عدم مدیریت و نظارت بر ورود احشام به مناطق چهارگانه محیط زیست، گونههای مختلف حیات وحش را اعم از علفخوار و گوشتخوار با تهدیدی جدی مواجه کرده است. روندی که در صورت ادامه ضرباتی جبرات ناپذیر به محیط زیست کشور وارد خواهد کرد.
هر ساله با ورود احشام به مناطق چهارگانه محیط زیست موجی از بیماریهای ویروسی کشنده از جمله طاعون نشخوارکنندگان و تب برفکی در این مناطق شیوع پیدا کرده و تلفاتی جبرانناپذیر در حیات وحش به بار میآورد، به گونهای که با کوچ عشایر به هر منطقه، سونامی نابودی حیات وحش در آن منطقه آغاز میشود.
به اعتقاد کارشناسان و بر اساس تجربیات یک سال اخیر در هفتاد قله اراک، خرمنه سر طارم، طالقان، الموت قزوین و پارک ملى خجیر تهران، شیوع بیمارى طاعون نشخوار کنندگان کوچک تا 90 درصد جمعیت کل و بز وحشى در یک منطقه را از بین مىبرد. شیوع طاعون در سال گذشته در سراسر کشور بیش از 1500 رأس کل و بز وحشی قربانی گرفت.
هشداری که جدی گرفته نشد
پایگاه خبری دیدبان محیط زیست و حیات وحش ایران، پانزدهم فروردین سال جاری طی هشداری به مسئولان نوشت: شیوع بیمارى طاعون نشخوار کنندگان کوچک در ماههاى پایانى سال گذشته در بین حیات وحش پارک ملى خجیر مرگ بیش از هشتاد کل و بز وحشى را در این پارک به همراه داشت و بیم آن مىرود که این بیمارى مهلک همزمان با آغاز فصل کوچ و جابهجایى عشایر استان تهران که همه ساله از پانزدهم فروردین آغاز مىشود و تا پانزدهم خرداد ادامه دارد به پارک ملى لار منتقل شود.
با توجه به اینکه برخى از عشایر در زمان کوچ سعى مى کنند از میان مناطق مستعد و با صرف زمان طولانی عبور کنند تا دامهایشان بتوانند در طول مسیر به صورت غیرقانونى از مراتع و پوشش گیاهى منطقه حفاظت شده جاجرود تغذیه کنند شیوع بیماری در حیات وحش این منطقه محتمل است که در این صورت صدها کل و بز وحشى در پارک ملى لار تلف شده و فاجعه بزرگى براى محیط زیست کشور رقم خواهد خورد.
این در حالی است که محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران، روز گذشته خبر از مشاهده بیماریهای طاعون نشخوارکنندگان کوچک و تب برفکی در بین دامهای اهلی و آغاز طرح ویژه کنترل و پایش پارک ملی لار با هدف پیشگیری از بیماریهای واگیردار تا 20خرداد داد و گفت: فاجعه تلفات حیات وحش استان هیچگاه دور از ذهن نیست و برای کنترل این موضوع همواره همکاری و پشتیبانی سایر دستگاهها و حتی مردم نقش تعیین کنندهای دارد.
دامداری سنتی، آفت خاموش حیات وحش ایران
مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه تنها راه انتقال بیماری طاعون نشخوار کنندگان کوچک به جمعیتهای حیات وحش از طریق دام اهلی (گوسفند و بز) است، استفاده مشترک از منابع آب و همچنین مرتع مشترک را منجر به انتقال ویروس از گلههای دام اهلی غیر واکسینه به حیات وحش عنوان میکند و میگوید: در بازدیدهایی که محیط بانان، کارشناسان حیات وحش استانها و همچنین دامپزشکان سازمان حفاظت محیط زیست از مناطقی که در آنها بیماری مذکور شیوع یافته و تلفات گستردهای به بار آورده داشتهاند و در مشاهدات دفترچههای بهداشتی دامداران سنتی حاشیه مناطق حفاظت شده، مشخص گشته که بعضاً هیچ گونه واکسیناسیونی در خصوص بیماری اخیر و بسیاری از بیماریهای مشترک بین دام اهلی و حیات وحش نظیر تب برفکی، آبله، اکتیما، شاربن و … صورت نگرفته و مسئولیتپذیر نبودن این دامداران در خصوص رسیدگی به وضعیت بهداشتی و انجام واکسیناسیونهای سالیانه دامهای خود امری غیرمنتظره و دور از باور نیست که دود آن مستقیماً به چشم تنوع زیستی و حیات وحش کشور خواهد رفت: به عنوان مثال، در شمال کشور که گاوهای بومی را برای پروار شدن در جنگل رها میکنند، به راحتی پی به این موضوع خواهیم برد که این نوع دامپروری علاوه بر مخاطرات زیست محیطی از جمله فرسایش و نابودی جنگل میتواند منجر به انتقال بیماریهای مشترکی نظیر سل و بروسلوز به جمعیت مرالها و همچنین شوکاهای باقی مانده در جنگلهای هیرکانی شود که در بسیاری از موارد تشخیص ممکن نیست خصوصاً درباره بروسلوز (تب مالت) که بیماری به صورت مزمن بوده و مستقیماً موجب مرگ و میر نمیشود بلکه با اثر بر روی دستگاه تولید مثلی حیوان منجر به سقط جنین و درنتیجه کاهش باروری و جمعیت در آنها میشود.
خرازیان مقدم، به کارگیری روشهای نوین دامپروری، ساماندهی و جمعآوری دامها از مراتع و روی آوردن به دامداریها و دامپروریهای مکانیزه با رویکرد بردن علوفه به دامداری برای تعلیف احشام و نه بردن دام به مرتع برای تعلیف آزاد را تنها راه موجود برای کنترل بیماریها چه از نظر مدیریت حیات وحش و چه از نظر مدیریت بهداشتی دام مورد مصرف توسط جامعه عنوان میکند و میگوید: هر چند انجام چنین فرایندی ممکن است زمانبر و همچنین هزینهبر باشد ولی در مقایسه با خسارات که به حیات وحش وارد میکند به نظر میرسد در آیندهای نه چندان دور راهکاری جز این پیش روی صنعت دامپروری کشور نباشد چرا که دامداری سنتی، آفت خاموش حیات وحش ایران است.
سگ های گله و بازماندگانی درنده تر از گرگ
خسارات ناشی از ورود گلههای دام به مناطق چهارگانه محیط زیست، تنها به آسیب به پوشش گیاهی منطقه و شیوع بیماریهای کشندهای که ابتدا به مرگ علفخواران منجر شده و سپس به دنبال کم شدن جمعیتشان، گوشتخوارانی چون پلنگ و یوز را با خطر کمبود طعمه مواجه میسازد محدود نمیشود. گلههای دام، عامل مرگبار دیگری را هم با ورود به مناطق چهارگانه برای حیات وحش سوغات میآورند. عاملی که حتی پس از خروجشان از این مناطق، گریبان حیات وحش را رها نمیکند: سگهای گله.
نقی میرزاکریمی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، یکی از بزرگترین معضلات حفاظت از حیات وحش برای محیط بانان را دست و پنجه نرم کردن با سگهای گله و بازماندگان آنها در مناطق چهارگانه محیط زیست عنوان کرده و میگوید: سگهای گله، خود به تنهایی خطری جدی برای وحوش به شمار میروند. چه بسا گونههایی ارزشمند چون یوز، کاراکال، پلنگ و بسیاری از علفخواران وحشی که تا کنون به دنبال حمله سگهای گله از پا در آمدهاند. اما آنچه برای حیات وحش به مراتب خطرناکتر به حساب میآید، نسلی است که از تولید مثل سگهای گله در مناطق به جا میماند: توله سگهایی که پس از خروج گله از مناطق، به تنهایی در شرایطی سخت رشد کرده، با محیط سازگاری پیدا میکنند و به شکارچیانی خطرناکتر از گرگ بدل میشوند که با زخمی کردن علفخواران و تغذیه از بره آنها جمعیتشان را با کاهشی چشمگیر روبهرو ساختهاند.
وی ادامه میدهد: در برخی مناطق مانند حاشیه پارک ملی سرخهحصار با هماهنگی شهرداری توانستیم سگها را زندهگیری کنیم اما در همه مناطق امکان زندهگیری وجود ندارد. لذا مدیریت معضل سگها در مناطق چهارگانه نیازند برنامهریزی و رائه راهکارهایی مؤثر و قابل اجراست.
هومن جوکار، مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نیز با تأکید بر نقش مخرب سگهای گله و بازماندگانشان در مناطق حفاظت شده به خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم میگوید: با توجه به اینکه در سراسر جهان کمتر از 70 یوزپلنگ آسیایی و فقط در ایران زندگی میکنند و با در نظر گرفتن اینکه دو یا نهایتاً سه سگ گله از عهده از پای در آوردن یک یوزپلنگ، برمیآیند، برای متقاعد کردن چوپانها به استفاده از تعداد کمتر سگ در گله، دورههای آموزشی برگزار کردیم و در مواردی توانستیم آنها را متقاعد کنیم تعداد سگهای کمتری همراه گله به مناطق بیاورند که با توجه به جابهجایی چوپانان، در عمل شاهد تغییرات چندانی نبودیم.
جوکار با ابراز تأسف از اینکه در پناهگاه حیات وحش توران که یکی از اصلیترین زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی محسوب میشود، 76 آغل وجود دارد، میگوید: متأسفانه هم سگهای گله و هم چوپانانی که برای حفاظت از احشام به یوز، آسیب میرسانند برای این گونه در خطر انقراض تهدیدی جدی محسوب میشوند و این تهدید، مادامی که دامداران پروانه چرا در پناهگاه حیات وحش توران را دارند، مرتفع نخواهد شد.
حل معضل نابودی حیات وحش توسط گلههای دام در مناطق چهارگانه محیط زیست که شامل پارکهای ملی، آثار طبیعی ملی، پناهگاههای حیات وحش و مناطق حفاظت شده هستند را بی شک باید مستلزم تعامل، همکاری و مهمتر از همه عزم راسخ نهادهای ذیربط از جمله سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری و البته وزارت جهاد کشاورزی دانست. معضلی تحت عنوان "دامداری سنتی" که توسط مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست و فعالان زیست محیطی، آفت حیات وحش ایران قلمداد میشود.