خطر نفوذ دشمن، اگرچه همیشه وجود داشته، اما به نظر میرسد، بعد از توافق هستهای، این مسئله ابعاد جدیدی به خود گرفته است؛ بهطوریکه رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای ششماهه نخست امسال 94، 43 نوبت در خصوص نفوذ دشمن تحذیر دادهاند که 32 مرتبه آن در پیرامون برجام بوده است.
یادداشت پیشرو، تحلیل گونهای است بر بیانات رهبری، که با تکیه بر کلیدواژهای خاص، بهدستآمده است.
«تحلیل محتوا» روشی است که میتوان آن را درباره انواع گوناگون پیامهای
مندرج در آثار ادبی، مقالهها، اسناد رسمی، خطابهها، اعلامیههای سیاسی،
گزارش اجتماعات، برنامههای شنیداری و دیداری و گزارش مصاحبههای نیمه
رهنمودی به کار بست. واژههایی که نویسنده، سخنران یا پاسخگو، به کار
میبرد؛ بسامد آنها، وجه آرایش آنها در جمله، ساختمان خطابه و چگونگی بسط
آن، منابع اطلاعاتی هستند که محقق بر مبنای آنها میکوشد به شناخت دست
یابد. [روحالله رضوانی، «تحلیل محتوا»، دو فصلنامه عیار پژوهش در علوم
انسانی؛ سال دوم، شماره اول، 1389]
موضوع این تحقیق، واژه «نفوذ»
در کلام رهبر معظم است؛ اما چرا واژه «نفوذ»؟ مگر این واژه چه ویژگی یا
اهمیتی دارد؟ برای پاسخ به این سؤالها، تعریف واژه «نفوذ» ضرورت دارد.
«نفوذ» یعنی چه؟
فرهنگ معین سه معنا برای «نفوذ» آورده است:
1- فرو رفتن تیر در هدف
2- اثر کردن و تأثیر کردن
3- جاری شدن حکم و فرمان
در فرهنگ عمید نیز همین سه معنا آمده است با این تفاوت که مورد اول را
چنین نوشته است: «فرو رفتن تیر در نشانه و بیرون آمدن آن از طرف دیگر».
بنابراین، معنای حقیقی نفوذ، «اصابت تیر به هدف» است ولی به طور استعاری
در معنای اثرگذاری در طرف مقابل به کار میرود.[1] معمولاً واژه نفوذ،
معنای منفی را به ذهنمان متبادر میکند؛ بنابراین، وقتی یک گوینده حکیم به
دفعات از این واژه استفاده میکند، یعنی او نسبت به شرایط هشدار میدهد و
تلاش دارد مخاطبان را هوشیار کند.
سخنان رهبر درباره رخنه دشمن
هنوز یک هفته از بیانیه لوزان نگذشته بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار سالیانه خود با مداحان اهلبیت علیهمالسلام، فرمودند:
نکته بعدی که به مسئولان محترم تذکر دادیم و به شما هم عرض میکنیم، این
است که بههیچوجه اجازه داده نشود که آنها به بهانه نظارت، به حریم
امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولان نظامی کشور بههیچوجه
مأذون نیستند که به بهانه نظارت یا بازرسی و مانند اینها، بیگانگان را به
حریم و حصار امنیتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه دفاعی کشور را متوقف
کنند. توسعه دفاعی و توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصه نظامی
است و بایستی همچنان محکم بماند و محکمتر شود (بیانات،20/ 1/ 94).
اما پس از توافق هستهای (23 تیر)، ابعاد مسئله «نفوذ» در کلام رهبری
افزایش یافت. بهطوریکه حدود یک ماه بعد، رهبر معظم انقلاب اسلامی در
سخنان خود، با لحنی که قاطعیت در آن موج میزد، باز هم در خصوص «مسئله
نفوذ» تحذیر دادند:
نیت آنها [آمریکاییها] این بود که از این
مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما
این راه را بستیم و این راه را بهطور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی
آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه
حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را (بیانات، 26/ 5/ 94).
اگر این دو رویداد هستهای و بیانات رهبری را کنار هم قرار دهیم، پازلی
تشکیل میشود که قابلتأمل و سؤالبرانگیز است. میان توافق هستهای و نفوذ
دشمن (بهویژه آمریکا) چه رابطهای است که رهبر معظم اینگونه از خطر نفوذ
آنها سخن میگوید؟ مگر آمریکاییها در قالب مذاکرات هستهای، به دنبال
چیز دیگری هستند؟ آیا مفاد توافق وین، بهگونهای تنظیمشده که نفوذ
آمریکاییها را در ایران سهل کند و رهبر اینگونه از قصد و نقشه آنها،
پرده برمیدارد؟ یا اینکه مفاد تنظیمشده در برجام، دارای حفرههای امنیتی،
اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است؟ این سؤالات مهم و کلیدی، نیازمند پاسخهایی
جامع و کامل است.
به ادامه سخنان رهبر معظم انقلاب برگردیم.
ایشان هشدار در رابطه بانفوذ دشمن (به ویژه آمریکا) پس از حصول توافق وین
را ادامه داده و در 18 شهریور در دیدار با اقشار مختلف مردم، با لحنی خاص
که از ناراحتی ایشان حکایت داشت، در خصوص بزک کردن چهره آمریکا توسط
عدهای در داخل، فرمودند:
بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را
با این خصوصیات که از ابلیس بدتر است، بزک کنند و به شکل فرشته وانمود
کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابی گری به کنار، اما وفاداری به مصالح کشور
چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقل و کدام وجدانی به انسان اجازه میدهد
که کشوری مثل امریکا را به عنوان دوست و مورد اعتماد یا همچون فرشته نجات
انتخاب کند؟ (بیانات، 18/ 6/ 94)
و سپس فرمودند: ملت بزرگ ایران
این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد. نباید بگذاریم دوباره برگردد. نباید
بگذاریم از در که بیرون رفت، از پنجره بازگردد. نباید اجازه بدهیم نفوذ
پیدا کند. دشمنیِ آنها تمام نمیشود.
آیا مقصود از «نفوذ دشمن از پنجره»، توافق هستهای است؟
اما بحث خاتمه نمییابد. رهبر معظم در تعبیری کمسابقه و با بیانی قاطع،
نیت آمریکاییها از مذاکره با ایران را اینگونه تفسیر و تحلیل میکنند:
{آمریکاییها} به دنبال مذاکره با ایراناند؛ اما مذاکره، بهانه است. مذاکره وسیلهای برای نفوذ و تحمیل خواستهها است.
یک هشدار عجیب و درعینحال قابلتأمل
در ملاقات فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با فرمانده کل قوا حضرت
آیتالله خامنهای، کلیدواژه «نفوذ» باز هم مورد استفاده ایشان قرار
میگیرد تا برای مردم ایران و صد البته مسئولان نظام جمهوری اسلامی، اتمام
حجت شود که تهدید دشمن، جدی است:
برادران و خواهران سپاه از صدر
تا ذیل بایست به منطق مستحکم انقلاب مجهز باشند. چون ضدانقلابها، امروز
از طرق مختلفی وارد میشوند. یکی از راههای ورود و نفوذ ــ که حالا در
مورد نفوذ هم یککلمهای عرض خواهم کرد؛ ما همینطور مدام درباره نفوذ
دشمن تکرار و تأکید میکنیم ــ ایجاد خلل در باورها است؛ باورهای انقلابی و
دینی (بیانات، 25/ 6/ 94).
رهبر معظم انقلاب، در ادامه، از این
هم فراتر رفته و این بار با بیانی قاطع، صریح و همهفهم میفرمایند: امروز
نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ برای این کشور است ... آنها به دنبال
نفوذند.
عباراتی که پس از برجام، بیسابقه است.
در ادامه این دیدار، حضرت آیتالله خامنهای در بیاناتشان چهار مصداق برای نفوذ دشمن میشمارند:
1. نفوذ اقتصادی
2. نفوذ امنیتی
3. نفوذ سیاسی
4. نفوذ فرهنگی
ایشان معتقدند اهمیت نفوذ سیاسی و فرهنگی بهمراتب بیشتر است: البته
کماهمیتترین، نفوذ اقتصادی است. نفوذ امنیتی هم ممکن است جزو موارد
کماهمیت باشد... از همه مهمتر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است.
رهبری در توضیح نفوذ فرهنگی فرمودند: دشمن سعی میکند در زمینه فرهنگی،
باورهای جامعه را دگرگون کند و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِ
پا نگه دارد جابهجا کند و خدشه نماید و در آنها اختلال و رخنه به وجود
بیاورد. میلیاردها برای این مقصود خرج میکنند.
ایشان همچنین در
ارتباط بانفوذ سیاسی میفرمایند: نفوذ سیاسی این است که در مراکز
تصمیمگیری و اگر نشد تصمیمسازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و
مدیریتی یک کشور تحت تأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن وقت همه
تصمیمگیریها بر طبقِ خواست و میل و اراده مستکبرین انجام خواهد شد...
برای آنها بهتر است که از خود آن ملت کسانی در رأس کشور باشند که مثل
آنها فکر کنند، مانند آنها و بر طبق مصالح همانها تصمیم بگیرند (بیانات،
25/ 6/ 94).
******
اگر نتایج بهدستآمده از تحلیل
محتوای سخنان رهبری درباره کلمه «نفوذ» را مرور میکنیم خواهیم دید که
معظمله در ششماهه نخست سال 94، 68 نوبت از واژه «نفوذ» استفاده
کردهاند، به این شرح:
ـ 23 بار در معنای مثبت (به نفع اسلام و جمهوری اسلامی)
ـ 43 بار در معنای منفی (به ضرر اسلام و جمهوری اسلامی)
ـ 2 نوبت نیز به معنای کلی «اثرگذاری»
ـ با توجه به بیانات رهبری، نفوذ دشمن را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
1. نفوذ استکبار و صهیونیسم به مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی دنیا بهویژه کشورهای اروپایی
2. نفوذ استکبار (بهویژه آمریکا) برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی (بهطورکلی)
3. نفوذ استکبار (بهویژه آمریکا) پس از توافق هستهای
4. نفوذ استکبار برای ضربه زدن به وحدت مسلمانان و شوکت اسلام
ـ ایشان فقط در دیدار با فرماندهان سپاه (25/ 6/ 94)، 34 بار از واژه «نفوذ» استفاده کردهاند.
ـ در خصوص مورد سوم، رهبر معظم انقلاب، 32 مرتبه واژه «نفوذ» را پیرامون برجام بهکاربردهاند.
نتیجهگیری
جناب رئیسجمهور حسن روحانی، پس از توافق برجام، در نامهای خطاب به رهبر
معظم «پایان موفقیتآمیز و عزتمندانه مذاکرات هستهای» را یک «توفیق الهی»
دانست. رهبر انقلاب نیز در جواب ایشان، ضمن تشکر از رئیسجمهور و هیئت
مذاکرهکننده، اینچنین تقریر فرمودند: به سرانجام رسیدن این مذاکرات، گام
مهمی است. بااینحال لازم است متنی که فراهم آمده با دقت ملاحظه و در مسیر
قانونی پیشبینیشده قرار گیرد (پیامها و نامهها، 24/ 4/ 94).
ایشان در خطبههای نماز عید فطر، در این خصوص بهگونهای دیگر توضیح
دادند: رئیسجمهور محترم و بالخصوص هیئت مذاکرهکننده که حقیقتاً زحمت
کشیدند و تلاش کردند... البته برای تصویب این متن، یک مسیر قانونیِ
پیشبینیشدهای وجود دارد که إن شاء الله باید آن را طی کند و خواهد کرد.
انتظار ما این است که دستاندرکاران، با دقت مصالح کشور و مصالح ملی را در
نظر بگیرند تا آنچه را تحویل ملت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته،
به خدای متعال هم ارائه بدهند (بیانات، 27/ 4/ 94).
اما پس از
گذشت حدود دو ماه از توافق، رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان،
همچنان بر پیگیریِ دقیقِ برجام تأکید دارند و در مقام تنظیمکننده روابط
بین قوا، در خصوص بررسی این متن در مجلس شورای اسلامی فرمودند: دو سال است
که کشور بهطورکلی متوجه به آن است و حالا هم به یک نتایجی رسیده. پس
باید به مجلس وارد بشود. حالا مجلس چه بکند؟ بنده به مجلس شورای اسلامی
هیچ توصیهای ندارم که با این، چه جوری عمل کند. اولاً نوع تصمیمگیری چه
جوری باشد؟ بهنحو تصویب باشد یا رد، یا به نحو دیگری تصمیمگیری کنند؟ آیا
رد کنند، آیا تصویب کنند؟ بنده هیچ توصیهای ندارم. نظر متَّبَع، نظر
نمایندگان ملت در مجلس است (بیانات، 12/ 6/ 94).