۰۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۸
کد خبر: ۱۹۸۴۳
اگر بخواهیم با دید اقتصادی به مسئله‌ای با اهمیت مثل حجاب نگاه کنیم، خیلی زود به این نتیجه می رسیم، هزینه‌ای که خانواده‌ها برای حجاب باید بپردازند، در وفادار ماندن به آن اهمیت ویژه ای دارد. این مسئله‌ای است که چه بپذیریم و چه نپذیریم در متن جامعه جریان دارد؛ گاه قیمت‌ها نقش تعیین کننده ای پیدا می کنند، همان‌قدر که تنوع و زیبایی در انتخاب پوشاکی که حجاب در آن ها به خوبی رعایت شده، نقش دارد؛ خاصه برای دختران و زنان جوان‌تر.
اگر بخواهیم با دید اقتصادی به مسئله‌ای با اهمیت مثل حجاب نگاه کنیم، خیلی زود به این نتیجه می رسیم، هزینه‌ای که خانواده‌ها برای حجاب باید بپردازند، در وفادار ماندن به آن اهمیت ویژه ای دارد. این مسئله‌ای است که چه بپذیریم و چه نپذیریم در متن جامعه جریان دارد؛ گاه قیمت‌ها نقش تعیین کننده ای پیدا می کنند، همان‌قدر که تنوع و زیبایی در انتخاب پوشاکی که حجاب در آن ها به خوبی رعایت شده، نقش دارد؛ خاصه برای دختران و زنان جوان‌تر.

در ادامه به گزارشی مقایسه‌ای درباره قیمت چادر و دیگر پوشاک مربوط به حجاب در قیاس با دیگر پوشش‌ها خواهیم پرداخت.

گشتم نبود!

اگر شما دختری جوان که چادری نبوده اما به دنبال حفظ حجاب خود باشید، کارتان حسابی سخت است. پیدا کردن مانتویی که مختصات منطقی‌ای داشته باشد و بتوان از آن به عنوان یک پوشش قابل قبول استفاده کرد و در جامعه ظاهر شد، کار ساده‌ای نیست. برای پیدا کردن مانتویی که نه زیاد تنگ باشد، نه خیلی کوتاه، دکمه داشته باشد و رنگ و زیبایی و دوخت در آن به خوبی رعایت شده باشد، در جامعه‌ای که بزرگترین قشر باحجاب و مذهبی را دارد، نباید کار مشکلی باشد، اما متأسفانه چنین است.

رگال مانتوها را که زیر رو کنید، هر کدام دچار نوعی نقص در پوشش هستند. یکی کوتاه است، دیگری تنگ، اما آنکه کوتاه و تنگ نباشد، حتما از نعمت دکمه محروم و جلو باز است. اگر به حکم شانس مانتویی را پیدا کنید که نه تنگ باشد، نه کوتاه و دکمه هم داشته باشد، آن موقع مسئله زیبایی و نوع دوخت پیش می آید که متأسفانه باید گفت هیچ سرمایه‌گذاری جدی‌ای در این زمینه اتفاق نیفتاده است.

اغلب مانتوهایی که واقعا پوشش محسوب می شوند، در دسته‌ی مانتوهای مدارس و کارمندی با رنگ‌های تکراری و مرده قرار می گیرند. با این حال مراکزی هم هستند که این دغدغه و فریاد زنان مسلمانی وطنی را شنیده‌اند و دست به تولید مانتوهایی مناسب حال آن ها زده‌اند، اما مشکل درست از همین جا آغاز می‌شود، قیمت آن ها در قیاس با قیمت باقی مثلا مانتوها، تفاوت فاحشی دارد.

به یک فروشگاه سر می‌زنم که به تازگی در شهر افتتاح شده و سروصدای فراوانی به پا کرده است. نام «فروشگاه حجاب» در سر در آن خودنمایی می کند.

وارد می شوم و ردیف مانتوها را نگاه می کنم. متأسفانه با اینکه نام فروشگاه حجاب است و توقع می رود محصولاتش بویی از حجاب برده باشند، اما باز همان مسئله به قوت خود باقی‌ است، تنگی و کوتاهی همچنان در مورد مانتوها رعایت شده است.

از فروشنده می پرسم: اینها که اغلب کوتاه و تنگ هستند! و او جواب می دهد: مگر قرار نیست زیر چادر بپوشی؟

از او می خواهم یک مانتو با سایز مناسب من که نه تنگ باشد و نه کوتاه نشانم بدهد. از میان یک رگال پر از مانتوهای مشکی و قهوه‌ای یکی را بیرون می‌کشد، نگاه می‌کنم و می‌پرسم چند است؟ و فروشنده در مقابل چشمان حیرت زده‌ی من قیمت مانتو را 120 هزار تومان اعلام می‌کند.

می‌گویم: برای این مانتو گران نیست؟ و فروشنده عذرتقصیر می خواهد که او هم یک فروشنده ساده است و در مورد قیمت‌ها مسئولیتی ندارد. فروشنده که خود دختر جوانی است و انگار دلش به حال ناامیدی من سوخته با دست یکی از رگالهای مانتو را نشان می دهد و می گوید: «اینا قیمتاشون پایین‌تره» به آن سمت می روم. روی میله‌ی بالایی رگال یک کاغذ رنگی چسبیده که روی آن نوشته: «تخفیف پنجاه درصد» مانتوها را یکی یکی بیرون می کشم و برانداز می کنم.

باز هم همان مشکل! کوتاه، تنگ، آستین نیمه، مدلهایی که در قسمت پشت کمر از پارچه‌ی گیپور و توری استفاده شده است و ... به قیمتهایشان نگاه می کنم. همگی کمتر از پنجاه هزار تومن هستند!
تصور کنید مادری بخواهد برای دو دختر خود که هر دو جوان و محجبه هستند لباس تهیه کند. اگر یکی از مانتوهای سری اول را انتخاب کنند باید 240 هزار تومن تنها برای مانتو هزیه کند و اگر به مانتوهای سری دوم رضایت بدهند 140 هزار تومن به نفع‌شان است. البته اگر خود مادر، نیاز به مانتو نداشته باشد.

ساپورت‌های ارزان

از اول خیابان، که نبض خرید شهر محسوب می‌شود، یک در میان جلوی پیشخوان مغازه‌ها ساپورت های رنگارگ چیده شده اند با انواع و اقسام طرح و مدل ها، گل گلی، پشمی، طرح جین و ... با حداکثر قیمت 20 تا 25 هزار تومن. اما با آن مانتویی که ذکرش رفت، هرگز نمی توان پوششی به تنگی ساپورت استفاده کرد. چاره چیست؟ به اولین مغازه‌ای که روی ویترینش کاغذهای «شلوار زنانه» چسبیده، وارد می‌شوم. از فروشنده می خواهم یک شلوار کتان راسته به من بدهد. شلوار را می گیرم، به پارچه رنگ و رو رفته‌اش نگاه می کنم و می پرسم: رنگ دیگرش را ندارید؟ فروشنده با بی‌میلی جواب می دهد: فقط سرمه‌ای، مشکی و قهوه‌ای!

قهوه‌ای را انتخاب می کنم و می‌پرسم: چند است؟ 95 هزار تومن!

مقایسه کنید ساپورت 25 هزارتومنی را با شلوار کتان رنگ و رو رفته‌ی 95 هزار تومنی و به یاد بیاورید آن مادری که برای دو دخترش به دنبال خرید پوشاک مناسب است. او در این حالت باید 190 هزار تومن دیگر هم برای شلوار هزینه کند. در حالی که اگر قرار باشد برای هر دو ساپورت بخرد با 50 هزار تومن کارش راه می‌افتد.

چادر مشکی

ماجرا از آن زمانی آغاز شد که دخترک خواست مسافر سفر زیارتی مدرسه‌شان شود. او باید یک چادر مناسب برای این سفر تهیه می‌کرد. دخترک با مادرش راهی بازار شدند. مادر که خیاطی‌اش خوب است، گفت خودم برایت یکی می دوزم. فقط کافی‌ست یک پارچه خوب پیدا کنیم.

راسته‌ی بازار پارچه فروش‌ها پر بود از پارچه چادر مشکی با قیمت‌های متفاوت. برای دخترک 5 متر پارچه کافی بود تا او را به آرزویش برساند.

مادر به فروشنده گفت: یک قواره پارچه چادری مشکی می خواهم! فروشنده چند نوع پارچه را جلوی پیشخوان نشان داد و تند تند قیمت هر کدام را ردیف کرد: این دو تا کریستاله، یه قواره‌اش میشه حدود 50 تومن. این یکی کن کنه، اصل ژاپن، یه قواره اش میشه 75 تومن.

این یکی حریر اسوده که یک قواره اش می‌شه 100 تومن. فروشنده هنوز هم پارچه چادر مشکی دارد که قیمتهایشان به دویست هزار تومن هم می رسد. هر چه مادر و دختر راسته پارچه فروش ها را بالا و پایین می روند، قیمت ها تغییری نمی کند.

بدون مانتو که نمی‌شود

برای داشتن حجاب کامل نیاز به مانتو، شلوار، روسری یا مقنعه و چادر مشکی است. که طبق آنچه در بالا گفته شد، حداقل سه برابر پوششی که به مانتو، ساپورت و شال اکتفا کند، در می‌آید. گمان می کنید این مسئله می تواند خانواده‌ای را با سطح مالی متوسط یا پایین مجبور کند که از حجاب خود دست بکشند؟ برای یافتن پاسخ این سوال نیاز به مشاهده و تحقیق و پژوهش جامعه‌شناختی است. اما گمان می کنم افراد در شرایطی به حداقل‌ها رضایت دهند.

بازار چادر مشکی

فکر می کنید چرا قیمت پوشش‌های مربوط به حجاب چند برابر دیگر پوشاک است؟

بله یکی از دلایل آن عدم حمایت دولت است. به عنوان مثال ما هنوز در کشورمان یک کارخانه درست و درمان تولید چادر مشکی نداریم. اغلب پارچه‌های چادر مشکی از چین، ژاپن، تایلند، کره، مالزی و پاکستان وارد می شوند و چون ما بزرگترین مصرف کننده چادر مشکی در جهان هستیم سود واردات آن بسیار زیاد است.

همین باعث می شود یک مافیای قدرتمند اجازه ندهد که تولید داخلی چادر مشکی، بازار واردات آن ها را کم رونق کند. در حال حاضر تعرفه وارداتی پارچه چادر مشکی به صورت کامل 16 درصد است، در حالی که تعرفه واردات سایر پارچه ها بین 66 تا 70 درصد تعیین شده که این وضع برای تولیدکنندگان به هیچ وجه به صرفه نیست.

عدم نظارت بر بازار، دلیل دیگری است که باعث می شود هر کس هر طور که دلش می خواهد قیمت گذاری کند و به اصطلاح هر فروشنده هر چقدر تیغش می برد، پیش برود.

همین عدم نظارت باعث می شود که تولیدکنندگان مانتو هم ذائقه جمع را عوض کنند. بازار آنقدر خالی از پوشاک مناسب حجاب می گردد که فرد مجبور به انتخاب از میان بقیه محصولات می شود و پس از چندی استفاده از آن تبدیل به عادت می شود و قبح اولیه آن می ریزد.

توجه کنید که چطور از دو سه سال قبل بازار پر شد از انواع ساپورت. هیچ نظارتی بر روی مدل ها و نوع آن ها وجود ندارد؛ خاصه پوشاک وارداتی.

قربانی حجاب است

بازار واردات پارچه چادر مشکی، وضعی دارد که به‌سامان شدنش نیاز به دخالت مستقیم دولت، وضع قوانین خاص و نظارت ویژه دارد که البته گویا هیچ کسی هم دغدغه‌ای در این زمینه ندارد. اما آنچه در این میان قربانی می‌شود حجاب است. 
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر