با افشاگریهای ادوارد اسنودن، ناقوس مرگ "اینترنت آمریکایی" در دنیا به صدا در آمده و موجب شد کشورهای جهان به سرعت شبکه ملی اطلاعات خودشان را ایجاد کنند اما با کمال تعجب دولت یازدهم علیرغم تاکید رهبر معظم انقلاب آن را از برنامه ششم توسعه حذف کرده است.
مثل بسیاری از فناوریهای دیگر فضای مجازی در غفلت مسئولین بدون پیوست فرهنگی وارد کشور شد. همین عدم پیوست فرهنگی باعث شد تا آسیبهای فرهنگی اجتماعی این پدیده روز به روز بیشتر شود. تاکیدات چندباره مقام معظم رهبری نیز گویا نتوانسته مسئولان مربوط را از خواب سنگین بیدار کند و گویی که برخی خود را به خواب زده اند! حذف بودجه شبکه ملی اطلاعات از برنامه ششم توسعه، شاهد این مدعا است.اما شاید بتوان بزرگترین آسیب فضای مجازی را تغییر خزنده سبک زندگی ایرانیها و به خصوص جوانان دانست. به گونه ای که برخی کارشناسان امور اجتماعی متهم ردیف اول در خیانتهای خانوادگی را گسترش بدون برنامه شبکههای اجتماعی غیر ایرانی می داننند.
در همین زمینه روز دوشنبه نشستی با موضوع "شبکههای اجتماعی و سبک زندگی" با حضور حجتالاسلام محمد فروهر، مدیر رسانه معاونت تبلیغ استان قم و جمعی از اصحاب رسانه برگزار شد. مشروح گزارش این نشست تقدیم میشود.
حجت الاسلام فروهر: فضای مجازی و سبک زندگی دو مقوله جدا از هم هستند. هر دو مقوله نیاز به بازبینی و تعریف خواص خود رادارند. ما باید ببینیم که دیدگاهمان به فضای مجازی چیست و تعریفمان از سبک زندگی چه تعریفی است؟در حقیقت نگاههای مختلفی به این مقولهها شده است. ما دراینبین خیلی راحت با این مقوله برخورد کردهایم. امروز متأسفانه چهارچوبی که برای سبک زندگی در دین اسلام تعریف و در نظر گرفتهشده است هرروز مورد اصابت آسیبهای مختلفی قرار میگیرد.
در بازههای زمانی مختلفی صنایع متفاوتی آمدند که مردم را به دغدغه انداختند. از صنعت چاپ شروع شد سپس باروت و بعدازآن شبکههای ماهوارهای که همگی دغدغههایی را برای مردم ایجاد نمودند. امروز هم نگرانی از فضای مجازی است که کاملاً بهجا است. بنابراین ما نمیتوانیم فضای مجازی را یک فضای جدا از زندگی در نظر بگیریم و بگوییم که یک موجود جدیدی است که در حال آسیب زدن است.
درواقع ما یک سبک زندگیای داریم که هرروز آسیبهایی به این در حال وارد شدن است. امروز ما در مواجه با فضای مجازی هستیم. در ابتدای این مواجهه باید ببینیم که تعریف این فضا چیست؟ آیا فضای مجازی همین رسانههای دیجیتالی هستند که ما در حال برقراری ارتباط باهم هستیم؟ وقتی ما روی عنوانها فکر میکنیم میبینیم که هر اصطلاحی که امروزه به کار میبریم تعریفهای متفاوتی را دارد. در حال حاضر دنیای ذهن شما یک فضای مجازی است. شما در یک مکانی مینشینید و در عالم فکر به نقاط گوناگون سفر میکنید، خوب اینیک فضای مجازی است. و یا شما پشت یک دستگاهی قرار میگیرد و شروع به برقراری ارتباط با فردی میکنید. اما اینها نمیتواند یک فضای مجازی باشد. بلکه یک فضای حقیقی است و شما میتوانید تأثیرات و آسیبهای واقعی اینها را در زندگی ببینید.
اسلام دین مبتنی بر پیام است
امروز شبکههای اجتماعی که با عنوان مجازی وارد جامعه و زندگی ما شدهاند، در حال تحتالشعاع قرار دادن همهچیز هستند. خیلی از مشکلاتی که امروز در فضای مجازی ایجادشده است به علت نشناختن فضای مجازی است. ما حیثیت این فضا را نشناختهایم. باید این فضا را شناخت تا از رسوخ و ورود موج فضای مجازی بتوان جلوگیری کرد.
ما اگر بخواهیم وارد بحث شویم و به یک بعد از فضای مجازی و سبک زندگی بپردازم باید این را در نظر بگیریم که دین اسلام یک دین مبتنی بر پایه پیام است. ما در قرآن کریم داریم که خداوند متعال میفرماید: یا ایها الرسول بلغ(ای پیغمبر بگو) که نشاندهنده پیام محور بودن دین اسلام است. در عصرهای مختلف هر رسانهای که پا به میدان میگذاشته از این ویژگی استفاده میکرده است. صنعت شعر استفاده کرد، صنعت خطابه آمد و استفاده کرد تا به امروز که ما به رسانههای موجود و شبکههای مجازی رسیدهایم که به تعبیر مارشال مک لوهان دنیا را تبدیل به یک دهکده کردهاند که اگر وی امروز بود از واژه نقطه بهجای دهکده استفاده میکرد زیرا که کارکرد این اپلیکیشن ها این گونه است.خوب در این دنیایی که ارتباطات کم و راحت شده است و از طرفی دین ما یک دین تبلیغ محور و پیام محور است مسلماً این فضا خیلی به درد ما میخورد. مسلماً این فضا یک نعمت بزرگ است، به تعبیر مقام معظم رهبری که فرمودند اینترنت یک نعمت الهی است.
جای خالی بعد حاکمیتی پیام در کشور
مسئلهای که ما امروز در پیرامون فضای مجازی با آن روبهرو هستیم این است که نسبت به چند مورد غفلت کردهایم. امروز متأسفانه نگاه به فضای مجازی دچار یکروند غلط شده است. اگر به شاخصههای اصلی یک پیام نگاه کنیم متوجه این غفلتها میشویم. این غفلت بین نخبگان، مدیران، تأثیرگذار و بین عامه مردم نفوذ پیداکرده است و یک جریان بزرگی را رقمزده است. امروز ما در تعریف پیام مشخصههایی داریم، ارکان یک پیام از ارسالکننده، گیرنده و متن پیام(محتوا) تشکیل میشود. در تمام شاخص گذاریهایی که برای ارکان پیام در نظر گرفتهشده است فقط صحبت از مشخصههای یک پیام که شامل ارسالکننده، گیرنده، محتوا، ابزاری که پیام را جابهجا میکند و پارازیتهایی که دراینبین وجود دارد میشود.
اگر دقیقتر نگاه کنیم متوجه میشویم که ما به بعد حاکمیت محتوای پیام نگاه نکردهایم. دقیقاً بعدی است که به پیام جهت میدهد و حتی باعث میشود که ما پیام را نبینیم و به ما نرسد. امروز متأسفانه به این بعد دقت نشده است. امروز متأسفانه به بحث فضای مجازی و اپلیکیشن ها فقط به چشم یک ابزار نگاه میشود که مشکل خیلی بزرگی را برای ما به وجود آورده است.
امروز افرادی که به این مقوله فقط به چشم یک ابزار نگاه میکنند به پشت پرده این ابزارها توجه نمیکنند. ممکن است پشت این ابزارها یک مدیریت باشد. جالب است بدانید که قرآن کریم وقتی ابعاد مختلف پیام را موردبررسی قرار میدهد به این بعد پیام توجه ویژهای داشته است. ما در قرآن کریم در آیه ششم سوره حجرات داریم که خداوند متعال میفرماید: به بعد حاکمیتی پیام توجه کنید، به بعد مدیریتی پیام توجه کنید. وقتی یک پیامی برای شما آمده است دقت کنید که این پیام از کجا برای شما آمده است.
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ: ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.)
متأسفانه این غفلتی که امروز شما در جامعه میبینید به دلیل عدم توجه به بعد حاکمیتی پیام است. امروز شاهد این هستیم که یک شبکه اجتماعی را بهعنوان یک شبکه پیامرسان معرفی میکنند، سپس سیل عظیمی از مردم در این شبکه سرازیر میشوند. امروز باید بعد مدیریتی که پشت این شبکهها هستند را مدنظر قرارداد. جریان سازیهایی در این شبکهها در حال شکلگیری است که از طریق دیتاماینینگ شخصیت افراد موجود در این شبکهها شناسایی میشود و سپس جریان سازیهای متناسب با آنها صورت میگیرد.
این جریانات بهصورت موجهایی در جامعه به راه میافتند که وقتی متوجه آنها میشویم میبینیم که در آنها نقشی نداشتهایم و حتی نمیدانیم از کجا آمدهاند. واقعاً امروز فالورها و پیامهای موجود در صفحات مجازی را چه کسی بالا میبرد و مدیریت میکند؟ باید بدانیم که این جریان بهصورت هدفمند در حال شکلگیری است.
امروز متأسفانه حاضر نیستیم قبول کنیم که به بعد حاکمیتی و مدیریتی پیام بپردازیم و قبول نمیکنیم که پشت این پیامهای ارسالی یک جریان مدیریتشدهای قرار دارد. در کشور ما کمترین بحث درباره بعد حاکمیتی پیام صورت میگیرد. مگر ممکن است که فردی دسترسی بهتمامی اطلاعات افراد شبکههای اجتماعی داشته باشد و از آنها استفاده نکند؟ مسلماً از این اطلاعات استفاده میکنند و امروز بهراحتی این اطلاعات در حال سرقت رفتن است.
عدم شناخت لایههای فضای مجازی در کشور
اما یک مسئله دیگری که در بحث فضای مجازی مورد غفلت قرارگرفته، عدم شناسایی لایههای فضای مجازی است. ما در فضای مجازی سه لایه داریم. اولین لایه حاکمیت است. یعنی یک حاکمیتی پشت اینترنت و فضای مجازیای که ما استفاده میکنیم است. حاکمان قانونگذاری میکنند و تعیین میکنند که اینترنت به چه سمتی برود و به چه سمتی نرود. لایه دوم مدیران هستند. وقتی اینترنت در سطح خدمات قرار میگیرند شرکتهایی هستند که این را مدیریت میکنند. لایه سوم لایهای است که آن حاکمیت با توان این مدیران فضایی را ایجاد کردهاند که یک محصولی را تولید کردهاند که ما از این محصول استفاده میکنیم که شامل نرمافزارهای پیامرسان و موتورهای جستجوگر میشوند.
امروز خیلیها تلاش میکنند که ذهن مردم و نخبگان ما معطوف به بعد کاربری فضای مجازی شود. اصلاً ما فکر نمیکنیم که چه حاکمیت و مدیریتی در اینترنت در حال شکلگیری است. متأسفانه بهجای پرداختن به این مواضع شاهد هستیم که در رسانه ملی ما ساعتها بحث میشود که آیا یک شبکه مجازی فیلتر شود یا نشود؟ شما هیچ کجای دنیا شاهد اینگونه ادبیات نخواهید بود. امروز متأسفانه در کشور ما یک شخصیت ردهبالای حقوقی طی نامهای از یک شرکت خصوصی خارجی تقاضا میکند که صفحات مستهجنش را از فضای مجازی حذف کند. ما در هیچ کجای دنیا چنین مسائلی را نمیتوانیم ببینیم. این مسائل ناشی از توجه به بعد کاربری فضای مجازی است.
اریک امرسون اشمیت چند وقت پیش گفته بود که ما در حال تدارک برنامهای هستیم که وقتی کاربر پشت سیستم قرار میگیرد نیازی به جستجو نداشته باشد و ما نیازهایش را بهطور خودکار برایش تشریح میکنیم. این نشان از وجود بعد مدیریتی و حاکمیتی پشت جریان فضای مجازی است. امروز دستهایی پشت پرده است که مردم را درگیر ادبیات خام تکنولوژی کرده است. درواقع ابزارهای پیامرسان و موتورهای جستجوگر تکنولوژی نیستند. بلکه یک محصولی هستند که از یک تکنولوژی گرفته شده است. ما با اصل تکنولوژی مشکلی نداریم. دین و فرهنگ ما، ما را تشویق میکند که به سمت تکنولوژی برویم. در قرآن کریم خداوند متعال میفرماید: بهترین تکنولوژی حق ما است. اما فنّاوریای که در آن جهت و مدیریتی است که افکار و روش زندگی ما را هدف قرار داده است را کدام عقل سالمی اجازه میدهد که سراغ آن و محصولاتش برویم؟ متأسفانه این هم از غفلتهایی است که در مورد فضای مجازی صورت گرفته است.
تنها مقام معظم رهبری بعد حاکمیتی فضای مجازی را میبینند
در کشور ما در حال حاضر تنها مقام معظم رهبری به بعد حاکمیتی و مدیریتی فضای مجازی توجه میکنند. ایشان مکرراً دغدغههای خود را در مورد فضای مجازی و آسیبهای آن مطرح کردهاند. پیشنهاد راهاندازی شبکه ملی اطلاعات که مربوط به سال 1390 است اولین حکمی بود که رهبری به شورای عالی فضای مجازی در راستای دغدغههایشان دراینباره دادند. ایشان نسبت به راهاندازی شبکه ملی اطلاعات تأکید مؤکد داشتند.
امروز متأسفانه تصمیم گیران و تصمیم سازان در کشور ما با علم بر اینکه حاکمیت دنیای اینترنت در تصرف کشور امریکا است، بازهم تأکید دارند که اینترنت بهتمامی نقاط کشور ما برسد.
ناقوس مرگ اینترنت آمریکایی به صدا در آمده است
آژانس امنیت ملی امریکا(اناسای) و آیکان دو مجموعه مدیریت فضای مجازی هستند که تحت حاکمیت امریکا در حال فعالیت هستند. جالب است که اناسای با تعاریفی که ادوارد اسنودن از آن داشت یک بنگاه جاسوسی در اختیار حاکمیت امریکا است. جالبتر این جریان این است که بعد از افشاگریهای ادوارد اسنودن در مورد اینترنت و جاسوسیهای امریکا، کشورهای جهان متوجه شدند که چه اتفاقات و جریانات خطرناکی پشت این پرده قرار دارد. این آگاهی ناقوس مرگ اینترنت آمریکایی را به صدا درآورد.
بازخورد این جریان اقدامی بود که کشورهای جهان شروع به انجام آن کردند. آنها شروع به ملی کردن اینترنت خود کردند. کشورهای کره، چین ، ژاپن، برزیل و ... اینترنت خود را ملی کردند تا از این اقدامات شوم در امان بمانند. جالب اینجا است که خیلی از کشورهایی که اینترنت خود را ملی کردند خیلی کمتر از کشور ما مورد هجوم قرارگرفته بودند. کشور ما در خط قرمز حمله اینترنت اناسای است. ادوارد اسنودن گفته بود که فقط در یک ماه 14 میلیارد پیام اطلاعاتی را از ایران برداشتیم.