■غرب باید بداند که قطار هستهای ایران، که به سمت اهداف صلحآمیز در حرکت است، متوقف نخواهد شد■
آلماتی چندان نشانگر تأثیر تحریمها نبود، اما به هر حال کسی هم انتظار چنین چیزی را نداشت؛ ایران مکرراً بیمیلی خود را از مذاکره تحت فشار اعلام کرده، و در 24 فوریه، قانونگذاران در تهران حتی طوماری امضا کردند و در آن خواستار این شدند که مذاکره کنندگان سرسخت و انعطافناپذیر عمل کنند. به گفته یک خبرگزاری دولتی، متن این طومار چنین بود: «غرب باید بداند که قطار هستهای ایران، که به سمت اهداف صلحآمیز در حرکت است، متوقف نخواهد شد» . آیتالله علی خامنهای اوایل این ماه، در بیانیهای که در وبسایت خود قرار داد، با صراحت بیشتری به این موضوع پرداخت: «شما اسلحه را به سمت ایران نشانه رفته و میگویید میخواهید مذاکره کنید. ملت ایران از تهدیدهای شما نمیترسد.»
■از ویژگیهای اصلی استراتژی دولت اوباما در قبال ایران، تنگ کردن عرصه بر این کشور است■
با این حال، یکی از ویژگیهای اصلی استراتژی دولت اوباما در قبال ایران، تنگ کردن عرصه بر این کشور است. پرسش اینجاست که چرا؟ تحریمها تا وقتی که با روشهای اعمال زور دیگر (شاید بتوان آن را جنگ تفسیر کرد) همراه نشوند، سابقه اندکی در تغییر دادن رفتار و عملکرد دولتها داشتهاند. مثالهای شکست سیاست تحریم گذاری فراوانند: لیگ کشورها در اواسط دهه 30 میلادی، نتوانست مانع پیروزی بنیتو موسولینی در اتیوپی گردد؛ تحریمهای خردکننده مالی و تجاری نتوانست باعث عقبنشینی صدام حسین از کویت در سال 1990 شود؛ و کره شمالی به تازگی سومین آزمایش هستهای خود را با نقض تحریمهای سازمان ملل متحد به انجام رسانید؛ و راستی، آن تحریمی که نیم قرن علیه دولت کاسترو اعمال شده چقدر موفق عمل کرده است؟
■تحریمها به ندرت موفق عمل کردهاند■
حقیقت این است که تحریمها به ندرت، اگر نگوییم هرگز، موفق عمل کردهاند. در تنها مطالعه کمّی که در خصوص تأثیر تحریمها انجام شده است، اقتصاددانهای موسسه پیترسون دریافتند که 74 مورد از 115 تحریمی که طی سالهای 1914 تا 1990 اعمال شدهاند، موفق نشدند تأثیر مورد انتظار خود را داشته باشند؛ و این بدین معنی است که تحریمها در 33 درصد از موارد موفق عمل کردند. شاید این آمار برای یک بازیکن بیسبال مناسب باشد، اما آن طور که مشخص است، این تخمینها احتمالاً بیش از حد سخاوتمندانه ارائه شدهاند. با استناد به رابرت پیپ، دانشمند علوم سیاسی، بسیاری از این موفقیتها با دخالت مستقیم یا غیرمستقیم زور حل و فصل شدند؛ و در موارد دیگر هیچ نشانهای از ارائه امتیازات از جانب کشورهای هدف مشاهده نمیگردد. در پایان، پیپ استدلال میکند، که تنها 5 مورد از 115 مورد که توسط اقتصاددانان موسسه پیترسون بررسی شدند، را میتوان یک موفقیت بی قید و شرط در نظر گرفت. به عبارت دیگر، تحریمهای اقتصادی، «سودمندی مستقل اندکی در دنبال کردن اهداف غیر اقتصادی دارند».
■تحریمهایی که به نظر موفق بودهاند هم در اصل مشکلاتی به همراه داشتهاند■
پیپ بر این باور است که حتی مواردی که گمان میشود موفقیتآمیز بودهاند، زمانی که مورد بازرسی دقیقتر قرار میگیرند مشکلاتشان بیشتر مشخص میشود. مثلاً علت پایان حکومت سفید در رودزیا، که غالباً به عنوان موفقیت تحریمهای سازمان ملل متحد در نظر گرفته میشود، را با توجه به جنگهای چریکی مخرب و فزاینده، بهتر میتوان توضیح داد. در واقع، تحریمها 10 سال پیش از آن که حکومت رودزیا به توافقنامهای سیاسی با احزاب افریقایی در 1979 دست پیدا کرد، اعمال شدند. به همین ترتیب، به گفته دو کلرک، رئیسجمهور سابق، تحریمهای چندجانبه علیه افریقای جنوبی احتمالاً از سرعت اصلاحات کاستهاند. وی همچنین در یک سخنرانی که در سال 2012 در بنیاد صلح بینالملل کارنگی داشت اظهار کرد: «این تحریمها به سیاه پوستان بسیار بیشتر از سفیدپوستان صدمه زد. به کسانی که قصد کمک داشتند یاری نرساند؛ حتی به آنها بیشتر از قربانیان مورد نظر تحریمها آسیب وارد کرد.»
به گفته پیپ، تنها مثالهای حقیقی که نشانگر موفقیت تحریمها بودهاند، شامل کنایههای دیپلماتیک خفیف در مورد زندانیان سیاسی، و در یک مورد، نقل مکان یک سفارت در اسرائیل است. تنها مورد استثناء، در این زمینه، تصمیم کره جنوبی مبنی بر چشمپوشی از خرید کارخانه باز فرآوری سوخت هستهای از فرانسه در سال 1976 است، که بدون در نظر گرفتن تحریمهای امریکا و کانادا نمیتوان آن را توجیه کرد.
■ بررسی علل عدم به نتیجه رسیدن تحریمها در جهان■
پس چرا تحریمها موفق نیستند؟ چون آنها میخواهند جمعیت مورد هدف را همزمان با تقسیم جامعه بینالمللی، با هم متحد کنند. آنها همچنین میتوانند متحدان کشور هدف را ترغیب نمایند که روند تحریمها را تضعیف کنند، همان طور که در طول جنگ سرد این اتفاق رخ داد. اما مهمترین دلیل شکست تحریمها در تغییر رفتار کشورهای این است که آنها با احساسات شایع ایدئولوژیک یا ناسیونالیست، سازگار نیستند. بیانیه موسولینی در سال 1935 همه چیز در این باره را پوشش میدهد، وی در آستانه حمله ایتالیا به حبشه در سوم اکتبر اظهار میدارد: «ما به تحریمهای اقتصادی، با نظم و انضباط خود، با متانت خود، و با روحیه فداکارانه خود پاسخ میگوییم» . این احساسات او از آن زمان بارها توسط رهبران جنگجوی زیادی بازتاب پیدا کرده، از کیم جونگ ایل در کره شمالی گرفته تا رابرت موگابه در زیمبابوه، که اظهارات او در این زمینه معروف است: «ما مشکلی با داشتن و تحمل کردن تحریمهایی که ما را از اروپا جدا میکنند نداریم. چون ما اروپایی نیستیم.»
■ آنچه که تحریمها معمولاً موفق به انجامش نمیشوند، تغییر قابل ملاحظه در رفتار کشورهای هدف است■
این گونه نیست که بگوییم تحریمها هدفمند نیستند. آنها به وضوح به عنوان دستگاههای ارسال کننده سیگنال عمل کرده و کشورها را قادر میسازند که مخالفت خود را ابراز نمایند یا خودشان را به هنجارهای بینالمللی متعهد سازند. آنها همچنین میتوانند صدماتی اساسی به اقتصاد کشور هدف و دفاع ملی آن وارد نمایند، و در نتیجه آسیبپذیری آن نسبت به تجاوز نظامی خارجی را بیشتر کنند. همان طور که در دو جنگی که با عراق صورت گرفت چنین شد. با این حال، آنچه که تحریمها معمولاً موفق به انجامش نمیشوند، تغییر قابل ملاحظه در رفتار کشورهاست.
■ اگر مردم ایران میخواستند در برابر امریکا تسلیم شوند، انقلاب نمیکردند ■
این موضوع در هیچ پروندهای به اندازه ایران آشکار نیست، کشوری که از سال 1979 تحت تحریمهای یکجانبه گوناگون از جانب ایالات متحده قرار گرفته، از سال 2006 مورد تحریم سازمان ملل متحد بوده، و از سال 2012 نیز از طرف اروپا تحریم شده است. این محدودیتها دست به دست هم داده و اقتصاد ایران را تخریب کردهاند (با تنزل ارزش ریال و کاهش صادرات نفتی کشور به میزان 40 درصد تنها در سال گذشته) ، اما نتوانستهاند حکومت را وادار به کنار گذاشتن برنامه هستهای خود کنند. همانطور که آیتالله خامنهای در یک سخنرانی تلویزیونی در اوایل این ماه اشاره کرد: «اگر مردم ایران میخواستند در برابر امریکا تسلیم شوند، انقلاب نمیکردند».
■ آیا تهدید به تحریمهای سختتر، سیاست خوبی است؟■
تهدید به تحریمهای سختتر، سیاست خوبی است. مثل این است که بگوییم، «ببینید، ما داریم کاری انجام میدهیم» . اما تقریباً میتوان گفت که سرانجام قطعاً با شکست روبرو خواهد شد. پس شاید زمان آن فرا رسیده که تحریمها را آن طور که هستند ببینیم: اگر دولت اوباما به راستی قصد دارد از هستهای شدن ایران (یا رسیدن به آستانه این ظرفیت) جلوگیری کند، باید به فکر راهکار جدیدی باشد، و این کار را سریعاً انجام دهد. هر روزی که امریکا صرف اعمال فشارهای بیشتر روی ایران میکند، سانتریفیوژهای ایران یک روز به ساخت یک بمب نزدیکتر میشوند.
اشراف