یک روزنامه لبنانی به تشریح ابعاد همگرایی رژیم سعودی با دشمن صهیونیستی در تقابل با مطالبات آزادیبخش امت اسلام پرداخته و اهداف این توطئه را تبیین کرده است.
به گزارش پایداری ملی به نقل از روزنامه البناء لبنان، مناسبات بین رژیم آل سعود و رژیم صهیونیستی زائیده یک روز نیست، بلکه به مرحله قبل از تأسیس خاندان آل سعود بازمیگردد که ثمره توافق بین این خاندان و غرب استعماری و سرکردگان صهیونیسم است. صهیونیستها به تأسیس رژیمی نژادپرست در منطقه دل بسته بودند. رژیم آل سعود در آن زمان از تأسیس رژیم صهیونیستی در فلسطین حمایت میکرد و پشتیبان استعمار انگلیسی در سرقت و غارت ثروتهای امت اسلام بود. این جریان هر نوع تلاش و تحرک دارای گرایشهای استقلال طلب در منطقه را هدف قرار می داد تا در ازای تمامی این خدمات بتواند حاکمیت نجد حجاز را به دست آورده و سرزمین های مقدس مکه و مدینه را تحت سلطه خود بگیرد.
انگلیسیها با پول و سلاح به خاندان آل سعود کمک کردند تا بتوانند قبایل معترض را سرکوب کرده و خانوادهها و عشایر دیگر را با وعده و وعید ساکت کنند. یکی از این خانوادهها خاندان بزرگ آل رشید بود که مورد سرکوب قرار گرفتند. بسیاری از مردان و جوانان این قبیله قتلعام شدند و بسیاری دیگر نیز از کشور اخراج شدند تا اینکه آل سعود با مساعدت انگلیسی ها حاکمیت عربستان را در اختیار گرفت. تا امروز نیز خاندان مذکور از رسیدن به هر نوع پست مهم در عربستان سعودی منع میشود.
البته رژیم آل سعود در زمان توسعه گرایشهای آزادیبخش و ملیگرا به رهبری جمال عبدالناصر جرأت برپایی روابط علنی با رژیم صهیونیستی را نداشت، این در حالی بود که همواره در کنار طرح استعماری مواضعی مثبت و تأییدکننده در قبال صهیونیستها بر ضد جریانهای وحدت بخش و استقلال طلب اتخاذ می کرد. جریانهایی که در آن زمان مصر را مهد فعالیت خود قرار داده و برای تحقق وحدت در امت اسلام تلاش می کردند. در غیر این صورت چگونه میتوان مواضع خصمانه عربستان در قبال آرمانهای ملت های عربی نظیر پیشرفت، آزادی عدالت توسعه و استقلال ملی و مبارزه با جنبشهای لذت بخش در جهت تقویت مواضع امت عربی در جهان را تفسیر کرد.
نمونههای این اقدام را در تخریب و قتل عام مردم یمن و قبل از آن در لیبی میتوان مشاهده کرد که باعث تخریب این کشور و سرقت ثروتها و منابع طبیعی آن شده و شرکتهای بینالمللی نفت حمایت شده از سوی غرب را بر سرنوشت بخشی از این مناطق مسلط کرد. عراق نمونه دیگری از رفتارهای عربستان است. تمامی مؤسسات ملی این کشور به ویژه ارتش در این چارچوب تخریب شد. بحرین نیز نمونه روشنی از استبداد حاکمان واپس گرا و مستبد منطقه است که مطالبات مستمر مردم در اصلاح نظامی و تحقق عدالت و دموکراسی و رفع ظلم و ستم از ملت مسلمان خواب را از چشم آنها ربوده است. تمامی این اتفاقات امروز با حمایت و پشتیبانیهای آل سعود و دیگر رژیم های واپسگرای عربی رخ می دهد.
آیا مهار و انزوای مصر و باقی گذاشتن آن تحت وابستگی آمریکا و رژیمهای حاشیه خلیج فارس به نفع پارلمان عربی و فلسطینی است یا به نفع نقش دشمن غربی صهیونیستی در منطقه است؟ چه کسی بیشترین سود را از این آتش افروزی ها می برد؟
رژیم صهیونیستی به جای ایستادگی در برابر خطر صهیونیسم بر ضد فلسطین و امت عربی، به عادی سازی روابط خود با دشمن صهیونیستی گرایش پیدا کرده و رویکرد درگیریها و دشمنیهای خود را به سمت ایجاد فتنه های مذهبی شیعه و سنی با جمهوری اسلامی ایران قرار داده و و با یادآوری پیشینه تاریخی قبل از اسلام میخواهد این کشور را به عنوان دشمن اساسی و تاریخی امت اسلام معرفی کند.
برگزاری مجموعهای از دیدارها بین سرکردگان سعودی و صهیونیستی
سفر هیئت سعودی به سرزمینهای اشغالی نشان دهنده ماهیت توافقی است که بین دو طرف در زمینه همکاریهای مشترک به نفع دشمن صهیونیستی و امنیت و تداوم موجودیت آن و ادامه موجودیت رژیم آل سعود به دست آمده است. این در حالی است که سعودی ها از خطرات بزرگ بر ضد حاکمیت خود که در نتیجه انزوا و بحرانهای داخلی و خانوادگی و ادامه سرکوب و تروریسم بر ضد ملت عربستان و جلوگیری از ایفای حقوق مردم در آزادی بیان و مطالبه دموکراسی و اصلاحات به وجود آمده، وحشت زده هستند.
دیدار انور العشقی افسر سابق سرویسهای جاسوسی رژیم سعودی با دوری گولد مدیرکل وزارت خارجه رژیم صهیونیستی و اعضای دیگر از پارلمان اسرائیل، اولین دیدار در این چارچوب نبود، بلکه پیش از آن نیز مجموعهای از دیدارها بین سرکردگان سعودی و صهیونیستی برگزار شده بود که میتوان گفت مهمترین آنها دیداری بود که دو سال قبل بین ترکی الفیصل رئیس سابق سرویس اطلاعات عربستان با عاموس یادلین رئیس شعبه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی در شهر بروکسل برگزار شده بود. این دیدار بنا به دعوت مرکز مطالعات ملی وابسته به دانشگاه تلآویو برگزار شد و در پی آن دیدارهای متوالی بین مقامات رژیم سعودی و صهیونیستها برگزار شد که برخی از آنها علنی و برخی دیگر محرمانه بود.
سیاستهایی که عربستان سعودی دنبال میکند، جای تردید باقی نمیگذارد که این کشور در اردوگاه ائتلاف با دشمنان امت عربی و مخالفت با سازمانهای ملی و محور مقاومت بر ضد اشغالگری صهیونیستی در فلسطین و جولان سوریه و اراضی لبنان قرار دارد. عربستان همچنین در برابر مقاومت بر ضد سلطه طلبی استعماری در انواع سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی ایستاده و به منبع اصلی وابستگی به سیاستهای آمریکا و دنبالهروی از سیاستهای غربی در راستای حمایت از رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
سیاستهای رژیم سعودی در حال حاضر به محور اصلی حمایت از گروههای تروریستی و تکفیری و جنگ افروزی بر ضد دولتها و رژیمهای ملیگرای منطقه خلاصه شده که تسلیم شدن در برابر سلطه آمریکا و سازش بر سر آرمان فلسطین را نمیخواهند. سوریه پیشروی این کشورهاست که از پنج سال پیش تاکنون با جنگ تروریستی به فرماندهی آمریکا و تأمین مالی عربستان سعودی مواجه شده است. جنگی که هدف اساسی از آن تلاش برای براندازی دولت ملیگرا در این کشور است که از محور مقاومت و آرمان فلسطین حمایت میکند. تمامی این اقدامات در چارچوب حمایت از پروژه صهیونیستی و آمریکایی برای تسلط بر منطقه و دنیا و حذف آرمان فلسطین دنبال میشود ، لذا مقابله با سیاستهای ارتجاعی خاندان آل سعود اهمیتی کمتر از تقابل با دشمن صهیونیستی و جریانهای تروریستی تکفیری که روی دیگر تروریسم صهیونیستی هستند ، ندارد.
تمام کسانی که به اشکال مختلف به دنبال زیبا نشان دادن وجهه عربستان سعودی و سکوت در برابر سیاستهای ارتجاعی و نقش خطرناک این کشور در توطئه بر ضد آرمان های امت اسلام و حقوق و استقلال آن هستند، خواسته یا ناخواسته شریک این توطئه شدند. به این ترتیب هیچ کس نباید در درگیری بر ضد دشمنان امت اسلام و توطئه چینان بر ضد آن ساکت و بیطرف باشد، چرا که دشمنان به دنبال تجزیه و وابسته کردن منطقه به غرب هستند و میخواهند ثروتها و منابع طبیعی آن را غارت کرده و مردمش را در فقر و عقب ماندگی و محرومیت باقی بگذارند.