هر بار که عاملان انتحاری تندرو یکی از مساجد شیعیان در عربستان را هدف قرار میدهند، طایفه گراهایی که دست به اقدامات تحریکآمیز میزنند تقریبا از رسانههای اجتماعی ناپدید میشوند و فراخوانها و دعوت به همبستگی و همزیستی، تأکید بر برادری و وحدت، حفظ ارزشهای برادری و ایمان بر این رسانهها حاکم میشود.
روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود نوشت: امروز و پس از گذشت بیش از
دو ماه از حمله پیشین، منطقه الشرقیه (الاحساء) در عربستان شاهد حمله
انتحاری دیگری بود که سه تن از تندروها علیه مسجد امام رضا علیه السلام در
محله محاسن انجام دادند. یکی از این عاملان انتحاری که کمربند انفجاری به
خود بسته بود در ورودی مسجد خود را منفجر و دیگری که به سمت نمازگزاران
تیراندازی کرد کشته شد و عامل سوم نیز بازداشت شد. این عملیات منجر به کشته
شدن چهار تن و زخمی شدن 8 تن دیگر شد.
نکته جالب
این است که پس از این گونه انفجارها مطالبی که در آن به تحریک علیه شیعیان
دعوت میکنند و آنها را رافضی و مجوس می خوانند از رسانهها ناپدید
میشوند. حتی سخنگوی وزارت کشور عربستان کشته شدگان را "شهدا" خواند.
این
یک تحول سیاسی و رسانهای مثبت و چشمگیر است اما مقامات عربستان که 20 سال
حبس را برای کسی که خواهان اصلاح سیاسی است صادر می کنند و افرادی مثل
رائف بدوی، وبلاگ نویس مشهور را به شلاق و پرداخت جریمه مالی محکوم می کنند
هیچ قانونی تدوین نکردهاند که طایفه گراها و کسانی را مجازات کند که دست
به اقدامات تحریک آمیز میزنند و انزجار را گسترش میدهند.
نیروهای
امنیتی عربستان پیش بینی کرده بودند که "تندروهای شیعه" در انتقام از
اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی شیعه عربستانی حمله ای را علیه آل سعود
انجام دهند اما این بار حمله از سوی "تندروهای سنی" سریعتر صورت گرفت؛ آن
هم علیه یک مسجد متعلق به شیعیان و شاید انتقام از اعدام 43 سنی تندرویی
بوده باشد که توسط عربستان اعدام شدند.
داعش این
بار مثل حملات قبل که مساجد شیعیان در الدمام و القطیف را هدف قرار داد
مسئولیت این حمله را برعهده نگرفت اما انگشت اتهام به سمت داعش است چراکه
روش اجرای این حمله مثل حملات قبل بود.
دولت
عربستان با این حملات مخالف است و آن را محکوم میکند چراکه امنیت داخلیاش
را برهم میزند؛ امنیتی که اولویت اصلی برای این کشور است اما وارد شدن
عربستان به جنگ یمن و کمک به سنیهای مسلح در سوریه شاید تناقض آشکاری با
این مسئله دارد که توجیه و شرح آن را سخت میکند و به نفع تحریک طایفهای
است.
چالشی که دولت عربستان با آن مواجه است
بسیار خطرناک است و موفق شدن مهاجمان در رسیدن به ورودی مسجد به رغم تدابیر
امنیتی شدید نشان دهنده نقض یا کوتاهی امنیتی یا هردو است و این نتیجه کم
لیاقتی نیروهای امنیتی است.
اعدام 47 تن که
بیشترشان از تندروهای سنی بودند شاید به حملات انتقام جویانه گستردهتری
منجر شود. اعلام عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان مبنی بر آمادگی ریاض برای
اعزام نیروی ویژه به سوریه و عراق و شاید لیبی برای جنگ با داعش احتمالا
به وقوع این حملات سرعت میبخشد و جنگ را به عمق خاک عربستان بیاورد. به
ویژه اینکه بیانیه های وزارت کشور عربستان بارها درباره خنثی سازی شبکههای
تروریستی آمده و این یعنی زمینه خوبی برای گروه های تروریستی و داعش در
داخل عربستان و به ویژه در میان جوانان وجود دارد.
هدف
قرار دادن مساجد و برهم زدن ثبات و امنیت و در معرض خطر قرار دادن
شهروندان مسئلهای است که شدیدا محکوم میشود اما این مشکل با بیانیه ها و
محکومیتها و دعوت به همزیستی حل نمی شود بلکه تنها با تغییر سیاستهایی حل
میشود که راه را برای تحریک طایفه ای و گسترش انزجار و ضربه زدن به وحدت
ملی باز میکند.
رسانه های اجتماعی در حال حاضر
آرام هستند اما پس از گذشت دو یا سه روز و قبل از اینکه خون این شهدا خشک
شود بار دیگر به تحریک و تشکیک در عقاید در مقابل چشم و گوش دستگاههای
امنیتی عربستان و چه بسا با اشاره آنها می پردازند و شرایط را برای
حملهای دیگر فراهم میکنند.