۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۴
کد خبر: ۲۰۳۸۶
یادداشت اختصاصی استاد اقتصاد دانشگاه تهران برای دفاع اقتصادی:
موضوع برجام امید را در میان مردم ایران و بازار به وجود آورده و مردم منتظر نتیجه آن هستند. البته موضوع برجام ابهاماتی را در میان مردم به وجود آورد.
شرایط دولت جدید به مراتب متفاوت تر از دولت قبل است. با اتمام دوره دولت قبل و با توجه به وجود تورم ، بیکاری دولت یازدهم تمام همت و عزم خود را بر کاهش تورم متمرکز کرد. به عبارت دیگر بین تورم و رکود، تورم را هدف گذاری نمود که خوشبختانه توانست نرخ تورم را تا حد زیادی پایین آورد به عبارتی نرخ تورم را ۵/۱۳ درصد کاهش داد.

انجام این موضوع باعث شد دولت انضباط های پولی و مالی را در نظر بگیرد که این موضوع باعث کسادی بازار گردید. موضوع این است که دولت باید سیاست های خود را چگونه انتخاب کند. به نظر من دولت باید در کنار پایین آمدن نرخ تورم به بازارهای داخلی نیز توجه کند و سیاست های انبساطی پولی و مالی را جایگزین کند. البته مقداری از این سیاست با دادن وام اتومبیل، کارت های اعتباری و … صورت گرفته است. مشکل دیگر درآمدهای نفتی بود که مجموع این مسائل فشارهایی را به اقتصاد ایران وارد کرد. دولت در چنین وضعیتی چه کار باید کند.

به نظر من بحران و رکود اقتصادی را با کلید سرمایه گذاری می توان حل کرد. این سرمایه گذاری وسیع با شرایط کنونی که مشکلات ساختاری عدیده ای در اقتصاد ایران وجود دارد قابل حل نیست. در اقتصاد ایران در حال حاضر اگر فردی مبادرت به دریافت وام نماید بایستی سود بالای غیرمتعارفی را پرداخت نماید. این در حالی است که علاوه بر آن با مشکلات مالیاتی و قوانین کارگری عدیده ای نیز وجود دارد. لذا این سرمایه گذاری اصلا به صرفه نیست.

دولت با پایین آوردن نرخ سود با مشکلاتی نیز بر می خورد البته بانک ها در مقابل آن ایستادگی می کنند. بنابراین یکی از سیاست هایی که دوات می تواند داشته باشد سیاست تنزیل مجدد است که به نظر من بانک مرکزی این کار را انجام نمی دهد ولی باید این کار را انجام دهد. برای مثال در کشور آمریکا اگر به مردم وام مسکن بدهند یک بانکی پول ۷ میلیاردی دارد و تمام این پول را به مردم وام می دهد در حال که وام های آنها ۳۰ یا ۳۵ ساله است و مردم سند و مدارک خود را به بانک می برند و بانک نیز با نرخ سود بسیار کمی قرار می دهد و مردم با هیمن نرخ کم که به پول اضافه شده بانک دوباره وام می دهد و این روش همین طور تداوم دارد.

ما در ایران در نرخ تنزیل مجدد سیاست گذاری درستی نکرده ایم. این درحالی است که عده ای از کارخانه های ایران خوابیده و عده ای زیادی نیز ذیل ظرفیت کار می کنند. به نظر من اولین کاری که دولت برای گردش سرمایه ها استفاده از سیاست نرخ تنزیل مجدد است. در حال حاضر چندین هزار میلیارد سرمایه در ایران وجود دارد که مورد استفاده قرار نمی گیرد. به نظر من اول دولت باید برای مواجه با رکود، این سرمایه ها را راه اندازی کند. دوم دولت درآمدهای حاصل از نفت برای مخارج خود خرج می کند در حالی که نفت سرمایه ملی است و دولت باید درآمدهای حاصل از نفت را در سرمایه گذاری زیر بنایی کشور به کار اندازد یا آن را به بخش خصوصی سوق دهد.

یکی از موانع بر سر راه این است که در فعالیت های اقتصادی کشور بخش دولت و شبهه دولتی ها نیز به شدت گسترش یافته اند. در هر جای دنیا دولت و شبهه دولت حجم اندکی در اقتصاد دارند. مسلما حضور گسترده دولتی ها و شبهه دولتی ها در اقتصاد باعث ایجاد فساد می شود. علت اصلی فساد در ایران وجود دولت بزرگ و شبهه دولتی ها در بخش خصوصی است. این در حالی است که بایستی بخش خصوصی تقویت شود.

به اعتقاده بنده دولت باید درآمدهای نفتی را به صورت وام در اختیار بخش خصوصی قرار دهد و از درآمد آنها که مالیات درآمدهای دیگر آن استفاده کند. بنابراین دولت نباید از نفت که سرمایه ملی برای مخارج جاری استفاده کند. دولت باید سیاست تنزیل نرخ مجدد را ادامه دهد و در مورد کارت های اعتباری نیز باید آن را به وجود آورند. دولت وامی را به شرکت ها می دهد و آن شرکت اگر پول نیز داشته باشد این پول را برنمی گرداند و علت آن این است که دوباره وام گرفتن از بانک یک سال طول می کشد تا سرمایه گذار وام دیگر را بگیرد. بنابراین دولت باید مثل خارج به وام دادن اعتبار دهد. سرمایه گذاران اعتبارات خود را به خارج صادر می کنند و پول خود در خارج می گذارند و عملا بانک ها سود خود را دریافت می کنند نه این که فقط وام دهند زیرا بروکراسی موجود در اخذ وام خیلی مشکل است. بنابراین بهترین سیاست در اعطای وام سیاست ایجاد خط اعتباری است. در حقیقت برای آنها یک خط اعتباری در نظر بگیرند و از خط در موقع نیاز استفاده کنند و هر زمان که پول داشتند وام خود را می پردازند و عملا بانک نیز سود خود را برمی دارد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر