نویسندگان آمریکایی معتقدند خطر حملات سایبری برای آمریکا بسیار جدیتر از حملات هستهای و امکان وقوع آنها نیز محتملتر است.
به تازگی وبگاه «The Hill» مقالهای را منتشر و در آن به این نکته اشاره کرد که تهدیدات ناشی از حملات سایبری، بسیار واضح است و هماکنون خطر وقوع آن علیه آمریکا، بسیار محتملتر از یک حملهی اتمی است. ذیلاً ترجمهی این مقاله مهم ذکر میشود.
«وزارت امنیت داخلی آمریکا، تهدید سایبری را چنین توصیف کرده است: تهدیدات سایبری از سوی یک شخص نسبت به یک سامانهی کنترلی، عبارت است از تلاش برای دسترسی غیرقانونی بهمنظور کنترل شبکه یا دیوایسها با استفاده از گذرگاههای ارتباطی اطلاعات. این دسترسی میتواند از سوی یک سازمان و از مکانهای دور بهوسیلهی اشخاص ناشناس -که از اینترنت استفاده میکنند- هدایت شود. تهدیدات نسبت به سامانههای کنترلی میتواند از منابع گوناگونی، باشد؛ مانند دولتهای متخاصم، گروههای تروریستی، کارمندان ناراضی از یک سازمان یا شرکت و نفوذ گران مخرب.»
آمریکا در مواقع بحران، میتواند بهخوبی، پاسخ دهد، اما نمیتواند از وقوع این بحرانها، جلوگیری کند. کاخ سفید، کنگره و جوامع تجاری دربارهی خطر حملات سایبری، هشدار دادهاند. آمریکا کسانی را که میخواهند بهطور مداوم حملات هکری علیه زیرساختهای اینترنتی ما انجام دهند یا به این حملات تشویق کنند، میشناسد. آنها؛ چین، ایران، روسیه و کرهی شمالی هستند. تاکنون ما بهعنوان یک کشور، با هزاران حملهی روزانه، مواجه شدهایم. ما بهعنوان یک ملت، هنوز، برای تخریب حملات سایبری منسجم علیه سامانههای بانکی، نیروگاههای انرژی، زیرساختهای حملونقل، داراییهای نظامی و ... ضعیف هستیم.
مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی واشنگتن اعلام کرد:
کشورهایی هستند که میتوانند حملات مخرب سایبری را به راه بیندازند. حداقل بخشهای نظامی 5 کشور دارای تواناییها و ظرفیتهای پیشرفتهی حملات سایبری هستند. همچنین حداقل 30 کشور دیگر نیز قصد دارند تواناییهای آنان را به دست آورند. این رقبای صاحب فناوریهای پیشرفته، دارای منابع و مهارتهایی هستند که میتوانند بر بسیاری از قدرتهای دفاعی، چیره شوند. پیشازاین تعدادی از کشورها در سال 1941، دارای هواپیما بودند اما 10 سال بعد، بخش نظامی بیشتر کشورها این تجهیزات را خریدند. هر بخش نظامی، بالاخره به سطحی از تواناییهای راهاندازی حملات سایبری، دست پیدا میکند. حملات سایبری تنها هنگام ترکیب با سایر اقدامات نظامی، به کار میروند، اما بههرحال جزئی از جنگهای آینده خواهند بود.
رییسجمهور آمریکا برای مقابله با حملات هستهای علیه این کشور، دارای پروتکلهای مناسبی است، اما نگرانی اینجاست که هیچگونه پروتکلی برای یک حملهی وسیع سایبری، وجود ندارد. رییسجمهور آمریکا در زمان یک حملهی هستهای به این کشور، حداکثر 30 دقیقه فرصت دارد، اما در زمان حملهی سایبری، فقط چند ثانیه وقت پاسخگویی دارد.
بر اساس نظر متخصصان، هیچ مقام قانونی در آمریکا برای متوقف کردن یا انتقام از یک حملهی سنگین سایبری به این کشور، وجود ندارد. مقامات اطلاعاتی ما، ممکن است متوجه این امر باشند، اما فاقد فرماندهی درست و کنترل پروتکلهایی مشابه پروتکلهای کنترلکننده حملات هستهای هستند.
دولت موظف است که از وقوع یک حملهی سایبری، جلوگیری کند نه اینکه فقط، بهطور قوی، به آن حمله، پاسخ دهد. زمان آن فرارسیده است که رییسجمهور، از گزینههای جنگ سایبری مقارن با حملهی هستهای استفاده کند. همچنین دولت باید هرچه سریعتر نسبت به ایجاد وظایف و مسئولیتهای درست و معقول در بخشهای دولتی و خصوصی برای حفاظت از حملات سایبری، اقدام کند. شکست دولت و بخش خصوصی برای آمادگی در برابر حملات سایبری، غیرقابلتوجیه است.
هماکنون باید دولت و بخش خصوصی مطمئن شوند که میتوانند با ایجاد پروتکل و انسجام در اطلاعات و انتشار آنها، حملات را خنثی کنند. حالا زمان آن رسیده است که چالش حملات سایبری برای رییسجمهور، تبیین و مشخص شود و همچنین کارهایی که باید برای کاهش و محدود کردن این حملات صورت گیرد، مشخص شود.»
شایانذکر است آمریکا با طرح این نظریهها میخواهد کشورهای درحالتوسعه را هرچه بیشتر به تهدیدی برای فضای سایبر متهم بکند. به نظر میرسد این کشور با استفاده از اصل تبدیل تهدیدات به فرصتها، منتظر یک حملهی سنگین سایبری به زیرساختهای خود- خصوصاً شبکهی برق- است تا بتواند به مطلوبش دست یابد؛ یعنی کشورهای دیگر را تهدیدی برای فضای سایبر اعلام کند و بتواند قوانین خودساخته سایبری و تحریمهای سایبری را علیه آنها اعمال کند و از این طریق، بر تمام فضای دنیا، مسلط شود.