هر ساله کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه برای فعالیتهای اقتصادی و حکومتی خود به زیربناهای فضای مجازی خود بیش از پیش متکی و وابسته میشوند. در این میان شبکههای تلفن همراه بیسیم، جایگاه لازمالاجرایی در چشمانداز فضای مجازی دارند.
هر ساله کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه برای فعالیتهای اقتصادی و حکومتی خود به زیربناهای فضای مجازی خود بیش از پیش متکی و وابسته میشوند. در این میان شبکههای تلفن همراه بیسیم، جایگاه لازمالاجرایی در چشمانداز فضای مجازی دارند. این متن به کارکرد ضرورت شبکههای تلفن همراه بیسیم در زمان بحرانها اشاره دارد. شبکههای تلفن همراه برای عملیات امداد و نجات در شرایط بحرانی و جنگی، مهم و ضروری هستند. ارتش ایالات متحده آموزشهایی برای فراگیری پاسخ به این بحرانها ارائه میدهد، ولی دکترین فضای مجازی آمریکا در درجه اول بر امنیت زیرساختهای مجازی نظامی تأکید دارد. این مقاله به علت ساختار مخصوص به خود، دقیقاً برای مسئولین شهری یا شهروندان کشورها در جهت بازیابی یا حفظ قابلیتهای سایبری آنها نمیتواند مثمرثمر واقع شود. برای گذر موفقیتآمیز از حوادث غیرقابلپیشبینی در آینده، ارتش آمریکا باید امنیت مجازی شبکههای تلفن همراه را در طرحهای اجرایی خود ادغام نماید.
شبکههای تلفن همراه بیسیمی در حال تبدیل شدن به عنصر اساسی در ساختارهای اجتماعی، رشد اقتصادی و دولتی کشورها حتی ضعیفترین آنها شده است. ارتش آمریکا باید گروههایی را آموزش و مجهز نماید تا به سرعت شبکههای تلفن همراه را احیاء و ایمن نمایند.
گردباد سندی در 29 اکتبر (18 آبان 91) قسمت شرقی سواحل ایالات متحده را درنوردید. طوفان سندی دومین گردباد مصیبتبار در طول تاریخ آمریکا بوده و نزدیک به 100 میلیارد دلار خسارت وارد نمود. با اینکه این طوفان 23 ایالات آمریکا را درنوردید ولی نیویورک از این طوفان آسیب فراوان دید. موجهای خروشان، مترو و خیابانهای شهر را مملو از آب کرد و برق در سراسر پایتخت قطع شد. قبل و بعد از حادثه، ساکنان و امدادگران برای تبادل اطلاعات بین گروههای آسیبدیده از طوفان، به شبکههای تلفن همراه متکی بودند.
موجهای چهارده فوتی (27/4 متری) کمتر به مَنهَتَن آسیب رساندند و در طی این حادثه مرکز اصلی شبکه ارتباطی شرکت «وِریزون»[1] از کار افتاد، جریان برق قطع شد و قطع تلفنهای کابلی به شدت ارتباطات را مختل نمود. برای چند روز بخشهایی از شهر از تلفنهای کابلی، اتصال بیسیمی و اینترنت محروم بودند. شهروندان به خوبی میدانستند، با دسترسی به این مقدار از خدماتِ تلفن همراه و شبکههای بیسیمی، ادارهی این حجم از ترافیک در شهر کار مشکل و غیرممکنی است. «ادارهی مدیریت اضطراری» شهر نیویورک، قبل از اینکه گردباد سندی از دریا به خشکی برسد پیغامهای متنی انبوهی به ساکنین مناطق قابل تخلیه فرستاد. بعد از صدمات طوفان، مسئولین شهری برای آگاهی از اطلاعات محیطی و عملیات بازیابی و نجات، به تماسهای حرفهای، دادههای اطلاعاتی و مکالمات تلفنی متوسل شدند.
بازیابی ارتباطات بیسیمی از اقدامات مهم، برای عملیات امداد و نجات شهر بود. نیویورک سیتی در این زمینه به شرکتهای تأمینکنندهی ارتباطات بیسیمی همچون شرکت وریزن احتیاج داشت تا شبکههای آسیبدیده را ترمیم نماید. در این اثنا مسئولین شهری نیویورک و «سازمان مدیریت اضطراری فدرال»[2] (FEMA)، «پیلهایی بر روی چرخهای وسایل نقلیه و چراغهای کامیونها» نصب نمودند تا ساکنین و امدادگران گوشیهای همراه خود را شارژ نمایند. در مراکز بازیابی حوادث غیرمترقبه FEMA کیوسکهایی برای شارژ گوشیهای همراه و وسایل الکترونیکی نصب شد. بازیابیهای اولیه باتریهای تلفن همراه نقش اساسی در عملیات امداد و نجات بر اساس گزارشهای دادهشده ساکنین و امدادگران در این بحران داشت.
گوشیهای تلفن همراه مجرای مناسبی برای انتقال اطلاعات اضطراری توسط ساکنین شهر محسوب میشد. «صلیب سرخ»، «دایره امور کهنه سربازان» و «سازمان مدیریت اضطراری فدرال» هر کدام اپلیکیشنهایی برای گوشیهای هوشمند در فضای مجازی جهت دانلود قرار دادند. این اپلیکیشنها اطلاعات مهمی را برای مأموران امداد و بازماندگان میفرستاد. در طی گردباد سندی صد هزار کاربر گوشیهای هوشمند، اپلیکیشن صلیب سرخ را دانلود کردند. این اپلیکیشن اطلاعاتی از مسیر گردباد و پناهگاههای اضطراری در اختیار ساکنین قرار میداد. اپلیکیشن FEMA، که وسیلهی کارآمدی بود تا درخواستهای نیروهای داوطلب امداد را ثبت نماید، پنجاه هزار بار دانلود شد. اگرچه طوفان، خدمات تلفن همراه را به شدت مختل نمود ولی FEMA از ابزارهای آنلاین برای مدیریت بحران استفادهی کاملی کرد.
FEMA در مروری بر خدمات ارائهشده پس از سانحه اعلام نمود کمبود اتصالات گوشیهای هوشمند مانع از فرماندهی و عملیات امداد و نجات موفق بود. این نقیصه منحصر به گردباد سندی نبود؛ پس از «طوفان هییِن»[3] در فیلیپین، ساکنان و سازمانهای یاریدهنده در تلاش برای بازیابی خدمات تلفن همراه بودند. در جریان عملیات امداد و نجات طوفان هیین «کریستالینا جِاُرجیوا» عضو کمیسیون کمکهای بشردوستانه اتحادیه اروپا گفت: «اولین اولویت این است که به سرعت به مناطق پرت و دورافتاده دسترسی پیدا کنیم. سیستم حمل و نقل عمومی و بازیابی ارتباطات مخابراتی دو راه ممکن برای دستیابی به این هدف است». زمانی که اقدامات مشابه را در جوامع کمتر بهرهمند مقایسه میکنیم؛ بازیابی سریع شبکههای تلفن همراه در نیویورک پس از گردباد سندی شگفتانگیز و خارقالعاده به نظر میرسد. خیلی از کشورها هستند که از ارتباطی که بین بخشهای خصوصی و دولتی آمریکا وجود دارد بیبهره هستند و توان بازیابی بالایی ندارند.
«انجمن گروه تلفن همراه اسپیشیالی» (GSMA) برای اولین بار در طول عمر سی ساله خود مرکزی برای مدیریت هماهنگی پاسخ به حوادث غیرمترقبه دایر نمود تا به حجم تقاضاها برای شبکههای تلفنی بیسیمی پاسخ دهد.
GSMA یک عضو خصوصی صنعتی است که نماینده بیش از 250 شرکت مخابراتی مانند AT&T, MTN, Orange, Telenor, Verizon, Vodafone است. GSMA «منشور ارتباطات بشردوستانه»[4] را در 2 مارس 2015 امضا نمود. صنایع مخابراتی اعتقاد دارند شبکههای تلفن همراه نقش مهمی در بحرانهای انسانی ایفا مینمایند. آنها از قول GSMA در مطبوعات خود اینگونه نوشتند: «گوشیهای تلفن همراه اغلب اولین چیزی هستند که مردم در حوادث غیرمترقبه به دنبال آن میگردند؛ به عنوان مثال یکی اولین درخواستهایی که پناهجویان گریخته به کوه سِنجار در عراق درخواست نمودند وسیلهای برای شارژ گوشیهای تلفن همراه خود بود. زیرا آنها میخواستند از اخبار و احوال دوستان خود باخبر شوند و از عملیات امداد اطلاع پیدا کنند». شبکههای تلفن همراه در سال 2015 به ساختار حیاتی برای مدیریت بحران/وضعیت اضطراری تبدیل شده است.
بحرانهای اخیر نشان میدهد شبکههای تلفن همراه قدرت واجبالوجودی پیدا کرده و به یکی از مشخصههای فضای مجازی تبدیل شده است. دولت سیرالئون در زمان بحران ویروس ابولا در سال 2014 از پیامهای متنی برای ارسال پیامهای عمومی بهداشتی استفاده کرد. دادههای به اشتراک گذاشته تلفن همراه در زلزله هائیتی و شیلی در سال 2010 نقش مهمی در بازیابی عملیات امداد و نجات داشت. پس از زلزلهی 2015 در نپال، شبکههای تلفن همراه، ارتباطات حیاتبخشی را بین مأموران امداد و شهروندان برقرار نمودند. در زلزله و حادثه تسونامی سال 2011 ژاپن، شهروندان محلی برای دریافت اطلاعات اضطراری به شبکههای تلفن همراه وابسته بودند. پس از بمبگذاری مسابقهی ماراتن بوستون در سال 2013 و زمینلرزهی سانفرانسیسکو در سال 2007، خانوادههای دلنگران از طریق تلفنهای همراه خود که سرتاسر آمریکا را تحت پوشش شبکهای خود قرار داده بودند برای دریافت اطلاعات استفاده میکردند.
اساساً، تأمینکنندگان بخش خصوصی ثابت کردهاند که در بیشتر چالشها و بحرانهای محیطی و در بازیابیهای شبکههای تلفن همراه، خِبرِه و کاردان هستند. شرکت اِکونِت زیمباوه از دهه 1990 خدمات تلفن همراه و پهنای باند را در سراسر آفریقا گسترش داده است. خدمات تلفن همراه در هند، شرکتهای ارتباطی خود را به ثروتهای چندمیلیاردی دلاری رسانده است. یکی از ثروتمندترین افراد دنیا، آقای «کارلس اِسلیم» در مکزیک است. وی یکی از روسای بزرگترین شرکتهای خدمات شبکهی تلفن همراه در نیمکره غربی است که بالغ بر 270 میلیون مشترک دارد. در سومالی «مخابرات هورمود» میلیونها مشترک فعال خود را به رخ میکشد.
با این وجود هنوز هم سوانح و درگیریهای مهم در جایجای دنیا، میتواند کشورها و شرکتهای مخابراتی عمدهی دنیا را فلج سازد. «اتحادیه مخابراتی بینالمللی»(ITU)[5] تخصصیترین زیرسازمان سازمان ملل متحد است که در زمینهی «اطلاعات و فنآوری ارتباطات»(ICTs)[6] مشغول به کار است. ITU علاوه بر 173 عضو دولتی، صدها شرکت خصوصی و بنیادهای غیردولتی را در زیر پوشش خود دارد. اتحادیه در زمان بحرانها و حوادث غیرمترقبه، متخصصان خود را به ملتهای میزبان گسیل میدارد تا ارتباطات مخابراتیِ مناطق بحرانزده را بازیابی نماید. در چهار ماه اول سال 2015، اتحادیه متخصصان خود را برای عملیات امداد به کشورهای مالاوی، موزامبیک، میکرونزی، نپال و واناتو فرستاده است. اعزام متخصصان ارتباطی اتحادیه به اقصی نقاط جهان نشان میدهد که به چه میزان، کشورهای در حال توسعه برای بازیابی شبکههای تلفن همراه خود به این کمکها نیاز حاد دارند.
اهمیت برتر شبکههای تلفن همراه در کشورهای در حال توسعه:
تحلیلگران اقتصادی ادعا مینمایند: «تحرک پذیری، انعطافپذیری و شبکهها، آیندهی چشمانداز صنعتی را رقم خواهند زد». شبکههای بیسیمی تلفن همراه یکی از ساختارهای ضروری در این چشمانداز محسوب میشوند. موفقیت و کامیابی یک کشور به طور مستقیمی، به گامهای آن کشور برای کسب فناوریهای پیشرفته بستگی دارد. از سال 2000، اطلاعات و فناوریهای مخابراتی (ICTs) سهم عمدهای در رشد اقتصادی دنیا داشته است. دستیابی به اینترنت، شبکههای تلفن همراه و اتصالات پهنای باند به نحو چشمگیری به این رشد کمک ارزشمندی کرده است.
در سال 2013 نرخ نفوذ در کشورهای با درآمد کم و میانه، در اقسام وسایل ارتباطی مثل تلفن همراه، اینترنت و پهنای باندِ خط ثابت، نسبتاً در نقطه درصد 06/4، 01/3 و 57/0 افزایش یافته است. تعبیر بانک جهانی از نمودار بالا افزایش 76/0 نقطه درصدی را نسبت به رشد اقتصادی نشان میدهد. رشد اقتصادی کشورهایی با درآمد کم و میانه، در سال 2013 به 9/4% رشد سالیانه تولید ناخالص داخلی رسیده است. بنابراین افزایش نرخ نفوذ مخابراتی کشورها، محتملاً نزدیک به یکششم رشد اقتصادی کشورها نزدیک شده است. تنها، دسترسی به تلفن همراه بیش از 8% به این رشد کمک نموده است. به نظر میرسد شبکههای بیسیم در کشورهای در حال توسعه، نیروهای نهفته خود را برای پویایی اقتصاد فعال نموده است.
جدا از منافع اقتصادی؛ شبکههای تلفن همراه ترغیبکنندهی دیگر علوم مثل مراقبتهای بهداشتی است. «کارولین مِبیندیو» متخصص توسعهی مراقبتهای بهداشتی مختصراً قدرت شبکههای تلفن همراه را اینچنین توصیف مینماید:
«از گوشیهای تلفن همراه میشود برای تعلیم و آموزش تمامی کارکنان حوزه سلامت در آفریقا بهره جست. از گروههای کارکنان سلامت تا پزشکان متخصص و مدیران حوزههای سلامت –افرادی که امکانات و تسهیلات سلامت را توسعه میدهند-. گوشیها میتوانند رفتارهای مثبت بهداشتی را برای جوامع ارتقاء دهند مثل اهمیت شستشوی دستها. از گوشیهای همراه میشود برای ردیابی و مدیریت لوازم پزشکی استفاده کرد تا مطمئن شویم هر جا و هر وقت، محصولات مورد نیاز در دسترس خواهند بود. جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادههای بیماران، امراض و بیماریها و شرایط خاص (مانند سل یا سرطان گردن رحم) و دادههای مدیریتِ امکانات بهداشتی از دیگر استفادههای گوشیهای همراه در امر سلامت است. پیامهای متنی وسیلهای مناسبی خواهند بود تا به مثابهی یک نیاز اساسی، فعالیتهای کارکنان بخش سلامت را ارتقا دهد، مانند اینکه چطور درمانهای ضدویروسی برای امراض کودکان فراهم نماییم یا چطور با یک بیمار با اسهال حاد برخورد نماییم».
همانطور که فرمانهای نظامی برای ثبات عملیات واجب و ضروری است، شبکههای تلفن همراه نیز باید در اساس، به مثابهی یک خدمت ضروری تلقی شود. در عملیاتهای مربوط به حوادث غیرمترقبه نیاز است که هر دو طرف دولتی و غیردولتی مشارکت نمایند. چالش به وجود آمده برای نیویورک و «سازمان مدیریت اضطراری فدرال» در جریان گردباد سندی از پیش، خبر از بحرانهای آینده مشابه برای کل دنیا میدهد.
در سال 2014، بیش از 40% از جمعیت کره زمین، از اینترنت استفاده میکردند. کشورهای توسعهیافته هنوز رتبهی اول نرخ نفوذ اینترنت را در دنیا به خود اختصاص دادهاند (78% تا 34%)، در پیشگامی استفاده از ICT هنوز آمریکا پیشاپیش کشورهای در حال توسعه حرکت میکند با نرخی نزدیک به 2 تا 1. با این وجود، اقتصادهای بازارهای فعال دنیا، به سرعت ظرفیتهای ICT آنان را افزایش خواهد داد.
در سالهای 2000 تا 2013 منطقهی خاورمیانه و افریقا افزایش 3000 درصدی را در تعداد کاربران اینترنتی تجربه نمودند. منطقهی آسیا-پاسفیک بیش از 2000 درصد افزایش تعداد کاربران را به خود دیده است.
شبکههای بیسیمی باعث افزایش رشد اقتصادی در سطوح محلی میشود. استفاده از تلفن همراه در میان مردان ماهیگیر جنوب هند به آنان کمک نموده تا از وضعیت قیمت ماهیها قبل از اینکه در یک بازار فروش ماهی پهلو بگیرند اطلاع یابند و به واسطهی آن، درآمد آنان به نحو چشمگیری افزایش داشته باشد. از سال 2006 کشاورزان روستایی غرب آفریقا، از تلفنهای همراه خود برای به اشتراکگذاری قیمتهای آنیِ 80 قلم کالاهای کشاورزی استفادههای فراوانی میبرند.
شبکههای بیسیم، خدمات ضروری را برای کشورهای در حال توسعه فراهم نموده است. در سال 2004 شبکهی بیسیمی در هند، این امکان را به یک بیمارستان مجهز به دکترهای متخصص چشم داد تا با کلینیکهای روستایی ارتباط پیدا کند و به غربالگری و پایش هزاران بیمار، که پیشتر از آن به بوتهی فراموشی سپرده شده بودند، بپردازند. نتیجهی واقعی آن پایش 85% از مردان و 58% از زنانی بود که به دلیل ضعف چشمی که قابل درمان بود از کار بیکار شده بودند و این فرصت به آنها داده شد که مجدداً شغل خود را به دست آورند. در سال 2006 با اجرای این طرح آزمایشی، این فعالیت به 50 کلینیک با توان عملیاتی 500 هزار بیمار در سال رسید.
کشورهای در حال توسعه سالها میراث دار سیستمی هستند که به بازبینی مجدد نیاز دارد. آنها میتوانند به سرعت به اطلاعات و فناوریهای ارتباطی نوینتر مجهز شوند. پهنای باند تلفن همراه (2 گیگابایت یا بیشتر) در سراسر دنیا در حال افزایش است.
از سال 2010 آفریقا افزایشی در حدود 1000% در ظرف فقط چهار سال تجربه نموده است. در این میزان از رشد، کشورهای در حال توسعه به نرخ یکسان و برابر شدهای با اتحادیه اروپا و ایالات متحده رسیدند.
افزایش رشد مثبت اطلاعات و فنآوریهای ارتباطی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه، خبر از افزایش تهدیدات سایبری میدهد. مناطق بحرانی تا الان با حجمی از تردد افراد، استثمار کودکان، تجارت داروهای ممنوعه و جرائم سازمانیافته روبرو هستند. در آینده، به طور اجتنابپذیری حملات سایبری به کمک این مجرمان خواهد آمد و آنان از تضادها و اختلافها، وسیلهای برای افزایش درآمد خواهند ساخت.
کشورهای در حال توسعه و مواجه با امنیت مجازی تناقضآمیز:
محققان مایکروسافت در گزارش سال 2014 خود، صحبت از «امنیت مجازی تناقضآمیز» نمودند که کشورهای در حال توسعه با آن روبهرو میشوند. همانطور که کشورها به ICT پیشرفته بیشتر وابسته میشوند «تهدیدات جدید زیرساختهای دیجیتالی» نیز متوجه این کشورها خواهد شد و به آنان ضربه خواهد زد. پژوهشگران مایکروسافت در یافتههای خود متوجه شدند که کشورهای در حال توسعه با نرخ نفوذ کمبهرهی مخابراتی، با افزایش نرخ سرایت بدافزارها روبهرو میشوند. از این رو، کاربران تلفن همراه در ضعیفترین کشورها با کممایهترین سطوح ICT، تهدیدات امنیت مجازی را تجربه خواهند نمود.
در سال 2011 «گروه پاسخگویی به موارد اضطراری رایانهای ایالات متحده دی. اچ. اس»(US-CER) هشدار داد: «تلفنهای همراه هر روز بیشتر از دیروز به هدفی جذابتر برای حملات سایبری تبدیل میشوند». به همین رویه، کارشناسان امنیت مجازی نیز گوشیهای تلفن همراه را از آسیبپذیرترین وسیلهها برای توطئههای امنیت مجازی تعبیر میکنند. این آسیبپذیری با اجرای برنامهی «وسیلهی ارتباطی خودت را بیاور» حادتر میشود. «وسیلهی ارتباطی خودت را بیاور» خاص شرکتهایی است که در آن کارکنان با رایانهها، تبلتها و گوشیهای هوشمند خود به تجارت میپردازند. انتظار میرود در سال 2006، دوسوم شرکتهای واقعی در آمریکای شمالی و اروپا از این روش و برنامه استفاده کنند. برنامهی جهانی «وسیلهی ارتباطی خودت را بیاور» شرکتها را قادر میسازد، با درایت تمام به سرقت اطلاعات و دیگر جاسوسیهای صنعتی دست بزنند. این برنامه به طور قطع آیندهی عملیات محیطیِ فعالیتهای حرفهای امنیت مجازیِ ارتش ایالات متحده را رقم خواهد زد.
تهدیدات سایبری کماکان برای افراد دردسرساز خواهد بود. در بین اوت 2013 تا مارس 2014 حملات هر ماهه، به یک سری گوشیهای همراه، افزایشی از 69000 مرتبه تا 644000 را تجربه نمود. نزدیک به 60% از ویروسهای منتشرشده قادر بودند از حسابهای بانکیِ خاصِ شبکه تلفن همراه، پول به سرقت برند. بیش از 60% از «تروجانهای» سرایت یافته از طریق پیامکها و پیغامهای متنی انتشار یافتند. مأموران امنیتی در سال 2015 کشف نمودند عدهای از مجرمان سایبران چینی، از نوعی اپلیکیشن جعلی حساب بانکی موبایلی استفاده نمودند تا کاربران را فریب داده و اطلاعات حساب بانکی آنها را به سرقت ببرند. آنها توانستند از این طریق در یک بازهی دو ساله میلیونها دلار به جیب زدند.
فرماندهان نظامی باید نسبت به تهدیدات موبایل بانکها حساس شوند. در دنیای امروزی، موبایل بانکها به ابزاری ضروری برای افراد تبدیل شده است. پلیس افغانستان حقوق کارکنان خود را از طریق پیامهای متنی واریز میکند. بزرگترین موسسهی مالی پاکستان یک اپراتور تلفن همراه نروژی به نام «تِلِنور» است. شرکت MPESA کنیایی، سامانهی پرداخت موبایلی مشهوری است که به شدت در حال پیدا کردن جایگاه خود در بازارهای در حال ظهور است.
منبع: گلوبال فیندایکس بانک جهانی
38% از مردم دنیا تا آوریل 2015 (فروردین 94) به حسابهای بانکی دسترسی نداشتند. بانکهای موبایلی تعهد دادهاند که به عنوان یک معبر ابتدایی و اولیه، در خدمت این جوامع باشند. ساکنین مناطق بحرانی در ده سال آینده، وابستگیهای خود را برای انجام تجارتهای روزانه به این شبکههای موبایلی افزایش خواهند داد.
«اتحادیه مخابراتی بینالملل»(ITU) در گزارش خود در سال 2007 گوشزد نمود. «اگر کشورها و سازمانها میخواهند موجودیت خود را به عنوان بک بازیگر بلندمدت در یک محیط رقابتی جدید و پیشرفته حفظ نمایند مجبور هستند تمرکز خود را بر برنامههای ابداعی و زودبازده بگذارند تا به کمک یک سامانهی اطلاعاتی قدرتمند و ایمن، پشتیبانی شوند». اطلاعات و فنآوریهای ارتباطی (ICT) مؤلفهی ضروری موفقیت و پیشرفت است و از معیارهای اقتصادهای قوی و موفق دنیا محسوب میشوند. مطالعات گستردهی بانک جهانی به این واقعیت رسیده است که: «افزایش دسترسی به خدمات نوین و پیشرفته ICT، عامل اصلی تحولات اجتماعی و اقتصادی زیر منطقهی صحرای بزرگ آفریقا بوده است». همانطور که کشورها ظرفیتهای پهنای باند خودشان را افزایش میدهند، در واقع هزینههای درازمدت خود را کاهش داده و چرخهای سالم و پاک پدید خواهند آورد. نرخ نفوذ پهنای باند، با کاهش هزینهها تحریک خواهد شد ولی باید بدانیم با پیشرفت فناوری، تهدیدات نیز خود به خود پدید خواهند آمد.
شبکههای تلفن همراه در مناطق بحرانی بیشتر مورد حمله قرار خواهند گرفت. زمانی که روسیه شبهجزیره کریمه را به تصرف خود درآورد اپراتورهای تلفن همراه را در اوکراین بلوکه و مسدود نمود. در جریان انتخابات پارلمانی سال 2005 قزاقستان، احزاب مخالف و سازمانهای مستقل، اختلالاتی در فعالیتهای آنلاینی خود تجربه نمودند. هکرها، وبسایتهای مخالفان را قطع نمودند و صندوقهای ایمیل روزنامهنگاران، مملو از رایانامههای ناهنجار و نامناسب شد. همین فعالیتها در انتخابات ریاست جمهوری سال 2006 بلاروس اتفاق افتاد و اختلالات اینترنتی نصیب کسانی شد که خواهان برکناری رئیسجمهور در حال تصدی بودند. دو کشور استونی در سال 2007 و گرجستان در سال 2008 نیز از دست حملهکنندگان سایبری روسیه، برای ضربه زدن به سامانههای اطلاعاتی کشورشان در امان نبودند.
در سال 2013، یک دستگاه خودپرداز بانکی اوکراینی، خود به خود شروع به دادن اسکناس نمود و پولها نصیب عابران خوششانسی شد که در همان حوالی در حال تردد بودند. پس از تحقیقات قانونی سایبری مشخص گشت بیش از 1 میلیارد دلار از 100 بانک دنیا هک شده است. خرابکاران طرفدارِ روسیه در آوریل 2014 (فروردین 93)، تلفنهای نمایندگان مجلس اوکراین را هک نمودند-کابلهای فیبر نوری قطع شده بود- و چندین وبسایت دولتی اوکراین قطع شد. در انتخابات ریاست جمهوری ماه می 2014 (اردیبهشت 93) اکراین، هکرهای طرفدارِ روسیه، به سامانهی رأیگیری الکترونیکی نفوذ کردند و موفق شدند با نصب کدهای ناهنجار، کل دسته کوچکی از رأی شمارها را حذف نمایند.
تا قبل از سال 2014، دکترین فضای مجازی اوکراین مبهم و نامشخص طرحریزی شده بود. خطمشی نامناسب سایبری اوکراین، فضایی را پرورش داده بود که سناتور آمریکایی «مارک کیرک» آن را «کانونی شناختهشده برای جنایتهای سایبری» توصیف نمود. اوکراین در زمان تضاد منافع و درگیری با روسیه، ثابت نمود که برای مقابله با تهدیدات سایبری آماده نیست. در فوریه 2015 (بهمن 93) کییِف خبر از راهبرد جدید امنیت مجازی داد که در آن «یک ثبت خانه رسمی، برای درج موضوعات حیاتیِ زیرساختهای ملی IT، پیشبینیشده تا حفاظت سایبری کشور تضمین شود». در نهایت امنیت فضای مجازی شامل شبکههای تلفن همراه است که به سامانههای اطلاعاتی گونهگون و مختلف وصل میشوند و اقتصاد قرن بیست و یکم را تقویت میکنند. شبکههای مخابراتی برای تداوم عملیاتها باید جدی فرض شوند. اگر سامانههای فناوری اطلاعات یک کشور، مکرراً مختل شوند، توانایی آن کشور برای اداره کردن امور به شدت محدود خواهد شد.
نتیجهگیری: آمریکا باید عملیاتهای خود را به حوزهی سایبری تسری دهد
تأکید دکترین فضای مجازی آمریکا، استقلال مانورها و تمهیدات نظامی است که از طریق ایمنسازی سامانههای اطلاعاتی نظامی امکانپذیر میشود. اما اگر بخواهیم عملیاتها تداوم داشته باشد بایستی فرماندهان نظامی همان اهمیتی را که به حفاظت سامانههای نظامی قائل میشوند برای زیرساختهای غیرنظامی نیز قائل شوند. زیرساختهای فضای مجازی، قوامبخش فعالیتها و عملکردهای دولت در قرن بیست و یکم است. همانطور که هدف عملیاتها، دور کردن خطرات از شهروندان یک کشور است لذا فرماندهان نظامی باید به ضرورتهای فضای مجازی غیرنظامی نیز عنایت ویژهای داشته باشند. سناتور مارک کیرک و مارک وارنر در سال 2014 پیشنهاد کردند که دولت ایالات متحده «طرحی پایدار برای همکاری با اوکراین تدوین نماید و مأموران FBI را برای بررسی امور به اوکراین اعزام نماید، شبکههای ارتباطی اوکراین را بهبود بخشد و قانون همکاری با اوکراین را تسریع بخشد». در آینده مردم برای تجارت، ارتباطات و بهرهبرداری از زیرساختهای حساس به شبکههای تلفن همراه بیسیمیِ امن و مطمئن وابسته خواهند شد. در زمان رویداد بحرانها، دسترسی به عملکرد شبکههای بیسیمی تلفن همراه، حتی جنبهی حیاتی به خود میگیرد.
در دوم نوامبر 1863 (11 آبان 1242)، کلنل «آنسون اِستیجر» اینچنین گزارش داد: «دستورات عمومی و غیرنظامی داده میشوند، جنگها برنامهریزی و اجرا میشوند، پیروزیها با یاری راهبردهای ساده و کاربردی تحصیل و به دست میآیند البته با کمک و استعانت از آجودانهای قدرتمند و تلگرافهای نظامی ... تلگرافها، شاهرگهایی هستند که روح ارتش ما را گرم و قدرتمند نگه میدارند و بدنهی ارتش متحدِ باوقار ایالاتمتحده را سرزنده و بشاش حفظ مینمایند». ارتش ایالات متحده دههها از سامانههای ارتباطی محافظت کرده است. موسسهی تحقیقاتی رند در سال 1964 در یک گزارش تحلیلی برای نیروی هوایی آمریکا، یک صفحهی تمام خود را به موضوع ایمنسازی سامانههای اطلاعاتی تخصیص داد و نوشت: «در کلیت خویش، سامانههای نظامی و غیرنظامی بسیار مهم هستند و در کل، در موضوع سامانههای اطلاعاتی با توسعهنیافتگی نسبی مواجه هستیم». در اکتبر 2014 ستاد مشترک ارتش، متن غیر محرمانهی دکترین عملیات مجازی به نامِ «تحقیق مشترک 12-3 عملیات فضای مجازی» را منتشر نمود. در این سند، ستاد مشترک بر ادغام عملیاتهای فضای سایبری ارتش آمریکا با سازمانهای مشابه، برای اجرای عملیاتهای بشردوستانه خارجی، عملیات صلح و دیگر عملیاتهای پایدار و مداوم تأکید کرد، ولی با این حال، بهرغم متن پیشنهادی سند، تمرکز دکترین نظامی ارتش آمریکا به تمرکز بر روی حفاظت از سامانههای اطلاعات نظامی محض، باقی مانده است. به هر صورت که بنگریم، عملیاتهای نظامی، نیمنگاهی هم به جنبههای غیرنظامی مثل تهیهی غذا، بازیافت آب و ژنراتورهای الکترونیکی برق و ... نیز داشته است، ولی امروزه باید این ذهنیت را به زیرساختهای فضای مجازی نیز تسری بدهیم.
اقتصادهای جهانی قرن بیست و یکم، برای رشد اقتصادی و ارائه خدمات ضروری، به زیرساختهای فضای مجازی نیاز مبرم دارند. دولت نیز برای ادارهی عوامل مادی، مثل امکانات شبکههای فشار برق قوی و بازیافت آب به فضای مجازی نیاز دارد. آیندهی تداوم عملیاتهای ارتش آمریکا به دستهای از تلاشها که پنج مورد معروف آن، از سالها جنگ در عراق و افغانستان برگرفته شده است، بستگی دارد:
- پایهریزی ایمنی غیرنظامی
- پایهریزی نظارت غیرنظامی
- بازیابی خدمات غیرضروری
- حمایت برای ادارهی مناطق
- حمایت برای توسعه زیرساختها و اقتصاد
برای همزمانی تحقق این پنج مورد، به امنیت فضای مجازی نیاز داریم. به عبارت دقیقتر، یک ملت به شبکههای بیسیمی تلفن همراه نیاز دارد تا زمانی که به بحران برخورد؛ مدیریت بحران، امنیت شهری، کنترل و نظارت شهری و ادارهی شهر را هدایت و مدیریت نماید.
در نهایت، ارتش باید ظرفیتها و استعدادهای سایبری خود را برای استفاده از تمهیدات و مانورهای جنگی تضمین نماید. ارتش باید برای حمایت از زیرساختهای سایبری نظامی، به «دفاع سایبری» مجهز باشد. ولی با این حال برای تداوم عملیاتها الزامی است که امنیت مجازی به ماورای شبکههای غیرنظامی بسط و توسعه پیدا کند. در آینده؛ ارتش باید آمادهیِ عملیات سایبریِ مداوم و پایدار باشد. مشکلات حاد و دلهرهآوری وجود دارد که نیروهای سایبری را مجبور مینماید تا از مردم برای رسیدن به امنیت فضای مجازی حمایت نمایند. ارتش باید آمادهی احیای شبکههای تلفن همراه باشد زیرا این شبکهها به طور فزایندهای در زندگی جوامع مختلف سرتاسر دنیا، سایهی خویش را گسترانده است.