شبکه فارسیزبان بیبیسی امسال و در آستانه دو انتخابات مهم در ایران یعنی انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات مجلس خبرگان رهبری، دست به ترفندی زد که برای بسیاری از تحلیلگران سیاسی که موضوع ایران را دنبال میکنند، بیسابقه بود. بیبیسی فارسی اینبار نه تنها به مردم نگفت در انتخابات شرکت نکنند «چون رأی به هر نامزدی در انتخابات، موجب مشروعیت بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی است»، بلکه با حمایت از برخی نامزدها، مردم را به رأی دادن به آنها تشویق کرد. مسلماً تصور اینکه بیبیسی فارسی به دلیل ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان ایران و انگلیس، یا امضای توافق هستهای، یا هر دلیل دیگری، اکنون مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را پذیرفته باشد، توهمی بیش نیست. با این حال، نباید به سادگی از کنار این تغییر آشکار موضع، عبور کرد، بلکه این سیاست جدید بیبیسی تحلیل عمیقتری را میطلبد.
در خصوص نقش بیبیسی در شکلدهی افکار عمومی دنیا در راستای منافع دولت انگلیس، دلیل حمایت مستقیم این شبکه از برخی نامزدهای انتخاباتی در ایران، و نکاتی که مخاطبان بیبیسی فارسی باید درباره دروغپردازیها و دشمنیهای اثباتشده این شبکه با نظام جمهوری اسلامی مدنظر داشته باشند با «روشن محمد صالح» خبرنگار و کارشناس رسانه مستقر در انگلیس گفتوگو کرده که متن این مصاحبه به شرح زیر است.
نقش بیبیسی در مدیریت افکار عمومی داخل و خارج از انگلیس برای تحقق اهداف دولت این کشور چیست؟
بیبیسی شبکه ملی انگلیس است و به دلیل گستردگی و بهره بردن از شبکه هایی به زبان های مختلف تأثیر زیادی بر مردم این کشور و جهان دارد. باید توجه داشت که بودجه فعالیت این شبکه را نیز خود مردم انگلیس با مالیاتهایی که میپردازند، تأمین میکنند. بیبیسی در ظاهر ادعا میکند که مستقل از دولت است و حتی در برخی موارد با لندن اختلافنظر دارد، اما واقعیت این است که بیبیسی استقلالی از خودش ندارد. نمونه این وابستگی به دولت هم «سرویس جهانی» بیبیسی است که مستقیماً توسط وزارت خارجه انگلیس تأمین مالی میشود.
شبکه بیبیسی در فضای افکار عمومی انگلیس فوقالعاده تعیینکننده است و بخشی از این قدرت نیز نتیجه بودجه هنگفتی است که دریافت میکند: میلیاردها پوند در سال. بیبیسی عموماً ابزار دولت است و خط فکری دولت وقت را در میان مردم تبلیغ و ترویج میکند و از این طریق، افکار عمومی مردم را در راستای منافع دولت و حزبهای قدرتمند درون پارلمان انگلیس مدیریت میکند.
آنچه بیبیسی به عنوان یک رسانه، وظیفه دارد انجام دهد، اما انجام نمیدهد، پرداختن به مسائل اقلیتها در انگلیس به خصوص اقلیتهای مذهبی است. این شبکه هیچ دیدگاهی را ترویج نمیکند، مگر آنکه آن دیدگاه، جزو دیدگاههای جریان اصلی و مطابق با منافع خواص سیاسی انگلیس باشد.
بیبیسی به لطف بودجه هنگفتی که دریافت میکند، علاوه بر داخل انگلیس، در کشورهای دیگر هم نفوذ دارد. آنچه در این شبکه درباره کشورهای دیگر میبینید، عمدتاً انعکاسی از سیاست خارجی دولت انگلیس است و در این زمینه هم استقلالی از خودش ندارد. بنابراین میبینید کشورهایی که دولت انگلیس آنها را منفی معرفی میکند، مانند ایران، سوریه، روسیه، کره شمالی، و کوبا، همان کشورهایی هستند که در بیبیسی همیشه گزارشهای انتقادی و منفی درباره آنها میخوانید.
یکی از مثالهایی که به خوبی پایبندی بیبیسی به سیاستهای لندن را نشان میدهد، ایران است. دولت انگلیس از سالها پیش با جمهوری اسلامی ایران مخالف بوده است. در همین راستا، بیبیسی چند سال پیش یک شبکه فارسیزبان راهاندازی کرد و هدف آن به وضوح، تلاش برای شوراندن مردم ایران علیه دولت خودشان بوده است.
در مجموع باید اعتراف کرد که بیبیسی یک رسانه بسیار قدرتمند در حوزه داخلی و بینالمللی است. این شبکه تخصص بسیار خوبی در روایتگری و متقاعد کردن مردم دارد. این در حالی است که محتوای پیامهایی که این شبکه مخابره میکند، نهایتاً ماهیت پروپاگاندا دارد.
آنچه در دور کنونی انتخاباتهای ایران، مردم را متعجب کرده، توصیه بیبیسی فارسی به مردم مبنی بر رأی دادن به یک لیست خاص از نامزدهای انتخاباتی بود، بر خلاف روال گذشته که بیبیسی تلاش می کرد نظر خود را به شکلی بی طرفانه به مخاطب خود القاء کند اینبار به صورت مستقیم این کار را میکند کاری که حتی آمریکایی ها از آن اجتناب میکنند. به نظر شما چرا این کار صورت گرفته است؟
من در جریان این توصیه بیبیسی فارسی به مردم ایران هستم. پاسخ سؤال شما به همان مطلبی برمیگردد که من اشاره کردم. باید بدانید که بیبیسی فارسی با هدف براندازی و آشوبگری در ایران بود که تأسیس شد. اگر به محتوای این شبکه نگاه کنید، چه از نظر سیاسی، چه فرهنگی و چه انتخاب موضوعات، هدفی جز حمله به ارزشهای سیاسی و فرهنگی، و سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ندارد.
درباره انتخابات پیش رو در ایران هم، بیبیسی فارسی قطعاً تلاش خواهد کرد تا به جنبههای مختلفی از این انتخاباتها حمله کند، از جمله خواهند گفت که این انتخابات آزادانه و عادلانه برگزار نشده است. خواهند گفت که تعداد زیادی از افراد از نامزدی در انتخابات منع شدهاند. دلیلی هم نخواهند آورد که چرا منع شدهاند، صرفاً میگویند این اتفاق افتاده است. به این ترتیب، سعی میکنند آزادانه و عادلانه بودن انتخابات را زیر سؤال ببرند.
علاوه بر این تلاشها، سعی خواهند کرد تا مردم را به رأی دادن به اصلاحطلبها دعوت کنند چراکه معتقدند در میان عناصر سیاسی ایران، اصلاحطلبها بیشتر به غرب نزدیک هستند و غربیها میتوانند با آنها بهتر ارتباط برقرار کنند. قطعاً گزارش بیبیسی از این انتخابات منصفانه و بیطرفانه نیست، چراکه دستور کاری که به بیبیسی دادهاند، کاملاً ضدایرانی است. شما به خبرنگاران بیبیسی فارسی هم که نگاه کنید، میبینید که معمولاً خبرنگارانی هستند که سالها در غرب زندگی کردهاند و با ارزشهای جمهوری اسلامی مخالف هستند.
سالهاست که کشورهای غربی متوجه شدهاند حمایت مستقیم آنها از مخالفان در ایران، وجهه مخالفان را خراب میکند. چرا بیبیسی باز هم از اصلاحطلبان حمایت مستقیم کرده است؟
انگلیس در نهایت به دنبال تغییر حکومت در ایران است، همانطور که به دنبال تغییر حکومت در لیبی، عراق و سوریه بودند. من معتقدم سیاستمداران ایرانی بسیار باهوش و از فضای سیاسی بینالمللی آگاه هستند، با این حال، یک نکته را وظیفه خودم میدانم که بگویم. بهرغم اینکه غرب اخیراً با ایران توافق هستهای را امضا کرد، اما نباید تصور کنیم که این به معنای کنار گذاشتن سیاست تغییر حکومت و بیثباتسازی ایران است. هدف نهایی آنها این است که دولت و نظام ایران را سرنگون کنند. به دنبال روی کار آوردن حکومتی هستند که با غرب دوستانه رفتار کند و به سازمانهای غربی اجازه بدهد تا در ایران نفوذ کنند و بر آن مسلط شوند؛ حکومتی که وابسته به غرب باشد.
من وظیفه خودم میدانم که به ایرانیها توصیه کنم از اعتماد به غرب، بپرهیزند. غربیها سناریوی نظامی را امتحان کردهاند، بیثباتسازی را هم امتحان کردهاند، اما به نتیجه نرسیدهاند. بنابراین الآن [با توافق هستهای] دارند روش جدیدی را امتحان میکنند و میخواهند خودشان را پلیس خوب جلوه دهند، به جای آنکه مانند گذشته، پلیس بد باشند. البته روشهای قبلی را هم کنار نگذاشتهاند. بیبیسی فارسی مسلماً یکی از ابزارها و سلاحهای قوی آنها برای بیثبات کردن ایران از داخل است. میخواهند قیامی در ایران شکل بگیرد که بنیانهای نظام را بلرزاند و نهایتاً سناریویی مشابه آنچه را که در عراق و سوریه و لیبی و یمن میبینیم، در ایران هم اتفاق بیفتد. ایرانیها باید مراقب این نقشهها باشند.
به نظر شما چرا دولت کنونی ایران موضوع دخالتهای اخیر بیبیسی در امور انتخابات ایران را به دادگاه نمیبرد؟ یا چرا الآن که روابط دیپلماتیک با انگلیس رسماً برقرار شده، این مسئله را به سفارت انگلیس منتقل نکردند؟
من بسیار امیدوارم که این شکایت صورت بگیرد. تا جایی که من میدانم، سیاست ایران در مقابل بیبیسی فارسی، سیاست مقابلهای است و خبرنگاران این شبکه هم حق ندارد به ایران بیایند. این شکایت با توجه به اینکه بیبیسی بودجه دولتی هم دارد، میتواند حتی از خود دولت انگلیس صورت بگیرد. البته مشخص نیست که نتیجه این شکایت چه میشود، چون دادگاههای بینالمللی معمولاً جانبدارانه رفتار و قضاوت میکنند، اما به نظرم همین که یک شکایت رسمی از بیبیسی فارسی تنظیم و تحویل دادگاههای بینالمللی شود، خودش اقدام بسیار مفیدی است. ایران با شکایت از بیبیسی این شبکه برانداز را رسوا کند.
باید توجه داشته باشید که هدف از شکایت از بیبیسی این نیست که مثلاً این شبکه را مجازات کنند یا غرامت از آن دریافت نمایند، بلکه هدف این است که بیبیسی بداند اقداماتش علیه ایران، بیپاسخ نمیماند، بلکه ایران میتواند صدای اعتراضش را به گوش دنیا برساند. به همین ترتیب، ایران میتواند از روشهای حقوقی یا غیرحقوقی استفاده کند. شکایت به دادگاه تنها یکی از راههای پیش روی دولت ایران است. تهران میتواند به صورت شفاهی از بیبیسی شکایت و انتقاد کند یا میتواند نامهای شدیدالحن به مقامات انگلیس بنویسد.
آیا بیبیسی فقط در ایران است که دخالت میکند یا کشورهای دیگر هم هدف هجمه این شبکه هستند؟
همانطور که گفتم، بیبیسی فارسی مشخصاً با هدف براندازی در ایران تأسیس شد، اما شبکه بیبیسی به طور کلی فقط با ایران نیست که مشکل دارد. باید ببینید دولت انگلیس در هر زمانی با کدام کشورها دشمنی میکند؛ بیبیسی هم علیه همان کشورها تبلیغ و خرابکاری خواهد کرد. یکی از این هدفها ایران بوده است؛ از 37 سال پیش که انقلاب اسلامی پیروز و تشکیل شد، بیبیسی با این نظام دشمنی کرده است.
علاوه بر ایران، روسیه هم یکی از اهداف بزرگ انگلیس و بیبیسی بوده است، چون پوتین مقابل نفوذ غربیها در کشورهایی مانند اوکراین و روسیه ایستاده است. به همین دلیل است که میبینید بیبیسی و سایر رسانههای انگلیسی الآن مطالبی را علیه شخص پوتین و علیه روسیه منتشر میکنند.
کره شمالی هم یکی دیگر از اهدافی است که بیبیسی به عنوان دیکتاتوری معرفی میکند. غربیها بسیار عصبانی هستند که کره شمالی توانسته به سلاح هستهای دست پیدا کند. بشار اسد در سوریه هم بارها مورد حمله قرار گرفته و میگیرد. چین هم تا اندازهای هدف این هجمههاست، البته کمتر از ایران و روسیه و کره شمالی، چون غربیها نمیخواهند تجارت با چین را فدای سیاست کنند.
اگر شما به عنوان یک کارشناس رسانه ساکن انگلیس بخواهید به آن دسته از مردم ایران که بیبیسی فارسی را تماشا میکنند و قصد دارند به لیست نامزدهای این شبکه رأی بدهند، پیامی بدهید، به آنها چه میگویید؟
به آنها میگویم چشمتان را باز کنید. مطمئناً مردمی در ایران هستند که بیبیسی فارسی را نگاه میکنند و میگویند: «آه. غرب مملو از آزادی است. غربیها هم درباره کشور ما حقیقت را میگویند.» و از این نوع حرفها. به این افراد میگویم، نه آزادی غربی را باور کنید و نه حرفهای غربیها درباره ایران را. من خودم در غرب زندگی میکنم؛ بخش عمده عمرم را در انگلیس زندگی کردهام و سیستم اینجا را به طور کامل میشناسم.
الآن حدود 20 سال است که در حوزه رسانه کار میکنم. در رسانههای انگلیسی و بینالمللی کار کردهام و میدانم چگونه کار میکنند. بر اساس همه این تجربیات به شما میگویم: [رسانههای غربی] دارد به شما دروغ میگویند. میخواهند کشور شما هم مانند سوریه شود. میخواهند ایران هم مانند عراق شود. میخواهند کشور شما را نابود کنند.
میخواهند در جامعه شما، همه را به جان یکدیگر بیندازند. میخواهند قیام بزرگی در ایران شود و نتیجهاش بحران و هرجومرج در کشور باشد. شاید اینگونه به نظر بیاید که دوست شما هستند. شاید در ظاهر، پیام آزادی فرهنگی و سیاسی به شما بدهند، اما اینها گرگهایی هستند که لباس گوسفند پوشیدهاند. هرچه به شما میگویند، دروغ است.
فایده این وضعیت برای دولت انگلیس چیست؟
انگلیس میخواهد حکومت ایران را تغییر بدهد. تا کنون نتوانستهاند این کار را بکنند، اما اگر یک روز بتوانند، فایدهاش این است که دیگر یک کشور بزرگ با ارتشی قدرتمند و ملتی قوی را در خاورمیانه نمیبینند که مقابل سلطه آنها بر این منطقه ایستادگی کند. در آن صورت، اسرائیل آزاد خواهد بود تا هر کاری که میخواهد، در منطقه انجام بدهد. در آن صورت، دستنشاندههای آنها مانند عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس میتوانند بدون محدودیت، منافع غربیها را تأمین کنند. مسئله بر سر تسلط اقتصادی و سیاسی بر خاورمیانه است و چون ایران سدی مقابل آنهاست، همه تلاش خود را میکنند تا این سر را بشکنند.