ازدواج سفید که به عنوان تهدید جدید نهاد خانواده در ایران یاد می شود، از تهدید هم پا فراتر می گذارد. زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی چالش هایی را در جامعه ایرانی پدید آورده است که پیش از گمان می رفت که آمار بالای طلاق و بی علاقگی جوانان به ازدواج آن را پدید می آورد.
به گزارش پایداری ملی، این کابوس هولناک نهاد خانواده به تبعیت از فرهنگ منحط غربی برای خدشه دار ساختن عفت دختران و خانواده های ایرانی به عنوان الگوی زندگی مدرن و تغییر سبک زندگی مطرح شده است. قرار گرفتن زیر سقف زندگی مشترک بدون آنکه محرمیتی جاری شود موجب می شود تا در جامعه ما که یک جامعه اسلامی است و چنین پدیدههایی در آن کاملا مخالف با شرع، عرف و قوانین کشور محسوب می شود به صورت مخفیانه انجام شود.
اسلام ازدواج و انتخاب همسر را تحت عنوان تکامـل و سنت حسنه، تقدس بخشیده و با تعیین حقوق و حدود و جایگاه شایسته برای زنان در خانواده، آنها را از سوء استفاده مردان هوسران نجات بخشیده است و این همان چیزی است که اخیرا متاسفانه توسط دگرانــــدیشان و روشنفکران غرب زده باشیوه های مختلف و باژست حق بجانب و شعار طرفداری از حقوق زنان، بدنبال القاء شک و شبهه در آن با طرح فمینیسم و امثال بدعت هایی همانند ازدواج سفید و غیره برای ریشه کنی امر مقدس ازدواج و ایجاد سستی در رکـــــن رکین خانواده در حال استفاده از آن است.
دو سال است که زنگ هشدار ازدواج سفید در جامعه ما به صدا درآمد. شیوه ای از زندگی که با عرف، شرع، سنت و سبک زندگی جامعه ایرانی در همه این سال ها و دهه ها و حتی قرن های گذشته همخوانی ندارد. به گمان برخی از افراد این موضوع آنقدر فراگیر نیست که برایش نگران باشیم اما هشدارهایی از سوی مسئولان امور جوانان به گوش می رسد. لازم است بدانید که این پدیده نخستین بار در آمریکا و در پی جنبشی پدیدار شد که "جنبش آزادی زن" نام داشت، شکل گرفت بنابراین می توان نتیجه گرفت که شرع و سنت به درستی آن را شناخته و جوانان را بر حزر می دارد.
طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان میرود. طلاق اغلب وقتی اتفاق میافتد که استحکام رابطه زناشویی از بین میرود و میان زوجین ناسازگاری و تنش وجود دارد. آیا جوانان برای گریز از معضلات و مشکلات پس از طلاق دری به سوی ازدواج سفید گشوده اند و یا هزینه بالای اجاره یا خرید مسکن و نبود تناسب دخل و خرج که در این دوره و زمانه بسیار برجسته است، میتواند دلیلی باشد که موجب می شود کسی حاضر به امضای عقدنامه نباشد و زندگی بدون ازدواج یا ازدواج از نوع سفیدش را ترجیح بدهد؟
به گزارش پایداری ملی، معصومه فتحعلی زاده کارشناس ارشد مطالعات زنان مشکلات مالی، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر، نبود مسئولیتپذیری (حداقل در یک طرف) و نداشتن اعتقاد به ازدواج را از جمله عواملی دانست که می تواند جوانها را به سمت این دست از ازدواج ها بکشاند، گفت: هزینه بالای اجاره یا خرید مسکن و نبود تناسب دخل و خرج که در این دوره و زمانه بسیار برجسته است، می تواند دلایل دیگری باشد که موجب میشود کسی حاضر به امضای عقدنامه نباشد و زندگی بدون ازدواج یا ازدواج از نوع سفیدش را ترجیح بدهند.
لازم به ذکر است که آنچه در این همزیستی اتفاق می افتد، تاثیر بزرگی بر ازدواج پس از آن می گذارد، البته اگر به ازدواج ختم شود.محققان آمریکایی معتقدند که احتمال طلاق در ازدواجی که با همزیستی شروع شده باشد به این دلیل بالا است که تمام جوانب زندگی دو طرف مثل مناسبات مالی لزوم زندگی و هر چیز دیگری چنان در هم آمیخته می شود که حتی وقتی متوجه شده اند که رابطه جواب نمی دهد به سمت ازدواج "میلغزند" در حالی که اگر با هم زیر یک سقف زندگی نمی کردند به جای ازدواج رابطه را خاتمه می دادند.
به گفته وی طرد اجتماعی این رابطه، غیرقانونی بودن و برچسب های اجتماعی ازدواج سفید را بسیارآسیب پذیر می کند. احساس طرد اجتماعی و همچنین ناپایداری ذاتی در این روابط، احساس رضایت در آن را با احساس تنش جا به جا میکند و این شرایط فرد را در حالت دوگانه معکوس امنیت و آزادی قرار می دهد که به بهای از دست رفتن امنیت وی تمام می شود.
اغلب دختران این زندگی را تجربه مقدماتی برای زناشویی واقعی و یک رابطه پایدار میدانند و خیلی زود به زوج خود دل میبندند، در حالی که مردان پدیده هم مانی یا هم خانگی با یک زن را به عنوان تفریح و ارضای جنسی محدود و زماندار حساب میکنند که هر وقت موقعیت بهتری دست داد، میتوانند از آن جدا شوند.
همچنین فرزندان حاصل از چنین ازدواجی بیشترین لطمه را متحمل میشود، چراکه چنین ازدواجی ثبت نمیشود و سرنوشت آنان پس از تولد مشخص نیست. در این میان فرزندان بی پدر و بی خانواده ای با قیمتی زندگی می کنند که از والدین ارث می برند و نه والدین از آنها.
مجتبی قاسمی روان شناس خانواده با بیان اینکه برای ازدواج باید در نظر داشت که گذشته تاثیر خود را در زندگی آینده می گذارد، خاطر نشان کرد: هر چه ارتباط امروز (حتی با کسی که همسر آینده مان نیست) آگاهانه تر و با پیچیدگی کمتری باشد، احتمال ازدواج با کیفیت بالاتر می رود.
البته هرچه عبور از گذرگاه ها و نقاط عطف رابطه با تصمیم و برنامه قبلی باشد (نه در اثر اتفاق و تصادف)، تضمینی برای رابطه با کیفیت پس از ازدواج است که هم باشی یکی از این نقاط عطف است، اینکه چقدر این تصمیم آگاهانه و براساس سیر رابطه و قدمی در راه پخته ترشدن ارتباط است در نتیجه آن میتواند تاثیر بگذارد.اگر این هم باشی واکنشی نسنجیده به فشارهای اجتماع و خانواده باشد یا اقتضای اقتصادی داشته باشد، با اینکه ممکن است توجیهی قابل قبول و کافی باشد، اما لزوما به معنای آن نیست که زناشویی با کیفیتی در پس آن در انتظار زوج است.
این مسلم است که مردان در صورت ترک چنین رابطهای کمتر آسیب میبینند. در چنین ازدواجهایی امکان دارد که یکی از طرفین هر لحظه نسبت به ادامه این رابطه اظهار بیمیلی کند و این امر موجب وارد شدن صدمات روحی قابل توجهی به طرف مقابل به ویژه زنان میشود چرا که آنان بر حسب طبیعت خود دوست دارند روی فردی سرمایهگذاری عاطفی کنند که این فرد از ارزش لازم برخوردار باشد.
بنابراین رابطه نه از سوی خانواده و نه نهادهای اجتماعی پذیرفته نمیشود بنابراین میتواند آسیبهای زیادی را به همراه داشته باشد. هرچند که ممکن است ارضای عاطفی و جنسی و سرنوشت یکسان اقتصادی به دنبال داشته باشد، اما به محض آشکارشدن مردم با آن هیچ جایگاهی ندارد.
در ایران برخی جامعه شناسان با زندگی مشترک بدون ازدواج یا به اصطلاح "ازدواج سفید" به مخالفت پرداخته اند و حتی آن را "ازدواج سیاه" نامیدهاند چون "تدوام" ندارد و به گفته آن ها "زندگی دختر سیاه و تباه می شود”. آن ها این رابطه را نتیجه "نبود مسئولیتپذیری" میدانند و جز سست شدن نظام ارزشی به آثار منفی روانی و اجتماعی آن برای زنان اشاره می کنند.