توجه به آموزش زبان انگلیسی و گرایش والدین برای آموزش این زبان به فرزندانشان در شرایطی رخ می دهد که آموزش زبان و ادبیات فارسی در مقاطع مختلف تحصیلی اوضاع مطلوبی ندارد.
یکی از نکات قابل توجه بیانات روز گذشته رهبرانقلاب در دیدار هزاران نفر از
معلمان سراسر کشور، نگاه ایشان به گسترش ترویج زبان انگلیسی درکشور بود.
فرایندی که از جانب ایشان به عنوان کاری ناسالم یاد شد. ایشان با اعلام این
مطلب که این مسئله را قبلا نیز به مسئولین آموزش و پرورش گفته اند
افزودند:« این اصرار بر ترویج زبان انگلیسى در کشور ما یک کار ناسالم است.
بله، زبان خارجى را باید بلد بود اما زبان خارجى که فقط انگلیسى نیست،
زبان علم که فقط انگلیسى نیست. چرا زبانهاى دیگر را در مدارس بهعنوان درس
زبان معیّن نمیکنند؟ چه اصرارى است؟ این میراث دوران طاغوت است، این میراث
دوران پهلوى است. [مثلاً] زبان اسپانیولى؛ امروز کسانى که به زبان
اسپانیولى حرف میزنند کمتر از کسانى نیستند که به زبان انگلیسى حرف میزنند؛
در کشورهاى مختلف، در آمریکاى لاتین یا در آفریقا کسان زیادى هستند. مثلا م
یگویم؛ بنده حالا مروّج [زبان] اسپانیا نیستم که بخواهم براى آنها کار
بکنم، امّا مثال دارم می زنم. چرا زبان فرانسه یا زبان آلمانى تعلیم داده
نمیشود؟ زبانهاى کشورهاى پیشرفتهى شرقى هم زبان بیگانه است، اینها هم زبان
علم است. آقا جان! در کشورهاى دیگر به این مسئله توجه میکنند و جلوى نفوذ و
دخالت و توسعهى زبان بیگانه را می گیرند.»
ایشان با اشاره به این
که زبان می تواند عاملی تعیین کننده برای بسترسازی سلطه بین المللی باشد
افزودند:« آمدهایم میدان را باز کردهایم و علاوه بر اینکه این زبان را
کردهایم زبانِ خارجىِ انحصارىِ مدارسمان، مدام داریم مىآوریمش [در مقاطع]
پایین؛ در دبستانها و در مهدِکودکها! چرا؟ ما که میخواهیم زبان فارسى را
ترویج کنیم، باید یک عالَم خرج کنیم و زحمت بکشیم. [وقتى] کرسى زبان را در
یکجا تعطیل میکنند، باید تماسهاى دیپلماتیک بگیریم که چرا کرسى زبان را
تعطیل کردید. نمیگذارند، اجازهى دانشجو گرفتن نمیدهند، امتیاز نمیدهند،
براى اینکه زبان فارسى را یکجا میخواهیم ترویج کنیم؛ آنوقت ما بیاییم
زبان آنها را خودمان با پول خودمان، با خرج خودمان، با مشکلات خودمان ترویج
کنیم. این عقلائى است؟ من نمیفهمم! این را داخل پرانتز گفتم، براى اینکه
همه بدانند، توجّه کنند. [البتّه] نمیگویم که فردا برویم زبان انگلیسى را
در مدارس تعطیل کنیم؛ نه، حرف من این نیست؛ حرف این است که بدانیم چهکار
داریم میکنیم؛ بدانیم طرف میخواهد چگونه نسلى در این کشور پرورش بیابد، و
با چه خصوصیاتى».
رهبر انقلاب پیش از این هم به صورتی روشن از این
روند انتقاد کرده بودند. از جمله در اردیبهشت ماه سال 1384 در جمع معلمان
استان کرمان گفته بودند: «ناگهان از گوشه ای یک نفر تشخیص داده که باید ما
به کودکان دبستانی، از کلاس اول – یا حتی پیشدبستانی – زبان انگلیسی یاد
بدهیم؛ چرا؟ وقتی بزرگ شدند، هر کس نیاز دارد میرود زبان انگلیسی را یاد
میگیرد. چقدر دولت انگلیس و دولت آمریکا باید پول خرج کنند تا بتوانند این
طور آسان زبان خودشان را در میان یک ملت بیگانه ترویج کنند».
گرایش
روزافزون جامعه و به ویژه کودکان و نوجوانان به آموزش زبان انگلیسی یک
آسیب است. چرا که مولفه های فرهنگی و سبک زندگی کشورهای غربی و در راس
آنان ایالات متحده آمریکا و انگلیس نیز به شکلی عمیق و تدریجی همراه
یادگیری زبان آنها به جامعه منتقل خواهد شد. البته همان گونه که رهبری نیز
اشاره داشتند این مسئله به معنای تعطیلی یادگیری زبان های بیگانه نیست. آن
چه مهم است سامانمندی این وضعیت و عدم تمرکز بر یک زبان خاص است. تمرکزی که
می تواند به نفوذ روزافزون مولفه های فرهنگی در بین نسل های آینده
بینجامد.
توجه به آموزش زبان انگلیسی و گرایش والدین برای آموزش این
زبان به فرزندانشان در شرایطی رخ می دهد که آموزش زبان و ادبیات فارسی در
مقاطع مختلف تحصیلی اوضاع مطلوبی ندارد. دورشدن نسل جوان از میراث غنی زبان
و ادبیات فارسی که پیوندی ناگسستنی با فرهنگی ایرانی و اسلامی دارد از
نتایج همین بی توجهی است. شاید اگر بخشی از توجهی که (چه در نظام آموزشی
رسمی و چه در آموزشگاه های آزاد) به ترویج زبان انگلیسی می شود به آموزش و
گسترش زبان و ادبیات فارسی می شد رهبر انقلاب و بسیاری از نخبگان و دلسوزان
فرهنگ کشور این گونه احساس نگرانی و خطر نمی کردند.
بازتعریف
سامانه آموزش زبان خارجی در نظام آموزشی کشور با استفاده از نظرات
کارشناسان این حوزه و برقراری تعادلی پذیرفتنی میان محتوا وحجم دروس می
تواند این مشکل را تا حد زیادی حل کند.