‌های فنی و اقتصادی این کشورها می‌توان دریافت که احتمالا به زودی، تأسیسات و نیروگاه‌های هسته‌ای ایران منسوخ و استفاده از آنها در مقایسه با رآکتورهای هسته‌ای دیگر کشورهای منطقه بیش از اندازه پرهزینه خواهد شد.


تردیدهایی در خصوص آمادگی ایران برای مواجهه با پیشامدهای غیرمترقبه هسته‌ای وجود دارد  

پس از فاجعه طبیعی-هسته‌ای نیروگاه اتمی فوکوشیمای ژاپن، نگرانی‌های دیرپا در مورد ایمنی و امنیت تأسیسات هسته‌ای ایران بار دیگر به مرکز توجهات بازگشت[3]. زلزله‌خیزی ایران، تردیدهایی را در خصوص سیاست‌های هسته‌ای حکومت، در میان تعداد فزاینده‌ای از صاحب‌فکران ایرانی ایجاد کرده است[4] آمادگی این کشور برای مواجهه با پیشامدهای غیرمترقبه هسته‌ای، خود مسئله دیگری است که نیاز به بررسی‌های بسیار دقیق و کاملی دارد.

نگاهی ژرفکاوانه به این مسائل حیاتی می‌تواند ابزار قدرتمندی را برای پیشبرد دیپلماسی عمومی مردمی در اختیار جامعه بین‌المللی قرار دهد. جای مردم ایران عمدتا در بحث‌های هسته‌ای خالی است. توده مردم ایران در صورت آگاهی بیشتر، بهتر می‌توانند در مورد عقلانیت پیگیری برنامه‌ای هسته‌ای که تا این لحظه، هزینه‌هایی بسیار گزاف -که سنگینی آن بیش از همه بر دوش مردم قرار گرفته- و امتیازاتی بسیار غیرقطعی داشته است، قضاوت کنند. به علاوه، موضوعات قطعی‌تر و کمتر مناقشه آمیزی چون لزوم رسیدگی به مسائل ایمنی و امنیت هسته‌ای یا تلاش برای دستیابی به منابع جایگزین انرژی نیز می‌تواند ابعاد و فضای عمل بحث‌های دیپلماتیک را در تلاش برای رفع بحران پیچیده و بغرنج هسته‌ای ایران گسترش دهد.


آمریکا نخستین راکتور ایران را در سال 1957 در دانشگاه تهران راه‌اندازی کرد  

شکل‌گیری بحران - برنامه هسته‌ای شاه - ایده اولیه (1979-1957) 

تاریخچه پیدایش برنامه هسته‌ای ایران به سال 1957 بازمی‌گردد. بسیار جالب است که در حقیقت این خود آمریکا -حامی اصلی راهبردی تهران در آن زمان- بود که با امضای تفاهم‌نامه‌ای تحت پوشش طرح «اتم برای صلحِ» «دوایت آیزنهاور» ، رئیس جمهور وقت آمریکا با ایران، بذر توسعه هسته‌ای را در این کشور پاشید.[5] «شرکت ماشین‌آلات و ریخته‌گری آمریکا» نخستین مرکز هسته‌ای ایران را در دانشگاه تهران و با یک راکتور 5 مگاواتی با هزینه 1 میلیون دلار راه‌اندازی کرد. «جنرال دینامیکس،» یک شرکت آمریکایی دیگر، 15/5 کیلوگرم اورانیوم با درجه خلوص تسلیحاتی را به عنوان سوخت راکتور تحقیقاتی تهران، در اختیار ایران قرار داد. با این حال پیشرفت‌های اولیه بسیار کند و آرام بود و این راکتور تنها پس از گذشت ده سال، در نوامبر 1967 به مرحله عملیاتی رسید.[6]


ایران از نخستین کشورهایی بود که به پیمان منع گسترش هسته‌ای پیوست  

در سال 1968، ایران از نخستین کشورهایی بود که NPT را امضا کرد، پیمانی که مفاد آن دو سال قبل در مجلس ایران پذیرفته شده بود. تهران توافقنامه پادمان‌های خود را با آژانس اتمی، در سال 1974 تکمیل کرد[7]. در همان سال، «سازمان انرژی اتمی ایران» تاسیس شد و «اکبر اعتماد» که یک فیزیکدان کارشناس راکتور تحصیل کرده در فرانسه و سوئیس بود، ریاست این سازمان را بر عهده گرفت.[8]

محمدرضا شاه پهلوی، با کمک شوک [بهای] نفت سال 1974، ناگهان تصمیم گرفت که انرژی هسته‌ای را به اولویت حکومت خود بدل کند. روایت رسمی این بود که نفت «یک ماده با ارزش» است و نباید به هدر رود، بنابراین نیاز انرژی ایران باید با استفاده از منابعی متنوع تأمین شود. فناوری هسته‌ای برای شاه، نه تنها از الزامات مدرنیته که همچنین نمادی از قدرت و اعتبار تازه به دست آمده ایران بود.


شاه تصمیم داشت سالی یک راکتور هسته‌ای بسازد  

یک سازمان پژوهشی آمریکایی، به نام «موسسه تحقیقاتی استنفورد» برآورد کرد که اگر ایران در پی دستیابی به استقلالی هسته‌ای، در سطح یک «ابرقدرت» بین‌المللی است، باید بتواند تا سال 1994، ۲۳۰۰۰ مگاوات برق از انرژی هسته‌ای تولید کند؛ و شاه در آن زمان، تا حدودی به سبب همین توصیه، برنامه بلندپروازانه‌ای را برای ساخت و توسعه چندین راکتور هسته‌ای کامل در سریع‌ترین زمان ممکن آغاز کرد[9]. با وجود اینکه تصمیمی قطعی در زمینه تعداد کل رآکتورهای مورد نظر وجود نداشت، اما هدف جاه‌طلبانه و خیال‌پردازانه شاه این بود که سالی یک راکتور بسازد.[10]

و در همین حین، مجموعه کارکنان هسته‌ای ایران تحت آموزش‌های لازم قرار می‌گرفتند. سازمان انرژی اتمی ایران، قراردادهای ویژه‌ای را با دانشگاه‌ها و مراکز فنی معتبر سرتاسر جهان برای پرورش سرمایه‌های انسانی لازم برای برنامه هسته‌ای خود امضا می‌کرد. در میان این مؤسسات، نام «موسسه فناوری ماساچوست (دانشگاه MIT)» نیز به چشم می‌خورد که در برابر چنین آموزش‌هایی مبلغ 20 میلیون دلار از ایران دریافت کرده بود[11]. بسیاری از تصمیم‌گیرندان کنونی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، از جمله «علی‌اکبر صالحی» وزیر کنونی امور خارجه و سرپرست پیشین سازمان انرژی اتمی ایران، از جمله افرادی بودند که در جریان این برنامه‌ها آموزش دیدند.[12]


بودجه سازمان انرژی اتمی در اواخر دوره پهلوی برابر با بیش از 11 میلیارد دلار امروز بود  

سازمان انرژی اتمی ایران در سال 1977، با حمایت‌های ویژه سلطنتی، به شکل چشمگیری گسترش یافت و بیش از ۳۸۰۰ متخصص، مهندس، تکنسین، و کارآموز را به کار گرفت[13]. دانشجویان برای بهره‌مندی از آموزش‌های لازم به خارج از کشور فرستاده می‌شدند و به عنوان متخصصان هسته‌ای به ایران باز می‌گشتند. این سازمان در فاصله زمانی سال 1974 تا 1977، شاهد افزایش دوازده برابری دانشمندان خود از 67 به 862 نفر بود. در آخرین سال‌های سلطنت پهلوی، سازمان انرژی اتمی، پس از شرکت ملی نفت ایران، سنگین‌ترین بودجه کشور را به خود اختصاص می‌داد. کارکنان این سازمان بالاترین دستمزدها را دریافت می‌کردند[14] اعتماد از سوی شاه برای تخصیص هزینه‌های سازمان خود وکالت تام‌الاختیار داشت. بودجه سالانه این سازمان با شتابی باورنکردنی از 8/30 میلیون دلار در سال 1975 به 3/1 میلیارد دلار در سال 1976 و در سال 1977 به 3 میلیارد دلار (برابر با بیش از 11 میلیارد به ارزش دلار سال 2012) رسید.[15]


آمریکا در زمان شاه نیز با پیشرفت هسته‌ای ایران مخالفت می‌کرد  

پافشاری شاه برای کسب مهارت و ظرفیت چرخه کامل سوخت و همینطور برای دستیابی به توانمندی باز فرآوری پلوتونیوم -که در آن زمان، نسبت به غنی‌سازی اورانیوم، راه ساده‌تری برای تأمین سوخت یک سلاح هسته‌ای بود- نگرانی‌های آمریکا را در مورد اهداف تسلیحاتی ایران تشدید کرد. واشنگتن، که هنوز در شوک آزمایش هسته‌ای سال 1974 هند بود، به ایران بدبین شد و دولت «جرالد فورد» [رئیس جمهور وقت آمریکا] از ایران برای صلح‌آمیز بودن نیات فعالیت‌های هسته‌ای خود درخواست ضمانت کرد.

اسنادی که اخیرا از وضعیت محرمانه خارج شده‌اند، جزئیات تکان دهنده‌ای را در مورد گفت‌وگوهای تند و تیز هسته‌ای ایران و آمریکا که از سال 1974 تا 1978 در جریان بود، آشکار می‌کنند. بسیار جالب است که در آن زمان نیز مسائلی مشابه با موضوعاتی که امروزه ایران را در برابر غرب قرار داده است -مانند دسترسی به فناوری‌های حساس، ذخیره سوخت، و پادمان‌های بیشتر- مورد بحث و اختلاف قرار داشتند[16]؛ و  در نهایت زمانی که هیچ توافقی حاصل نشد، واشنگتن، شرکت‌های آمریکایی را از فروش فناوری‌های هسته‌ای به ایران منع کرد. شاه نیز متقابلا تصمیم گرفت که «تا زمانی که روشن نشود که با ایران مانند یک کشور درجه دو رفتار نمی‌شود» به دنبال فروشندگان جایگزین باشد.[17]


فرانسه و آلمان غربی از فروشندگان تجهیزات هسته‌ای به ایران پیش از انقلاب بودند  

فرانسه و آلمان غربی، خلأ آمریکا را برای ایران پر کردند. سازمان انرژی اتمی ایران، به یک شرکت آلمانی به نام «کرفت‌وِرک اونیون» (با سرمایه مشترک «زیمنس AG» و «AEG تلفنکِن») مأموریت داد که دو راکتور آب تحت فشار ۱۱۹۶ مگاواتی در ایران بسازد. این قرارداد که تحویل راکتور کامل و آماده به کار را به کارفرمایان ایرانی تضمین می‌کرد، 3/4 میلیارد دلار (نزدیک به 21 میلیارد دلار سال 2012) ارزش داشت[18]. ساخت و ساز در آگوست 1975 شروع و موعد پایان کار سال 1981 اعلام شد. محل انتخاب شده، یعنی مناطق جنوبی بوشهر، هزینه این طرح را بیش از اندازه سنگین می‌کرد، زیرا این شهر به لحاظ جغرافیایی زلزله‌خیز و به علاوه منطقه‌ای محروم و فاقد زیرساخت‌های ضروری بود. با این وجود علت عمده انتخاب این شهر به سبب موقعیت آن در سواحل خلیج‌فارس و سهولت حمل و نقل ماشین‌آلات و تجهیزات هسته‌ای از طریق دریا بود.[19]



[2] Fredrik Dahl, "Defiant Iran Plans to Speed Up Nuclear Fuel Work,” Reuters, January 31, 2013.

[5] U.S. Department of State, "Atoms for Peace Agreement with Iran,” Department of State Bulletin 36, April 5, 1957.

[6] David Patrikarakos, Nuclear Iran: The Birth of an Atomic State (London: IB Tauris, 2012).

[8] Etemad was also the appointed deputy prime minister of Iran. 

[9] Jahangir Amuzegar, "Nuclear Iran: Perils and Prospects,” Middle East Policy 13, no. 2 (2006): 90–112.

[10] Telephone interview with Akbar Etemad, former director of the Atomic Energy Organization of Iran, January 31, 2011.

[11] Abbas Milani, "The Shah’s Atomic Dreams,” Foreign Policy, December 29, 2010. 

[13] Iran Statistical Center, "Employees of the Atomic Energy Organization of Iran (1969–1977).”

[14] U.S. Energy Research and Development Administration, "Iran: Atomic Energy Program,” October 1976, 3. 

[15] Telephone interview with Akbar Etemad, January 31, 2011. 

[16] Abbas Milani, The Shah (New York: Palgrave Macmillan, 2011).

[17] William Burr, "A Brief History of U.S.-Iranian Nuclear Negotiations,” Bulletin of the Atomic Scientists, 65 (2009): 21–34. 

[18] Nazir Ahmad Zakir, Aryamehr to Ayatollahs (Karachi: Royal Book Co., 1988), 135. 

[19] Telephone interview with Akbar Etemad, February 5, 2011. 


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر