۰۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۳
کد خبر: ۲۰۶۲۸
ارائه‌ی یک تعریف دقیق از تهدید به دلیل چندوجهی بودنش پیچیده و مشکل است. تهدید در لغت به معنای بیم دادن، ترساندن و عقوبت دادن است. فرهنگ معین تهدید را ترساندن و بیم دادن معنی کرده است.
همچنین لغت نامه ی آکسفورد تهدید[۱]را «امکان به وحشت انداختن، ترساندن یا ایجاد فاجعه برای یک فرد یا جامعه، آسیب زدن به کسی یا چیزی، نتایج ناخوشایند به بار آوردن» معنا می‌کند.

صرف­نظر از معانی لغوی و لفظی تهدید، در ادبیات امنیتی تعاریف و توصیف‌های گوناگونی از تهدید صورت گرفته است. وجود یک فشار خارجی منفی، فقدان امنیت، ایجاد اختلال در توانایی‌های کشور در کسب اهداف ملی، اقداماتی که کمیت و کیفیت زندگی مردم یک کشور یا دامنه ی اختیارات حکومت را بطور جدی کاهش می‌دهد، درک و ساخت یک دشمن یا وضعیت خطرناک، محدود کردن و حبس آزادی[۲] و رهایی و… از جمله تعاریفی است که برای تهدید در حوزه ی امنیت و امنیت ملی ذکر می‌گردد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷؛ ص ۱۰۱) در توصیف تهدیدات معمولاً موضوعاتی مانند قدرت، کیفیت زندگی، حاکمیت دولت، اهداف و منافع به عنوان موضوعات در معرض تهدید مطرح می‌گردند. بوزان معتقد است اگر چه طرح هریک از این امور بیانگر رویکرد خاصی در امنیت و تهدیدات امنیتی است اما از منظر مفهوم پردازی تهدید، همه ی این موضوعات نشان می‌دهند در تعریف تهدید همواره ارزش یا ارزش‌هایی مورد توجه می‌باشند. (همان، ص ۱۰۲-۱۰۳)

 وی معتقد است فقدان امنیت و ناامنی، بازتابِ ترکیبی از تهدیدها و آسیب پذیری ها است که جداساختن معنادار آنها از یکدیگر ناممکن است. از نظر او مهم ترین مفهوم تهدید آن است که متوجه امنیت و منافع ملی می‌گردد. به عبارت دیگر تهدید پدیده ای است که می‌تواند ثبات و امنیت را در یک کشور به خطر اندازد[۳]. (مرادیان، ۱۳۸۵؛ ص ۶۶)

هدف سیاستگذاران در حوزه ی امنیت ملی باید معطوف به کاهش و مقابله با تهدیدات و آسیب ها از یکسو و استفاده از فرصت ها از سوی دیگر باشد. در عین حال نباید غافل شد که در عرصه ی بیرونی همیشه تمایز کامل بین تهدید و فرصت مقدور نیست و ممکن است امری، همزمان هر دو وجه را داشته باشد. یا امری زمانی تهدید و زمانی دیگر فرصت باشد. بدترین حالت در سیاست گذاری، تبدیل فرصت به تهدید است که نه تنها امنیت زایی در پی ندارد بلکه باعث امنیت زدایی نیز می‌شود. (همان، ص ۴۸)

با توجه به اینکه تهدید یک مفهوم انتزاعی است، تعیین زمان و مکان دقیق و چگونگی مورد تهدید واقع شدن به سادگی امکان پذیر نیست. البته تا اندازه ای می‌توان مشخص کرد که چه عوامل و مسائلی می‌تواند امنیت ملی یک کشور را تهدید کنند. اما همیشه پاسخ به این سوال که کشور مزبور در شرایط زمانی ویژه در معرض کدامیک از آن عوامل و مسائل تهدیدآمیز قرار دارد، آسان نیست. هر کشور در طول حیات خود با خطرات و تهدیدهای بیشماری روبرو می‌شود؛ اما همه ی آنها را نمی‌توان تهدیدهایی دانست که امنیت ملی آن کشور را به خطر می‌اندازد.(مرادیان، ۱۳۸۵؛ ص ۶۷) از این رو دانستن ویژگی‌های مهم و خصوصیات برجسته تهدید در تعیین عمق و دامنه آنها و اتخاذ تصمیمات لازم در برابرشان ضروری است. عمده ی این ویژگی‌ها عبارتند از:

نسبی‌بودن: تهدید از جهات مختلف درگیر نسبیت است. به عبارت دیگر نمی‌توان مصداق مطلق از تهدید را معرفی کرد. اختلاف زمان، مکان، ارزش ها و منافع، بازیگران و… چهره‌های گوناگونی از تهدید را تولید می‌کنند. بعنوان مثال تهدید در هر سطح و شرایطی با تصور و و جود ارزش ملازمه دارد و نمی‌توان درکی از تهدید ارائه کرد یا تهدیدی نشان داد مگر آنکه لازمه ی اصلی آن یعنی ارزش نیز وجود داشته باشد. البته برخی نظریات مانند واقع گرایی کلاسیک همانگونه که قدرت نظامی را قدرت اصلی و ثابت می‌دانند جنگ را نیز به عنوان تهدید اصلی و ثابت تلقی می‌کنند.(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷؛ ص ۱۰۵-۱۰۶)

ذهنی‌بودن: تصور تهدید و احساس ناامنی، بطور کلی ذهنی و روانی بوده و جنبه‌ی روانشناسی آن بسیار جدی است. درک تهدید، فرایند پیچیده ای است و تعریف آن به آسانی ممکن نیست. اما بطور کلی و از دیدگاه روانشناسی، درک، از چرایی و چگونگی رفتار دیگران ریشه می‌گیرد. درک تهدید همیشه نمی‌تواند بر حقایق پایدار و واقعیت‌های موجود مبتنی باشد. درک تهدید دو مرحله ی وابسته به یکدیگر را در بر دارد: مشاهده و قضاوت؛ هر دو اینها فرایندهایی روانشناختی هستند و در سطح فردی و گروهی موثرند. به همین دلیل توجه به ذهنیات، نظام‌های اعتقادی و ارزشی و انگیزه ها و منافع افراد و گروه‌های تصمیم گیرنده بسیار اهمیت دارد. (مرادیان، ۱۳۸۵؛ ص ۶۹)

البته دیگران (مرادیان، ۱۳۸۵؛ و گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷) خصوصیات دیگری برای تهدید مثل عمومی بودن، انفعالی بودن، احتمالی و هراس‌انگیز بودن، داشتن آثار منفی مستقیم و… ذکر کرده‌اند که با توجه به کم اهمیت بودن نسبت به بحث کنونی مورد بحث واقع نمی‌شود.


تهدید سخت و نرم

در مورد تهدید سخت و نرم تلقی واحدی وجود ندارد. برخی تهدیدات نرم را تهدیداتی غیرنظامی مانند تهدیدات محیط زیست، جرایم، فساد و… دانسته اند. دبیر کل سابق سازمان ملل (عنان) تهدیدات سخت سازمان را تروریسم و سلاح‌های کشتار جمعی و تهدیدات نرم آن را فقر، ایدز و محیط زیست معرفی کرده است.

برخی پژوهش ها نیز تلقی دیگری از این تقسیم دارند که از دو جهت قابل بحث است:
الف. از جهت ابزار و شیوه‌های تهدید: در برخی از تهدیدها ابزار و شیوه‌های تهدید کننده، سخت و توام با زور و اجبار است مانند تهدید نظامی یا تحریم اقتصادی. اما در مواردی ابزار یا شیوه ی مورد استفاده، نرم و غیرخشونت آمیز است مانند استفاده از رسانه، فیلم و روش اقناع.

ب. از جهت هدف و سوژه تهدید: در برخی از موارد هدف تهدیدکننده موضوعات سختو عینی است مانند تخریب اماکن و تاسیسات نظامی و سیاسی، کشتن انسان ها و… . اما در موارد دیگر ممکن است هدف تهدیدکننده تغییر نگرش ها، افکار و علایق افراد جامعه باشد. انقلاب‌های رنگین مصادیق تهدید نرم می‌باشند[۴]. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷؛ ص ۱۲۰-۱۲۱)


تهدیدات اقتصادی

تهدید اقتصادی از پیچیده‌ترین تهدیدهای امنیت ملی است، زیرا فضای اقتصاد کلان متاثر از متغیرهای فراوانی است که تغییر ناگهانی هریک از این متغیرها و یا تاثیر تغییر یک متغیر بر سایر متغیرها ممکن است امنیت اقتصادی کشور و به تبع آن امنیت ملی را به مخاطره افکند. بروز بیکاری که عمدتا تحت تاثیر کاهش سطح کلی تقاضای موثر است و از طرف دیگر تورم بالا که از آن در اقتصاد به رکود تورمی[۵] یاد می‌شود، همزمان می‌تواند منجر به کاهش تولیدات بخش صنعت، کشاورزی و خدمات گردد و از طرفی شوک‌های اقتصادی بوجود آمده برنامه‌های بلند مدت کشور را با چالشی جدی روبرو کند. این آشفتگی اقتصادی به سایر بخش‌های جامعه سرایت کرده و منجر به بحران‌های اجتماعی می‌شود.

یکی از عواملی که آسیب‌پذیری کشور را نسبت به مسائل اقتصادی دو چندان می‌کند، مورد تهدید واقع شدن امنیت غذایی است که لزوم توجه هرچه بیشتر دولت به اقتصاد کشاورزی و حمایت بی چون و چرا از آن بخش را می‌رساند. حتی در کشورهایی چون امریکا و ژاپن که مدافع اقتصاد بازار هستند، هرگز نسبت به حمایت از بخش کشاورزی کوتاهی نمی‌کنند؛ چرا که هر کشوری باید به نوعی خودکفایی غذایی داشته باشد تا در موارد لزوم وابسته به خارج نباشد. همچنین تهدید و آسیب‌پذیری اقتصادی، بر بخش‌های نظامی نیز اثر می‌گذارد (مرادیان، ۱۳۸۵؛ ص ۷۳) و از این حیث بیشتر از سایر تهدیدات مد نظر سیاست‌گذاران قرار می‌‌گیرد. به عنوان مثال تحریم فن‌آوری‌های بالا ممکن است صنایع دفاعی یک کشور را به شدت تضعیف نماید که از مصادیق تهدیدات سخت نظامی است و کشور را به شدت در مناسبات منطقه­ای و بین­المللی به چالش خواهد‌کشید. وفور نیروی انسانی جوان و عدم وجود بیمه‌های بیکاری، عدم شناسایی و حمایت از بیکاران، و حداقل دستمزد‌های به نسبت پایین، بیکاری از جدی ترین تهدیدات اقتصادی است که می‌تواند امنیت ملی را با توجه به بحران‌های در پی داشته، مورد مخاطره قرار دهد.

بنابراین تهدیدهای اقتصادی عمدتا معطوف به ضعف­های اقتصاد ملی هستند که منجر به آسیب­پذیری اقتصاد ملی می­شوند.
 


پانوشت:

[۱] Threat
[۲] Emancipation
[۳] همچنین خاطر نشان می شود که باید بین تهدید و آسیب تفاوت قائل شد. آسیب ها زمینه های ایجاد تهدید را فراهم می آورند و به نوعی، تهدیدات بالقوه محسوب می شوند.
[۴] اگرچه معمولاً ابزار و شیوه های سخت با هدف سخت و برعکس ابزار و شیوه ی نرم با هدف نرم تناسب دارند اما ممکن است در موارد خاص از ابزار سخت برای اهداف نرم نیز استفاده شود. بنابراین در تقسیم بندی فوق از هر دو معیار می توان استفاده نمود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر